شهر هوشمند؛ راهکاری برای توسعه شهری

منافع اقتصادی بهره‎برداری از طرح‌های مدیریت هوشمند شهری بر همگان روشن است. براساس آمارهای ارائه شده از سوی موسسه مک‎کینزی، توسعه شهرهای هوشمند سراسر جهان از پتانسیل خلق ارزش ۶/ ۱ تریلیون دلاری تا سال ۲۰۲۵ میلادی برخوردار هستند. در شهرهای کشور برزیل، حمل‎ونقل شهری هوشمند در همین بازه زمانی ارزشی برابر با ۱۴ میلیارد دلار ایجاد خواهد کرد. بهره‎برداری از ارزش‎ها و منافع شهرهای هوشمند در گام نخست به آشنایی با تجربیات و نیازهای شهروندان نیاز خواهد داشت.

نقش شهروندان در توسعه شهری

کاهش رشد جمعیت، روند توسعه در کشورهای آمریکای لاتین را تهدید می‎کند. جمعیتی رو به رشد که محرک ۸۰ درصد از تولید ناخالص داخلی در طول ۱۵ سال گذشته بوده‎اند. از سال۲۰۰۰ تا ۲۰۱۵ میلادی اشتغال با نرخ ۳/ ۲ درصدی افزایش یافته است اما انتظار می‎رود این نرخ بین سال‎های ۲۰۱۵ تا ۲۰۳۰ میلادی به میزان کمتر از نصف و به رقم ۱/ ۱ درصد در سال برسد.این تغییرات رادیکال معادلات بسیاری از مدیران شهری در آمریکای لاتین را که به‌عنوان رگ حیاتی اقتصاد این منطقه به‌شمار می‎روند، تغییر داده است: ۱۹۸ شهر بزرگ این منطقه مسوول ۶۵درصد از تولید ناخالص داخلی در سال ۲۰۲۵ در نظر گرفته شده‎اند. شهرهای آمریکای لاتین به‌طور روزافزون نیاز مبرمی به جلب رضایت شهروندان خود دارند. این روزها مهاجرت از مناطق روستایی به مناطق شهری در حال کاهش است اما مهاجرت میان مناطق شهری همچنان ادامه دارد.

 عصر دیجیتال مدرن به شهروندان این قدرت را می‎دهد تا محل زندگی خود را انتخاب کنند. درحالی‌که در گذشته آنان در جست و جوی فرصت‎های شغلی بودند اکنون این فرصت‎های شغلی هستند که به دنبال نیروی انسانی می‎روند. مشاغل موجود در بخش تولید هم‌اکنون یک دهم مشاغل در مناطق توسعه را تشکیل می‎دهد. بسیاری از مشاغل خرده‌فروشی و خدماتی به‌عنوان بزرگ‌ترین طبقه شغلی با سریع‎ترین نرخ رشد، هم‌اکنون با کمبود نیروی انسانی روبه‌روست. شمار فزاینده‎ای از مشاغل دیجیتال فراهم هستند و کارکنان با تجربه و قدیمی از امکان انتخاب برنامه کاری انعطاف‎پذیری برخوردارند. پلتفورم‎های دیجیتال افراد را قادر می‎سازد تا در هر جایی با مشاغل موجود انطباق پیدا کنند.

شهرهایی که جمعیت خود را حفظ کرده‎اند و تازه واردانی را جذب می‎کنند، رشد خواهند کرد. شهرهایی که توان حفظ شهروندان خود و جذب نیروی کار جدید را ندارند از این نبرد رقابتی باز خواهند ماند. درگذشته استراتژی اقتصادی شهرها به میزان جذابیت مشاغل آن منوط بود، این موضوع هم‌اکنون به خدماتی که برای شهروندان در نظر گرفته شده و البته مهارت‌های نیروی انسانی حاضر در منطقه بستگی دارد. اگر زیرساخت‎های شهری فراهم شوند، کسب‎وکارها علاقه‎مند فعالیت در آن خواهند بود.

