در یک آزمایش بالینی توسط محققان دانشگاه مارانهائو تاثیر گوش کردن به موسیقی یا شعر در زمان احساس درد، افسردگی و امید بر ۶۵ بیمار بزرگسال بستری در یک مرکز درمانی سرطان بررسی شده است. آنها دریافته‌‌اند که هر دو نوع درمانِ هنری پیشرفت مشابهی در میزان شدت درد و افسردگی داشتند. گرچه تنها شعر نمره‌ امید را افزایش داد. محققان گمان می‌برند که شعر می‌تواند (به اصطلاح) قانون سکوت را بشکند که طبق آن حرف زدن از برداشت شخص از بیماری یک تابو است. بعد از گوش کردن به شعرهای کلودیا کویینتاتا، یکی از شرکت‌کنندگان گفت «وقتی آن کلمات را می‌شنوم احساس می‌کنم آرام‌تر می‌شوم. آن عذاب‌ها و غم‌ها می‌گذرند. آنها کلمات مهمی هستند، به من نشان دادند که تنها نیستم.» در یک بررسی دیگر، ۲۸ زن ایرانی که برای سرطان سینه تحت شیمی درمانی بودند در جلسات هشت هفته‌ای شعردرمانیِ گروهی شرکت کردند. کیفیت زندگی آنها که توسط سازمان تحقیقات اروپایی اندازه‌گیری شد، نشان‌دهنده پیشرفت بود.

شناخت‌هایی نظیر این در حال‌حاضر راه خود را به کلینیک‌ها بازکرده‌اند. سارا فریبرت، پزشک بیمارستان کودکان اکرون، شعر را به تمرینات بالینی خود وارد کرده. او یک مرکز مراقبت کودکان راه‌انداخته که در آن کودکان توسط یک نویسنده ویزیت می‌شوند که به آنها کمک می‌کند شعر و داستان بسازند. بیماران و خانواده‌ها می‌توانند ماهانه یک‌بار درخواست ویزیت خانگی داشته باشند. کاترین بلینگ، استاد دانشکده پزشکی درباره اینکه شعر چگونه می‌تواند در پزشکی مورد استفاده قرار بگیرد، گفت «شعر، صورتی به زیبایی فشرده‌شده از چیزی است که زبان دارد؛ چیزی است که دنیای واقعی را تسخیر می‌کند و آن را به یک عنصر قابل‌کنترل و معنادار تبدیل می‌کند.» زبان همیشه شفاف نیست و گاهی واژه‌های ما برای وصف حالمان ناکافی‌اند. شعر به نوعی قادر است این مشکل را بیان کند. بلینگ می‌گوید «شعر یک ساختار دارد که چیزی است که ما می‌توانیم با جسم‌هایمان تجربه کنیم». شواهد پزشکی نشان می‌دهد که این به دلایل بسیاری درست است.