نگرانی نویسنده مشهور از آینده افغانستان

وی توضیح داد: «این بسیار ناراحت‌کننده است. یک روز از خواب بیدار شدم، تلفنم را روشن کردم و دیدم کابل سقوط کرده است. من از زمان حادثه ۱۱ سپتامبر و حمله آمریکا به افغانستان چندین‌بار به افغانستان رفته‌ام و این کاملا آزاردهنده است. پیوند عاطفی بسیار قوی با کشور، شهر و مردم آن دارم. درواقع از سال ۱۹۷۶ در افغانستان زندگی نکرده‌ام؛ اما آن سال‌های تعیین‌کننده در آنجا سپری شد. دیدن پرچم طالبان بر فراز آن شهر بسیار دلخراش است.» حسینی دوران کودکی خود را این‌گونه به یاد می‌آورد: « آن زمان در آنجا هیپی‌ها در چای‌خانه‌ها می‌نشستند و زنان در مکان‌های عمومی حضور داشتند و ماشین می‌راندند و در دولت به‌عنوان وکیل و پزشک کار می‌کردند و جامعه‌ای بسیار متفاوت بود. کابل شهری پررونق بود و طبق استانداردهای یک کشور مذهبی محافظه‌کار، کاملا آزاد بود. ۴۰ سال است که افغانستان یکی از سخت‌ترین نقاط روی کره زمین برای «بچه بودن» است؛ اما من واقعا کودکی دوست داشتنی‌ای در آنجا داشتم. بسیار خدا را شکر می‌کنم که در آن دوران در افغانستان زندگی کردم و توانستم چند سال پایانی صلح و ثبات را در افغانستان قبل از حمله شوروی و ایجاد این دومینو از رویدادها مشاهده کنم که به اتفاقاتی ختم شد که در روزهای اخیر در تلویزیون می‌بینیم. این روزها برای من تلخ‌ترین روزهای افغانستان در ۲۰ سال گذشته و احتمالا تلخ‌ترین روزها از زمان جنگ داخلی است. نمی‌دانم آینده افغانستان چه می‌شود.»