ماجرای اتهام زن‌ستیزی به فردوسی

این صفحه همچنین با به اشتراک گذاشتن بخش‌‌‌هایی از کتاب «آواها و ایماها»ی محمدعلی اسلامی ندوشن به زنان شاهنامه پرداخت. دکتر اسلامی ندوشن نوشته است: «این زن‌‌‌ها هستند که به داستان تراژیک آب و رنگ بخشیده‌‌‌اند. اگر تهمینه نبود مرگ سهراب آنقدر موثر و غم‌‌‌انگیز جلوه نمی‌کرد. همین‌‌‌گونه است مرگ فرود اگر جریره نبود، و مرگ سیاوش اگر فرنگیس نبود، و مرگ اسفندیار اگر کتایون نبود، و مرگ رستم و تراژدی زال، اگر رودابه نبود. سیمای تراژیک زن در شاهنامه به نجیب‌‌‌ترین و پاکیزه‌‌‌ترین نحو یعنی به عنوان مادر و همسر جلوه می‌کند، نه به عنوان معشوق. شاهنامه برخلاف آنچه در نزد اشخاص ناآشنا معروف شده یک کتاب ضدزن نیست. در تمام دوران پهلوانی، از سودابه که بگذریم، یک زن پتیاره دیده نمی‌شود. اکثر زنان در شاهنامه نمونه بارز زن تمام‌‌‌عیار هستند که در عین برخورداری از فرزانگی و بزرگ‌‌‌منشی، از جوهر زنانگی و زیبایی نیز به نحو سرشار بهره‌‌‌مندند. حتی زنانی که خارجی هستند چون با ایران می‌‌‌پیوندند، از صمیم قلب ایرانی می‌‌‌شوند و جانب نیکی را که جانب ایران است می‌‌‌گیرند.»

انتشار این مطالب در صفحه دکتر کدکنی با واکنش‌های بسیاری روبه‌رو بود. شاهنامه‌‌‌پژوهان دیگری هم معتقد هستند  بیت‌‌‌های «زن و اژدها هر دو در خاک به/  جهان پاک از این هر دو ناپاک به» و «زنان را ستایی سگان را ستای /  که یک سگ به از صد زن پارسای» در هیچ‌‌‌یک از نسخه‌‌‌های معتبر شاهنامه نیامده و از فردوسی نیستند. علیرضا قیامتی، شاهنامه‌‌‌پژوه و استاد دانشگاه در گفت‌وگو با «ایسنا» می‌‌‌گوید: این بیت از بیت‌‌‌هایی است که در هیچ‌‌‌یک از نسخه‌‌‌های اصلی و کهن «شاهنامه» وجود ندارد. اگر در یکی از نسخه‌‌‌های شاهنامه می‌‌‌بود شاید نمی‌‌‌شد به صراحت و آشکار و صددرصد بگوییم از فردوسی نیست اما زمانی که بیتی در ۲۰ نسخه معتبری که آقای خالقی مطلق آنها را برکاویده ‌‌‌و بررسی کرده‌‌‌اند وجود ندارد، یعنی اینکه این بیت به طور قطع الحاقی و جعلی است و به هیچ روی از فردوسی نیست. فکر می‌‌‌کنم این بیت در یکی از نسخه‌‌‌های چاپ سنگی‌‌‌ که در هند منتشر شده آمده و بعد هم وارد برخی از شاهنامه‌‌‌های غیرمعتبر شده است که کاملا غیرعلمی عمل کرده‌‌‌اند.

قیامتی در ادامه توضیح می‌دهد: هیچ اثر حماسی در جهان به اندازه «شاهنامه» چهره زنان را چهره‌‌‌ای مثبت، شکوهمند، پاکدامن، خردمند و دارای سجایای اخلاقی تصویر نکرده است، هیچ حماسه یا شاهکار ادبی‌‌‌ای مانند «شاهنامه» نتوانسته از زنان و از ویژگی‌‌‌های خوب آنها سخن بگوید و تمجید کند.

بر این مدعا ابیات و نمونه‌‌‌های بسیار درخشانی در «شاهنامه» داریم: «زن خوب رخ رامش‌‌‌افزای و بس /  که زن باشد از درد فریادرس /  به زن گیرد آرام، مرد جوان /  اگر تاج‌‌‌دار است اگر پهلوان.»

این شاهنامه‌‌‌پژوه با تاکید بر اینکه زنان در شاهنامه نماد پاکدامنی و نیکی هستند، بیان می‌کند: در شاهنامه ۷۵ زن داریم که از این تعداد، شاید دو، سه نفر چهره منفی هستند. منفی‌‌‌ترین زن در شاهنامه، سودابه است، یکی، ‌‌‌دو تا چهره‌‌‌ خاکستری‌‌‌اند و بقیه چهره‌‌‌ای مثبت دارند.  اگر بخواهیم این نسبت را با مردان شاهنامه‌‌‌ بسنجیم، تعداد مردان منفی شاهنامه چند برابر است، به همین دلیل بانوان در «شاهنامه» در اوج پاکدامنی، شرم و حیا و آزرم هستند، آنها خود پاسدار پاکدامنی و عفتشان هستند، برای خود ارزش قائلند.

در شاهنامه زنانی داریم که به مقام پادشاهی می‌‌‌رسند، آذرمیدخت، پوران‌‌‌دخت و هما، شهبانوان شاهنامه هستند. از این بالاتر نمی‌توان داشت. فرهنگ ایرانی به جایگاه زنان به صورت ویژه پرداخته است.

زاگرس زند شاهنامه‌‌‌پژوه و استاد دانشگاه نیز می‌‌‌گوید: «زن و اژدها هر دو در خاک به» در هیچ نسخه دست‌‌‌نویس شاهنامه نبوده و ابتدا در نسخه چاپی کلکته و در زمان قاجار وارد شده و به نسخه‌‌‌های دیگر راه یافته است. احتمالا هم از «گرشاسب‌‌‌نامه» اسدی طوسی به شاهنامه راه یافته است. همچنین «زنان را ستایی سگان را ستای» در هیچ نسخه دست‌‌‌نویس یا چاپی نیامده، در فرهنگ شفاهی رواج داشته و بعد وارد «امثال و حکم» دهخدا شده است.

زاگرس زند توضیح می‌دهد: بیت‌‌‌های زن‌‌‌ستایانه در شاهنامه زیاد است، چطور یک آدم می‌تواند هم ضد زن و هم فمینیست باشد؟ آیا چنین چیزی شدنی است؟ یک نفر یا فمینیست است به درجاتی یا زن‌‌‌ستیز است به درجاتی. امکان‌‌‌پذیر نیست هردو باشد. اگر کسی مقاله‌‌‌ای در هر دو حوزه بنویسد، نمی‌‌‌گویند این فرد روان‌‌‌پریش است؟ در شاهنامه بیت‌‌‌های زن‌‌‌ستایانه داریم یا مضامین زیبایی هنگام متولد شدن دختری یا به پادشاهی رسیدن زنی داریم، یا هنگامی که زنی سردار می‌شود یا زنی نقش‌‌‌آفرینی می‌کند یا وارد گفت‌‌‌وگو با همسر یا با معشوق خود می‌شود، زبان فردوسی زبان طعنه‌‌‌آمیز و توهین‌‌‌آمیز و تحقیرآمیز نیست. یا زمانی که فردوسی با همسر خود در مقدمه «بیژن و منیژه» صحبت می‌کند، شگفت‌‌‌زده می‌‌‌شوید که با چه تکریم و احترام و بزرگداشتی از ویژگی‌‌‌های مثبت او می‌‌‌گوید.