خانواده او در بیانیه‌ای گفت: «با وجود اینکه درگذشت او نمایانگر فقدانی بسیار عظیم است، بسیار خوشحال هستیم که او یک زندگی طولانی و پربار داشت.» پس از درگذشت «تونی موریسون»، نویسنده برنده جایزه نوبل ادبیات،‌ نویسندگان مختلفی از سراسر دنیا همچون «الیف شافاک» و «آلیس واکر» در کنار نشریه‌های مختلف‌ به این نویسنده ادای احترام کردند. به گزارش «ایسنا» آلیس واکر نویسنده برنده جایزه ادبیات داستانی پولیتزر در وصف ‌تونی موریسون بیان کرد: ما نویسنده بزرگی را از دست داده‌ایم که رمان‌های بی‌نظیرش تاثیری عمیق بر مخاطبانش می‌گذارد. افکار موریسون بسیار قدرتمند بودند و ما از اینکه هم‌دوره این نویسنده بزرگ بودیم،‌ باید شکرگزار باشیم. الیف شافاک نیز گفت: ‌به هرجا که سفر می‌کنم یکی از آثار «موریسون» را همراه دارم. برخی از آنها به زبان انگلیسی و برخی دیگر به زبان ترکی هستند. از رمان «دلبند» گرفته تا «‌آبی‌ترین چشم‌ها»، تمامی آثارش به من تسکین می‌دهد و دیدگاه او همیشه برای من الهام‌بخش بوده است. باید بگویم «موریسون» تاثیر عمیقی در من ایجاد کرده است. همیشه آرزو داشتم بتوانم این موضوع را روزی رودررو به او بگویم.

نشریه نیویورک‌تایمز نیز در گزارشی در این باره نوشت: ‌تونی موریسون، نویسنده برنده جایزه نوبل ادبیات بود که آثار محبوب و پرفروشش دیدگاهی جدید از هویت سیاه‌پوستان آمریکایی و تجربیات یک زن سیاه‌پوست ارائه داد. تونی موریسون که بیشتر به‌عنوان اولین آمریکایی- آفریقایی برنده جایزه نوبل ادبیات شناخته می‌شود، در مجموع ۱۱ رمان به همراه چندین کتاب کودک و چندین مقاله در کارنامه خود به ثبت رساند که از مهم‌ترین آنها می‌توان به «نغمه سولومون» که جایزه انجمن ملی منتقدان کتاب سال ۱۹۷۷ را برای او به ارمغان آورد و «‌دلبند» که جایزه پولیتزر سال ۱۹۸۸ را از آن او کرد، اشاره کرد. تونی موریسون از معدود نویسندگان آمریکایی بود که آثارش همزمان مورد استقبال منتقدان و مخاطبان قرار می‌گرفت. آثار او اغلب در فهرست پرفروش‌های نیویورک‌تایمز قرار داشت. موریسون که از استادان دانشگاه پرینستون بود به‌طور منظم در برنامه‌های تلویزیون سخنرانی می‌کرد.آکادمی سوئدی جایزه نوبل هنگام اهدای جایزه به این نویسنده از آثار او به‌عنوان «رمان‌هایی با ویژگی تصویرپردازی قوی و مملو از هنر» یاد کرد. موریسون‌ رمان معروف «آبی‌ترین چشم‌ها» را در سال ۱۹۷۰ و زمانی خلق کرد که به‌عنوان ویراستار کتاب کار و همزمان به‌عنوان یک مادر تنها از دو فرزند کوچکش مراقبت می‌کرد. این کتاب داستان دختر سیاه‌پوستی به نام «کلودیا مک تیر» و خواهرش «‌فریدا»‌ را از دیدگاه «کلودیا»‌ روایت می‌کند.