پایان شاعر نجیب

او در دوران جوانی شااعر فعالی بود و آثارش مدام در نشریات منتشر می‌شد؛ اما بعدها تصمیم گرفت از شعر فاصله بگیرد و به زندگی و خانواده‌اش برسد. این دوری چهل‌وچند سال طول کشید و او از اوایل دهه هشتاد دوباره در شعر امروز ایران آفتابی شد و کتابی را با عنوان آنجا که می‌ایستی، در سال ۸۰ منتشر کرد که اولین کتاب این شاعر به حساب می‌آید. هوشنگ چالنگی علاقه چندانی به حضور در محافل شعری نداشت؛ اما در این سال‌ها نشریات متفاوتی سراغش رفتند و با او مصاحبه کردند و کتاب‌های دیگری هم از او منتشر شد. حتی کتابی با عنوان «شناسنامه به روایت دست» چاپ شد که گفت‌وگوی بلندی است با این شاعر.

علی عبدالله‌پور، نویسنده این کتاب گفته فکر مصاحبه و شروع کار در زمان فوت بیژن الهی قوت و شکل گرفته و خودش از ابتدای دهه ٨٠ با چالنگی دوستی داشته؛ اما چون این شاعر عادت به گفتن از خود نداشت در آن دوره این کار را انجام نداده است.

او می‌گوید: از انگیزه‌های این کتاب همین عدم حضور چالنگی در محافل و آثار ادبی بود؛ چراکه بسیاری از بزرگان در یادداشت‌های خودشان به چالنگی اشاره می‌کنند؛ اما اطلاعات زیادی از او وجود نداشت. این پنهان بودن شاعر و در عین حال عیان بودنش در متن شعر این کنجکاوی را در افرادی مانند من ایجاد می‌کند تا به سمت این شاعر بروم.

عبدالله‌پور درباره زمان‌های آماده‌سازی این اثر گفت: کار تکمیل این اثر حدود چهار سال طول کشید؛ البته باید به این نکته نیز اشاره کنم که در این بین هوشنگ چالنگی یک‌سال و نیم به اهواز رفت و این موضوع باعث شد تا وقفه‌ای در این بین رخ دهد. برای این کار منابع کم بود و اشعار پراکنده بودند و بسیاری دست تعدادی از دوستان و هم‌نسلان وی بود، حتی با هوشنگ چالنگی به کتابخانه ملی نیز رفتیم و بسیاری از اشعار را به کمک هم از لابلای نشریات مجلد شده یافتیم. کسانی که با این شاعر روابط دوستانه داشتند، همواره از وسواس شعری، دقت و تحلیل و اخلاق وارسته  و نجابت او روایت کرده‌اند. این شاعر دیروز به‌دلیل بمیاری در ۸۰سالگی فوت کرد. از آثار هوشنگ چالنگی می‌توان به «نزدیک با ستاره مهجور»، «زنگوله تنبل»، «آبی ملحوظ» و «گزینه اشعار» اشاره کرد.