او نوشته است: «چینی‌ها موقع غذا خوردن روی صندلی نمی‌نشینند، بلکه چمباتمه می‌زنند و تمام اینها به آرامی و موقرانه اتفاق می‌افتد. حتی بچه‌ها بی‌روح‌اند و کندذهن به نظر می‌رسند.» بعد از نوشته‌های اولیه درباره «وفور فرزند» و «باروری» چینی‌ها، می‌نویسد: «جای تاسف است اگر این چینی‌ها به جای بقیه نژادها بنشینند.» او می‌گوید نمی‌فهمد مردان چینی چطور زنان خود را به قدر کافی جذاب می‌یابند که با آنها بچه‌دار می‌شوند. در پرتو این مثال‌ها باید نتیجه بگیریم که انیشتین نظرهای نژادپرستانه و غیرانسانی در خاطرات خود داشته که برخی از آنها شدیدا ناخوشایند هستند. روزنکرنز در مقدمه کتاب می‌نویسد این مهم است که چطور یک نماد انسان‌دوستی مثل انیشتین که زمانی تصویرش برای کمپین کمیساریای عالی سازمان ملل متحد برای پناهندگان با شعار «یک بقچه وسیله تنها چیزی نیست که یک پناه‌جو با خود به کشور جدیدش می‌آورد. انیشتین یک پناه‌جو بود.» استفاده می‌شد، می‌تواند چنین نظرات بیگانه‌هراسانه‌ای در مواجهه با افرادی که ملاقات می‌کند، داشته باشد.