کسب موفقیت در زمینه مدیریت شهری بر گسترش تمرکز مدیران شهری از توسعه جغرافیایی به سمت توسعه اقتصادی واقعی بستگی دارد. شهرهای بزرگ آمریکای لاتین، از بسیاری  جهات در پیاده سازی این استراتژی ناموفق بوده‎اند، چرا که مسکن در این شهرها بیش از اندازه کم است، زیرساخت‎های شهری به شدت نامناسب و ناکافی هستند، امنیت عمومی با مشکلات جدی روبه‌رو است و خدمات عمومی از جمله آموزش عمومی ضعیف است. نتیجه این کاستی‎ها گسترش زاغه نشینی، راهبندان‎های سنگین و عمیق‎تر‌شدن عدم رضایت شهروندان است. اختصاص بودجه‎های کلان هم لزوما در حل مشکلات با ریشه‎هایی چنین عمیق راه به جایی نخواهد برد. در برزیل، هزینه‎های عمومی فدرال بین سال‎های ۲۰۰۷ تا ۲۰۱۵ میلادی با نرخ ۱۵۶درصدی افزایش یافته است. این در حالی است که رضایت شهروندان از خدمات عمومی از قبیل آموزش، حمل‎ونقل شهری، زیرساخت‎های حمل‎ونقل و بهداشت و درمان به‌طور مداوم رو به کاهش بوده است.البته باید اشاره کرد که انتظارات شهروندان اکنون فراتر از سطحی است که مدیران شهری و دولت‎ها با وجود بودجه محدود توان برآورده ساختن آنها را داشته باشند. اما شاید این موضوع نشان‌دهنده این حقیقت باشد که دانش مدیریت شهری امروز شهروندان را به عنوان مهم‌ترین و با اولویت‌ترین مولفه توسعه می‌داند.

درک دیدگاه «شهر هوشمند»

ارزش‌های توسعه هوشمند شهری تنها زمانی قابل درک خواهند بود که شهروندان به‌عنوان هسته استراتژی در نظر گرفته شوند و این یعنی درک نیازهای شهروندان: اینکه آنها چه کسانی هستند، روز خود را چگونه سپری می‌کنند، با خدمات شهری چگونه تعامل می‎کنند و در نهایت طراحی سیاست‌های مرتبط. دولت‌های شهروندمحور از بسیاری جهات در شناسایی شهروندان خود رفتاری مشابه کسب‌وکارهایی دارند که برای خدمات‌رسانی به‌ مشتریانشان آماده می‌شوند. مادر شاغلی با سه فرزند که در منطقه‌ای مسکونی زندگی می‌کند نیازهای متفاوتی با زنی ۷۲ ساله خواهد داشت که در موسسه نگهداری از بازنشستگان زندگی می‌کند. این دو شخص در تعامل با خدمات شهری رفتار بسیار متفاوتی هم خواهند داشت. هر چه آشنایی با نیازهای شهروندان عمیق‎تر باشد به همان اندازه سیاست‎های عملی بهتری در نظر گرفته خواهند شد. تعاملات مختلف شهروندان شامل چندین نقطه ارتباطی با خدمات عمومی شهری است. اینکه آیا آنها از وسایل حمل‌ونقل عمومی استفاده می‌کنند یا پیاده به مقصد مورد نظر خود می‌روند؟ چه میزان زمان و هزینه صرف می‌کنند؟ چند بار به مراکز بهداشتی و درمانی مراجعه می‌کنند و به چه دلیل؟ چه شغلی دارند؟ آیا شغل آنها دولتی یا غیردولتی است؟ بدون شک، گردآوری چنین اطلاعاتی نقش قابل توجهی در ارائه خدمات عمومی هدفمند و موثر خواهد داشت. با معرفی صدای شهر

