با این وجود، برای رقابت در محیط دیجیتال امروز وجود دیدگاه‌های متنوع نه‌تنها منجر به ارائه ایده‌های جدید می‌شود، بلکه به شناسایی خطاهای تصمیم‌گیری که ممکن است مدت‌ها از نظر مدیران ارشد پنهان باقی مانده باشد، کمک شایانی ‌می‌کند. تنوع رویکردهای فکری نیروی انسانی یکی از مولفه‌های تاثیرگذار در مشارکت و همکاری سازمانی است که با میزان بلوغ دیجیتال آن سازمان ارتباط مستقیمی دارد. نتایج پژوهش‌های مختلف نشان می‌دهد که غریب به سی درصد کارکنان سازمان‌هایی که در مراحل نخست توسعه دیجیتال قرار دارند حس مثبتی نسبت به مشارکت قوی دارند. این در حالی است که در بیش از هفتاد درصد کارکنان سازمان‎هایی که در اتخاذ رویکردهای دیجیتال به بلوغ کامل رسیده‌اند، تمایل به مشارکت سازمانی قابل مشاهده است، با این حال نوعی از مشارکت که صرفا برای تحقق سطحی برخی اهداف مرتبط با آن شکل گرفته باشد، ارزش چندانی برای سازمان خلق نخواهد کرد.

تفکر گروهی در قیاس با هوش جمعی: ایروینگ جانیس، روان‌شناس، به تاثیرات منفی انواع خاص گرایش به همکاری و مشارکت در افراد می‌پردازد و به این موضوع اشاره می‌کند که اعضای گروه‌های شبکه‌های ارتباطی تحت‌شرایط خاص، نظیر زمانی که سطح دانش و دیدگاه‌های همگن و یکسانی نسبت به یک موضوع دارند، معمولا تصمیمات جمعی نامناسبی اتخاذ می‌کنند. در مقابل، جیمز سوروکیکی، متخصص مهندسی معکوس، در کتاب خود تحت عنوان «خرد جمعی» به اصول تفکر گروهی اشاره می‌کند؛ او معتقد است که اعضای یک گروه‌ می‌توانند در سایه اتحاد با یکدیگر در قیاس با یک فرد مستقل تصمیمات قدرتمندانه‌ و مناسبی اتخاذ کنند. پروفوسور توماس مالون از دانشکده مدیریت MIT این پدیده را با عنوان «هوش جمعی» معرفی می‌کند. هوش جمعی یک هوش مشترک است که از همکاری و رقابت گروهی از افراد پدیدار می‌شود و به تصمیم‌گیری‌های مشترک ختم می‌شود. هوش‌جمعی با انتقال دانش و قدرت از فرد به جمع کمک می‌کند.  به‌نظر می‌رسد که به‌کارگیری پلت‌فرم‌های ارتباطی دیجیتال به‌طور طبیعی منجر به تسهیل انتقال دانش میان افراد و آشنایی با دیدگاه‌های نو می‌شود چراکه این نوع از فناوری به افراد اجازه می‌دهد صرف‌نظر از زمان و مکان و خارج از محل کار خود همواره با یکدیگر در حال تعامل باقی بمانند. با این حال، استفاده از این پلت‌فرم‌ها تنها زمانی به تبادل ایده‌های متنوع ختم خواهد شد که سازمان کارکنان خود را از میان گروه‌های متنوعی از استعدادهای انسانی نیز انتخاب کرده باشد. افزون بر این، حتی اگر سازمانی نیروی انسانی با ویژگی مذکور در اختیار داشته باشد، بهره‌برداری از دیدگاه‌های متنوع آنان در سازمان به کیفیت و نحوه به‌کارگیری پلت‌فرم‌های ارتباطی بستگی خواهد داشت.

