بدرقه پیکرتراش پارک جمشیدیه

همسر هوشمند‌وزیری هم گفت: من به‌عنوان همسر استاد وزیری فقط می‌توانم بگویم که ما ۵۶ سال با عشق، خوبی و آزادگی این مرد زندگی کردیم. چون او عاشق کارش بود، کاری به او نداشتم. او یک آدم معمولی نبود و فرازمینی بود. به مال دنیا به هیچ وجه اهمیتی نمی‌داد و همین برکت زیادی به پول ما می‌داد. این مرد می‌توانست دنیایی ثروت داشته باشد ولی نخواست. او سپس خطاب به جوان‌ها گفت: کسی را که دوست دارید، همان‌گونه که هست قبول کنید و همدیگر را دوست داشته باشید. ما هیچ مشکلی با هم نداشتیم و عاشق هم بودیم. او همسر و پدر خوبی بود. او هنوز نمرده، من هنوز او را در همه جا می‌بینم. فرزین هوشمند‌وزیری، پسر این مجسمه‌ساز گفت: درِ غار موزه پدرم از چند روز دیگر باز می‌شود و راه پدرم ادامه خواهد داشت. این موزه تا لحظه مرگ آخرین عضو خانواده ما باز خواهد بود، چون این‌گونه پدرم آرامش خواهد داشت.

همچنین راما هوشمند‌وزیری، دختر آن مرحوم، با بیان اینکه پدرش برای هنر و تاسیس موزه وزیری زحمت زیادی کشید، گفت: من شاگرد و مرید او بودم. با دست خالی کوه را کند و آن بیابان را آباد کرد. من شاهد زحماتش بودم. نبوغ او باید منتقل شود. با اینکه به خاطر کار با پلاستیک ریه‌اش مشکل داشت ولی متوقف نمی‌شد. او عاشق مجسمه‌سازی بود و می‌گفت اگر بار دیگر به دنیا بیاید، باز هم مجسمه‌ساز خواهد شد. می‌گفت کار کنید و به فکر مادیات نباشید، هنر سوای مادیات است. موزه‌ او برای ایرانیان است و همیشه باز خواهد بود. ناصر هوشمندوزیری نخستین مجسمه‌ساز ایرانی بود که در سال ۱۳۴۵ به واسطه یک مهندس ایتالیایی - ایرانی با فایبرگلاس آشنا شد و مجسمه‌های بسیاری با فایبرگلاس ساخت.از او بیش از ۳۰۰ مجسمه به جا مانده که ۵۰ مجسمه آن در پارک جمشیدیه تهران برپا شده ‌است. از مجسمه‌های ناصر هوشمند وزیری می‌توان به مجسمه سفالگر در لالجین همدان، مجسمه سردار جنگل در اهواز و مجسمه بوعلی سینا در ماهشهر اشاره کرد. مجسمه‌های هوشمند وزیری در پارک ساعی، پارک باراجین قزوین، قلعه فلک‌الافلاک و موزه رختشوی‌خانه زنجان نیز برپا هستند.