آیا نباید فکری کرد؟

آنچه این اندوه را مضاعف می‌سازد، مظلومیت این جوانان بی‌ادعا است. کیست که نداند خبرنگاران از مظلوم‌ترین اقشار مردمند که بدون توقع و با کمترین امکانات، وجود عزیز خود را نثار آگاهی مردم و آبادی میهن کرده‌اند. فضای رسانه‌ای ما پر از وجدان و عاطفه و انسانیت و همدلی است و ناگفته پیداست که اینک بر تحریریه‌های ما چه می‌گذرد و قلب‌ها را چه ماتمی فراگرفته است. این فقدان‌ها، در عمق جان پیکره رسانه‌ای ایران حس می‌شود و در اندوه و اشک و ناله همکاران این عزیزان هویداست. افسوس که دست تقدیر این جوانان نازنین را خیلی زود از جامعه رسانه‌ای ما گرفت و فرصت بهره‌گیری بیشتر از نعمت اندیشه، استعداد و توانمندی‌های ایشان فراهم نیست.بی‌تردید همکاران این دو مهاجر ابدیت، والاترین قدرشناسی‌ها را به انجام خواهند رساند و در ادامه راه ایشان که همان ارتقای معرفت است، خواهند کوشید. اما به راستی چرا باید این عزیزان را نابهنگام از دست بدهیم و پرپر ببینیم؟ متاسفانه این نوع حوادث در کشور ما با ده‌ها هزار قربانی مستمرا و هرسال روی می‌دهد و جامعه رسانه‌ای ما نیز قربانیان مکرری در پی این حوادث از جمله سقوط هواپیمای سی- ۱۳۰ داشته است و همه شاهد هستیم که چگونه سرمایه‌های فراوان انسانی و عاطفی و اجتماعی از این طریق از دست می‌رود و افسوس و زخم و پیامدهای عمیق و تلخش باقی می‌ماند. آیا نباید فکری کرد؟