پلت‌فرم‌های ارتباطی؛ بسترساز تقویت گرایش‌های ذاتی مشارکت‌جویانه: مغز انسان به‌شدت اجتماعی است و افراد معمولا گرایش ذاتی منحصربه‌فردی نسبت به برقراری ارتباط به طرق خاص دارند. پلت‌فرم‌های ارتباطی دیجیتال، اغلب از طریق تسهیل برقراری ارتباطات الگوهای تعامل ذاتی انسان‌ها را تقویت می‌کنند اما با این وجود افراد همواره به پذیرش تفکرات و رویکردهای همراستا با نظرات خود گرایش دارند. در واقع، با شکل‌گیری چنین ارتباطات همگنی اغلب توهمی غیرواقعی از نظرات و دیدگاه‌های متنوع در اعضای گروه ایجاد می‌شود، درحالی که اعضای تیم ایده‌ها و نظرات مختلفی را گردآوری می‌کنند اما این نظرات لزوما متفاوت نیستند و از الگوی خاصی پیروی می‌کنند. نتیجه چنین وضعیتی در گروه چیست؟ اعتماد هرچه بیشتر به یک تصمیم نادرست. کمپین تبلیغاتی شرکت «نیوآ» با شعار «سفید، پاکی محض»، بلافاصله با واکنش جهانی طرفداران ضدنژادپرستی روبه‌رو شد. مدیران ارشد بازاریابی این شرکت مسلما سعی در ترویج عامدانه یک شعار نژادپرستانه نداشتند. آنها فقط شخصی را در تیم تصمیم‎گیری کم داشتند که بتواند با اظهارنظرها و مطرح کردن چشم‎اندازهای متفاوت احتمال شکل‎گیری تفاسیر نامناسب را برای اعضای گروه‎ روشن‎تر کند.

اغلب پس از آنکه یک سازمان از پلت‎فرم‎های ارتباطی برای تقویت تنوع دیدگاه‎ها در زمینه مدیریت ترکیب نیروی انسانی و نوع ارتباطات میان کارکنان استفاده می‎کند، مزایای مشارکت در تصمیم‎گیری گروهی قابل‌لمس خواهد بود. پژوهشی که توسط یونگ کیم از دانشگاه علم و صنعت هنگ‎کنگ انجام شده است نشان می‎دهد استفاده از پلت‎فرم‎های ارتباطی دیجیتال به تنهایی، باعث ایجاد سیلوهای سازمانی (گروه‌بندی‌ درون سازمانی) می‎شوند. هنگامی که این پلت‎فرم‎ها با هدف ایجاد گروه‎های وابستگی مورد استفاده قرار می‎گیرد (ایجاد تعامل میان افراد از طریق شناسایی منافع مشترک خارج از روابط سنتی موجود در محیط کار با عضویت رسمی یا غیررسمی نظیر دوچرخه‌سواری یا آشپزی گروهی)، افراد با احتمال بیشتری به انواع ارتباطات میان‌فردی در سازمان و محیط کار روی می‎آورند. این پلت‎فرم‎های ارتباطی گروه‎های سازمانی را قادر به توسعه انواع مختلف همکاری و البته ایستادگی در برابر شکل‎گیری گروه‌بندی‌ درون سازمانی می‌کند.

پلت‎فرم‎های دیجیتال و تعارض مثبت: خبرخوب این است که پلت‎فرم‎های ارتباطی دیجیتال می‎توانند به تقویت تنوع دیدگاه‎ها در سازمان‎ها کمک کنند. این سیستم‎ها با فراهم کردن امکان دسترسی آزاد به اطلاعات به نفع کارکنانی عمل می‌کنند که ممکن است به شبکه‎های سنتی اجتماعی برای کسب دانش دسترسی نداشته باشند. در یکی از شرکت‎های خدماتی مورد مطالعه متوجه این موضوع شدیم که گرایش به استفاده از ابزارهای ارتباطی مشارکت‌جویانه تاثیر مثبتی بر گروه‎هایی از افراد دارد که در گذشته در دسترسی به منابع سازمانی دچار مشکل شده‎اند، به‌ویژه زنان، کارکنان رده پایین و افرادی که سابقه حضور کوتاهی در سازمان داشته‎اند. افزون بر این، پلت‎فرم‎های ارتباطی می‎توانند به کارکنان خاص این امکان را دهند تا بر بسیاری از موانع سنتی موجود در سازمان که موجب نادیده گرفته‌شدن استعدادهای آنان شده است، فائق آیند و به بخشی از منابع دانشی ارزشمند برای سازمان تبدیل شوند. در فرآیند ترسیم نقش استراتژیک برای انواع مختلف تعارض مثبت در سازمان، به پتانسیل پلت‎فرم‎های ارتباطی دیجیتال توجه داشته باشید. رهبران می‎توانند با ایجاد فرصت‎های تعامل و همکاری به روش‎هایی جدید، زمینه شکل‌گیری مشارکت بهتر و تاثیرگذارتری را در میان نیروی انسانی خود فراهم کنند.