زمان گذشت و به دوران شیوع کرونا رسیدیم و مانند بسیاری از حرفه‌ها و مشاغل، فعالیت‌های فرهنگی و هنری هم متوقف شد. در کنار دیگر خبرهای ناگوار که هر روز و هر ساعت می‌شنیدیم، اخبار آمار ابتلا و مرگ‌ومیر بر اثر کرونا، غم و غصه‌ ما را بیشتر از پیش کرد و روان‌مان روزبه‌روز آسیب دیده‌تر از قبل شد. تا یک روز که خبر مرگ عزیزی از دوستان را شنیدم، احساس کردم در آستانه خفگی‌ام. این عادت من است که هر زمان ناراحت و پریشانم، آهنگی می‌گذارم و با آن حرکت‌می‌کنم حتی اگر از شدت غصه گریه کنم و ضجه بزنم. آن روز هم همین کار را کردم و اینجا بود که ناگهان به یاد اجرای «بانوی زیبای من» افتادم.»وی ادامه داد: در ابتدا با تهیه‌کننده‌ای صحبت کردم و چون او شرط پذیرش همکاری‌ را اجرا در سالن هتل اسپیناس و حضور چهره‌های مطرح روز عنوان کرد، این همکاری را نپذیرفتم؛ زیرا این نمایش به هیچ وجه مناسب آن سالن و حتی تالار وحدت نیست و فقط به درد سالن اصلی تئاتر شهر می‌خورد و بس. من وسوسه کارکردن در سالن‌های بزرگ را ندارم. من از اول بنا داشتم با گروهی صرفا تئاتری کار کنم که دغدغه فیلم و سریال نداشته باشند و بتوانند مدتی طولانی در خدمت گروه باشند.»