جدال سینماگران با موج کمدی سازی

یک مساله

استقبال عمومی از فیلم‌های کمدی و فروش بالای آنها باعث شده تا تمایل سرمایه‌گذاران، تهیه‌کنندگان و فیلمسازان به ساخت آثار کمدی افزایش پیدا کند. در چند سال اخیر قریب به اتفاق سرمایه‌گذاران و تهیه‌کنندگان و تعداد بسیار زیادی از کارگردانان هم شانس خود را در ساخت آثار کمدی محک زده‌اند. میل به سودهای میلیاردی در سینما، نام‌های آشنا و ناآشنای بسیاری را وارد تیتراژ فیلم‌های کمدی کرد و البته سطح عمومی فیلم‌های کمدی هم به تدریج (اگر این چند سال را تدریجی حساب کنیم) تنزل پیدا کرد. شیفت فیلم‌نامه‌ها از قصه‌های کمیک به دیالوگ‌نویسی‌های هجوآمیز (به بیان دقیق‌تر استفاده متعدد از شوخی‌های جنسی در دیالوگ‌نویسی‌ها برای پر کردن جای خالی موقعیت‌های کمیک)، بی‌توجهی به کارگردانی و دکوپاژ نوپردازانه یا مشخص در آثار کمدی، تلاش برای کاهش هزینه‌ها و استفاده از دم‌دستی‌ترین لوکیشن‌ها، طراحی‌های صحنه و لباس و ... از مهم‌ترین عواملی است که نزول ارزش‌های سینمایی را در آثار کمدی‌ به‌دنبال داشته است. این موضوع داد بسیاری از منتقدان و فیلمسازان را هم درآورده و به‌ویژه در روزهای اخیر انتقادات و اعتراض‌های این سینماگران بیشتر شده است.

مجادله‌ها

نخستین نکته منتقدان درباره فیلم‌های کمدی که امسال روی پرده رفتند، شوخی‌های عجیب و غریب آنها در دیالوگ‌هایشان بود. حمید نعمت‌الله کارگردان سینما درباره این نوع از ابتذال در آثار سینمایی گفت: به‌نظر می‌رسد تولید این نوع آثار به نیت فیلمساز برمی‌گردد؛ فردی فقط به‌خاطر پول و سود بیشتر این نوع آثار را می‌سازد و یک نفر دیگر به زعم خود برای شاد کردن مردم. البته قصدم دفاع از هیچ‌کدام نیست. وی درباره ورود شوخی‌های جنسی به آثار سینمایی اظهار کرد: نه فیلم کمدی و نه مثلا شوخی‌های جنسی به ذات خود مبتذل نیستند؛ فیلمسازان بزرگی هم از این کار‌ها کرده‌اند، ولی خوب ساخته‌اند و دائم دستاورد‌های جدید داشته‌اند. وودی آلن هم از این چیزها استفاده می‌کند، اما فاخر. صنف ما مسوولیت سنگینی دارد با دیگر صنوفی که نگاه تجاری دارند، فرق می‌کند. بحث این نیست که مردم چه می‌خواهند و ما همان را بسازیم.  مهم این است که فیلمسازان و مسوولان چه فیلم‌هایی به مردم نشان داده و ذائقه آنها را چگونه تربیت کرده‌اند. او همچنین گفت: متاسفانه در صنعت سینما افراد زیادی کار می‌کنند که شایسته این حرفه نیستند و جای آدم‌های شایسته خالی است. عرصه سینما و فیلمسازی دست آدم‌های نامحرم افتاده است. سینما آدم‌های جاه‌طلب و خلاق خودش را می‌خواهد.

خسرو معصومی هم که از فیلمسازان مطرح سینمای ایران است اخیرا در گفت‌وگویی که با «ایسنا» داشته، با تاکید بر اینکه فیلمسازان اجتماعی باید مورد حمایت نهادهای مسوول باشند،‌ گفت: برای مثال اگر قرار باشد حوزه هنری فیلم اجتماعی اکران نکند، چه انتظاری از بخش خصوصی می‌توان داشت؟ من هم نگرانی‌هایی دارم ولی چه می‌شود کرد؟! من به طور کلی با فیلم کمدی مشکلی ندارم. اصلا چه اشکالی دارد اگر یک کمدی مثل «اجاره‌‌نشین‌ها» داشته باشیم؟ فیلمی که علاوه‌بر طنز، بار فرهنگی هم دارد. اما اگر قرار باشد فیلمی پر از جوک و شوخی‌های ناجور داشته باشیم که تماشاچی را فقط بخنداند خوب نیست.  وی ادامه داد: مساله مهم این است که انگار منتقدان ما خوابشان برده و فقط اگر کیانوش عیاری فیلم کمدی بسازد او را بیچاره می‌کنند، اما به بقیه کاری ندارند. در حالی که آنها باید نقدی را بنویسند که وقتی کارگردانان چنین فیلم‌های کمدی درباره کار خودشان می‌خوانند، خجالت بکشند.

در روزهای اخیر نیز بسیاری از منتقدان و نویسندگان سینمایی در رسانه‌ها همزمان با اکران فیلم «لس‌آنجلس-تهران» انتقادهای شدیدی را علیه این فیلم مطرح کرده‌اند. خبرگزاری میزان در این‌باره نوشت: «این فیلم سینمایی با در نظر گرفتن المان‌های ابتدایی گیشه‌محور بودن و همچنین تبلیغات گسترده در موج اولیه، فروش خوبی را ثبت کرد، اما اکثریت مخاطبان پس از خروج از سالن سرخورده و پشیمان از پرداخت هزینه بلیت هستند.» اما تینا پاکروان کارگردان فیلم «لس‌آنجلس- تهران» در پاسخ به این نقدها که مبتنی بر گیشه‌محور بودن این فیلم است، موضوعی دیگر را به میان کشیده و در گفت‌وگویی گفته: «ما اینجا از صنعت سینما صحبت می‌کنیم اما در واقع، ما صنعت نیستیم. صنعتی که گردش مالی ۱۸۰ تا ۲۰۰ میلیاردی در یک سال داشته باشد، خیلی شوخی است که به‌عنوان صنعت مطرح باشد.» او با اشاره به فروش ۳۷ میلیارد تومانی فیلم «هزارپا» گفته است: فروش این فیلم نشان داد که فضا برای ۱۰۰ میلیاردی شدن فیلم‌ها هم فراهم است و باید با طرحی منطقی زمینه دستیابی به این فروش‌ها فراهم شود.

در مقابل دیگر کارگردان مطرح و مجرب ایرانی، سیروس الوند ضعف ساختاری فیلم‌های اصطلاحا کمدی را مورد توجه قرار داده است. او گفت: ما در سینمای ایران گرفتار فیلم‌های کمدی نیستیم بلکه گرفتار سینمای مبتذل هستیم وگرنه کمدی‌های خیلی خوبی مثل «اجاره‌نشین‌ها»، «لیلی با من است»، «مارمولک» و «نان، عشق و موتور ۱۰۰۰» را قبلا هم داشته‌ایم که با استقبال خوبی روبه‌رو شدند. از نظر او تنها راه نجات سینمای ما این است که درام اجتماعی، خود را به مردم نشان دهد. او افزود: خوشحالم که دو فیلم «تنگه ابوقریب» و «مغزهای کوچک زنگ‌زده» خود را به خوبی نشان دادند و تماشاچی به تماشای آنها رغبت دارد؛ تصور می‌کنم امسال آخرین سال کمدی مبتذل است و سال ۹۸، سال درام اجتماعی باشد.