(City Voices)، ابزار طراحی شده توسط موسسه مک کینزی برای جمع‌آوری و تحلیل احساسات شهروندان نسبت به جنبه‌های کلیدی زندگی شهری و کمک به مدیران شهری برای درک هر چه بهتر نیازهای شهروندان، موضوع توسعه هوشمند داده محور مطرح شد. این ابزار برای مثال نظرات شهروندان در سطح محلی و در میان گروه‌های جمعیتی مختلف از آنان را در خصوص کیفیت خطوط اتوبوس یک منطقه خاص شهری گردآوری می‌کند. ایده صدای شهر (City Voices) در قالب مجموعه‎ای از پروژه‎های برنامه‎ریزی شهری موسسه مک‎کینزی در برزیل به‌وجود آمد. فناوری رسانه‎های اجتماعی و تجزیه‎وتحلیل اطلاعات در آن زمان در حال گسترش بودند و مک کینزی از یک پلت‌فرم ساده استفاده کرد تا از شهروندان در مورد امیدها و ناامیدی‎های روزانه سوال کند و در عین حال از نظرات آنان در خصوص برخی ایده‎های مختلف مرتبط با برنامه‎ریزی شهری مطلع شود. این اطلاعات بسیار ارزشمند بود و مک کینزی به دنبال راه‎هایی برای توسعه این پلت‌فرم در قالب یک راه حل جامع بود تا بتوان در مقیاسی گسترده‎تر از آن استفاده کرد. مطالعه کاملی پیرامون شهروندان مختلف و تجارب آنان انجام شد، لیستی شامل بیش از ۱۵۰ معیار مختلف شناسایی و در ادامه در قالب۳۰ مولفه کلیدی خلاصه شد. سپس از الگوریتم‎های تجزیه‎وتحلیل احساسات به‌منظور استفاده از دیدگاه‎های شهروندان برای پایه‎ریزی سیاست‌های عمومی استفاده شد.  در سال ۲۰۱۶ میلادی، City Voices به‌عنوان نتیجه نهایی معرفی شد و توانست جایزه McKinsey’s New Ventures Competition را دریافت کند.صدای شهر هم‌اکنون در بسیاری از شهرهای منطقه و سراسر جهان مورد بهره‎برداری قرار می‌گیرد. امروز، صدای شهر ثابت کرده است که شهرهای آمریکای لاتین در تمام تجارب شهروندی که تاکنون بررسی شده اند، به‌ویژه در بخش حمل‌ونقل و امنیت، عملکرد ضعیفی دارند. با این حال، بسیاری از شهرهای آمریکای لاتین به ضرورت واکنش به مقوله توسعه پایدار شهری پرداخته‌اند. در برزیل، تلاش برای ساخت اولین شهر هوشمند جدید آغاز شده است.

شهر مورد نظر ۳۳۰ هکتار را پوشش خواهد داد و ظرفیت سکونت ۲۱ هزار نفر را خواهد داشت. تمرکز اصلی بر نیازهای شهروندان است از مسکن با کیفیت و مناسب برای افرادی کم درآمد تا سیستم‎‌های فناوری اطلاعات محلی، مدارس، کتابخانه‎ها، سیستم‎های حمل‎ونقل، بیمارستان‎ها، نیروگاه‎ها، شبکه‎های آبرسانی، سیستم‎های مدیریت پسماند، سیستم‎های اجرای قانون و سایر خدمات اجتماعی. کلمبیا بیش از صد میلیون دلار در زمینه طرح‎های شهر هوشمند سرمایه‎گذاری کرده است و به سوی شهرهای دیجیتال حرکت می‎کند. شهر مدالین اکنون از یک سیستم مبتنی بر اینترنت اشیا با هدف کاهش ترافیک، تصادفات و بهبود زمان واکنش به بحران استفاده می‎کند. شناسایی مشکلات، تنها یک نقطه شروع است: طراحی و پیاده‎سازی سیاست‎های مناسب به‌عنوان گام اصلی در راستای حل این مشکلات به‌شمار می‎رود. اما مسیر روشن است، سیاست‎هایی که به دانش عمیق از شهروندان و نیازهای آنها متکی است راهکاری برای شنیدن داستان موفقیت ایده شهر هوشمند است.