اهمیت شادمانی

تقویت روحیه شادی در کارکنان این روزها به تمرکز کلیدی بسیاری از سازمان‌ها در اندازه‌ها و صنایع مختلف تبدیل شده است. شرکت‌ها هر روز بیش از پیش پی می‌برند که روحیه شاد کارکنان را متعهدتر و توانمندتر می‌کند و عملکرد آنها را بهبود می‌بخشد. کسب‌وکارهایی که در آن رفاه پرسنل مورد توجه جدی قرار می‌گیرد و به اولویت اصلی سازمان تبدیل می‌شود، در حال متحول کردن چشم‌انداز محیط کار هستند و استانداردهای تازه‌ای برای تیم‌های منابع انسانی ایجاد می‌کنند.همزمان، شاهد ظهور نسل‌ تازه‌‌ای هستیم که می‌خواهد کیفیت زندگی و شادی او در کار حفظ شود. به‌عنوان مثال، گزارش اخیر شرکت مدیریت سرمایه‌گذاری JLL که پاسخ بیش از ۷۳۰۰ شرکت‌کننده در ۱۲ کشور را تحلیل کرده، نشان می‌دهد حدود ۷۰ درصد کارکنان در سراسر دنیا معتقدند محیط کار آنها باید روحیه شاد را بیشتر از هر موضوع دیگری تقویت کند.

 اما این مفهوم شادمانی، فراتر از مفهوم ساده خوشحالی کردن است. شادمانی در کار یعنی احساس تعهد و تکامل به واسطه سلامت و رفاه فردی و اجتماعی. در این صورت، ایجاد روحیه شاد در محیط کار تمرین ساده‌ای نیست که با قرار دادن یک میز پینگ‌پنگ در سالن اجتماعات به دست آید، بلکه یعنی تمرکز بر تجربه انسانی به‌طور کلی و اطمینان از اینکه کارکنان، ارزش‌های شرکتی که برای آن کار می‌کنند را همه جا به اشتراک می‌گذارند.اهمیت فزاینده شادمانی در محیط کار، رویکرد سنتی منابع انسانی را تغییر داده و به ایجاد یک نقش جدید به نام «مدیر ارشد شادمانی» (CHO) منجر شده است. طبق گزارش JLL، تقریبا ۹۰ درصد کارکنان در سراسر دنیا فکر می‌کنند استخدام یک مدیر شادمانی جدید می‌تواند ایده خوبی باشد و برخی کسب‌وکارها هم به این کار روی آورده‌اند. گوگل تقریبا پیشگام این رویکرد بوده و چید منگ تان را که در مدیتیشن تخصص دارد، به این سمت برگزیده است. این اتفاق مختص شرکت‌های بزرگ نیست. بسیاری از استارت‌آپ‌ها نیز همزمان با رشد خود به استخدام چنین نقشی روی آورده‌اند تا نقش‌های سنتی منابع انسانی و ارتباطات داخلی را با هم یکی کنند.

  نقش مدیر شادمانی چیست؟

مدیر شادمانی این پتانسیل را دارد که عملکرد کارکنان و سلامت ذهنی آنها را ارتقا بخشد، اما این هدف اصلی چنین نقشی نیست. مدیران شادمانی باید روی رفاه کارکنان در گسترده‌ترین مفهوم آن متمرکز شوند و کیفیت زندگی آنها را بهبود بخشند. ماموریت آنها این است که استعدادها را جذب و حفظ و همزمان تعهد، توانمندی و عملکرد کارکنان را در سازمان تقویت کنند.

گزارش JLL به عنوان بخشی از مفهوم تازه شادمانی نشان داده که کارکنان می‌خواهند محیط کارشان فرصت‌هایی برای یادگیری شخصی (۵۴ درصد)، خلاقیت (۵۳ درصد) و الهام‌بخشی (۴۳ درصد) فراهم کند. این وظیفه مدیر شادمانی است که به کارکنان در جهت رسیدن به این اهداف شخصی و حرفه‌ای کمک کند. این کار می‌تواند با تنظیم تیم‌‌هایی برای افزایش خلاقیت و همکاری یا سازماندهی اردوهای یادگیری برای فراهم کردن فضاهایی خارج از محیط کار صورت بگیرد. مدیر شادمانی مسوول نظارت بر رفاه جسمی و ذهنی کارکنان است.

فقط عملکرد مدیر شادمانی نیست که ارزش افزوده او را نشان می‌دهد، بلکه آنچه به نمایش می‌گذارد هم مهم است. شرکت‌ها با سرمایه‌گذاری در این نقش جدید، نشان می‌دهند که چقدر برای کارکنان خود اهمیت قائلند و به آنها به اندازه مشتریان ارزش می‌دهند. ظهور مدیران شادمانی، بخشی از تحول بنیادین رویکرد سنتی منابع انسانی است که می‌گوید کسب‌وکارها ذهنیت رو به جلویی را برای تمرکز بر جذب و حفظ استعدادها اتخاذ کرده‌اند؛ به‌خصوص وقتی قرار است محیط کار متنوع‌تری را هدف قرار دهند و از نسل هزاره رویایی و بلندپرواز استفاده کنند.

محیط کار امروز تاکید بیشتری بر توازن بین کار و زندگی و بهبود کیفیت زندگی کارکنان دارد. آنچه اهمیت دارد این است که شادمانی در کار یعنی تعهد، توانمندی و انجام کار که همگی اهرم‌های قوی عملکرد هستند. همزمان، رویکردهای مدیریتی مرتبط با شناخت، یادگیری فردی و توسعه نیز بر حس تعهد کارکنان اثر می‌گذارند. ویژگی کارهایی که یک مدیر شادمانی انجام می‌دهد عبارت است از:

۱) انسانی: اول از همه به عنوان یک مدیر شادمانی باید در خدمت کارکنان باشید؛ کسی که همواره در دسترس است، گفت‌وگو با او راحت است و مهم‌تر از همه قابل اعتماد است.

۲) خلاق: مدیر شادمانی باید بتواند آینده را بسنجد و خود را برای آن آماده کند. داشتن توانایی تفکر استراتژیک در کنار تفکر جاه‌طلبانه و خوش‌بینانه کلید کار است.

۳) کنجکاو: اشتیاق به یادگیری و کشف چیزهای جدید، یعنی نمی‌نشینید تا کارها خودش پیش برود. ذات کنجکاو باعث می‌شود سوالاتی به ذهن‌تان بیاید که دیگران حتی فکرش را نمی‌کنند.

۴) متفکر: استقبال از تغییر و نیز داشتن چشم‌اندازی هوشمندانه، زیرک و دقیق باعث می‌شود در جایگاه خوبی قرار بگیرید.

۵) ماجراجو: یک مدیر شادمانی خوب، اعتماد به نفس کافی دارد تا قلمروهای جدید را با اشتیاق خود کشف کند.