۱.  متوجه استعدادهای افراد شده و برای آنها ارزش قائل شوید

«بیل گیتس» کارآفرین و مدیر ارشد اجرایی و موسس شرکت مایکروسافت در این باره می‌گوید: «استعدادهای متفاوت افراد را تشخیص دهید و قدرشان را بدانید. یکی از آرزوهای من این است که در زمان فارغ‌التحصیلی از دانشگاه می‌دانستم هوش، اشکال متفاوتی دارد و یک بعدی نیست و اهمیت چندانی هم ندارد یا پس از اتمام دوران تحصیل درباره بی‌عدالتی‌های تلخ دنیا بیشتر می‌دانستم البته مدت‌ها طول کشید تا متوجه این موضوعات شدم.» در جلسه‌ای مارک زاکربرگ، موسس فیس بوک، سوالی از بیل گیتس پرسید: «اگر توانایی بازگشت به گذشته را داشتی چه نصیحتی برای خودت داشتی؟ او در پاسخ گفت: «در حال حاضر می‌دانم که هیچ قانون مشخصی در زمینه کارآمدی بالاتر برای افراد باهوش وجود ندارد. تجربه کافی و زیادی درباره مجموعه مهارت‌های متفاوت نداشتم و تصور می‌کردم هر فردی با ضریب هوشی بالا در انجام تمام کارها مهارت دارد و این نظریه که بهتر است تا انواع مهارت‌های متفاوت را با یکدیگر ترکیب کرد همیشه باعث تعجب من بود.»

۲. آرامش داشته باشید، با تلاش در مسیر صحیح هدایت می‌شوید

طی مصاحبه‌ای که سردبیر مجله مد با «اپرا وینفری» تهیه‌کننده و مشهورترین مجری تلویزیونی انجام داد، اپرا گفت: «هر اتفاقی هم که در آینده برای شما بیفتد، در وهله  اول، آرامش خود را حفظ کنید و از هیچ موضوعی نترسید، همه کارها رو به راه خواهد شد.» او همچنین به جوانانی که تصور می‌کنند موفقیت به‌طور اتفاقی و یک شبه به دست می‌آید، می‌گوید: «موفقیت یک فرآیند است و با کار سخت و تلاش بی‌وقفه به دست خواهد آمد. جوانان فکر می‌کنند پس از فارغ التحصیلی می‌توانند خیلی سریع کسب‌و‌کاری راه بیندازند و برند خود را داشته باشند. چگونه می‌توان چنین موقعیتی داشت در حالی که به اندازه کافی تلاش نکرده‌اید. هر روز انتخاب‌های جدید و صحیحی در مورد کسب‌و‌کار داشته باشید تا به موفقیت موردنظر برسید.» او در ادامه گفت: «همیشه شخصیت خود را از دید خود و نه دیگران بنگرید و بررسی کنید. ایمان و اعتماد را از دست ندهید و باور داشته باشید نیروی قدرتمندی وجود دارد که شما را به مسیر صحیح هدایت می‌کند.»

۳.  بین کار و زندگی شخصی تعادل ایجاد کنید

توصیه «جک دورسی» بنیان‌گذار و مدیرعامل توییتر، یافتن تعادل در زندگی است. او می‌گوید: «در جوانی به ارزش ورزش یا سلامتی پی نبرده بودم و از تاثیرات شگرف آن بر ذهن اطلاعی نداشتم. فکر می‌کردم افراطی بودن در هر کاری نتایج شگفت‌انگیزی خواهد داشت. در حال‌حاضر به تعادل در زندگی رسیده‌ام و آرزو می‌کنم‌ ای کاش در گذشته هم روی سلامت خود بیشتر تمرکز می‌کردم.» میلیاردر خودساخته همچنین طی جلسه پرسش و پاسخی گفت: «در حال حاضر تلاش می‌کنم با داشتن برنامه منظم و روال ثابت، تعادلی را در زندگی ایجاد کنم و هر روز کار مشخصی انجام می‌دهم که باعث می‌شود در زمان بحرانی، عملکرد مناسب‌تر و مفیدتری داشته باشم.» او معتقد است: «داشتن شیوه زندگی سالم‌تر در نهایت باعث خلاقیت بیشتر شده و می‌توانید درباره موضوعات مختلف منسجم‌تر فکر و تصمیم‌گیری کنید.»

۴. لازم نیست شغل عالی داشته باشید

«مارک کوبان» سرمایه‌دار و میلیاردر خودساخته آرزو دارد که‌ ای کاش می‌توانست به گذشته برگردد. او می‌گوید: «در زندگی به دور از هرگونه استرس باشید، سعی نکنید تا همه اتفاقات را تغییر دهید بلکه از زندگی لذت ببرید. قرار نیست بدانید در آینده چه شغلی خواهید داشت، لزومی ندارد رشته دانشگاهی عالی انتخاب کنید و شغل بی‌عیب و نقصی داشته باشید.» و اما موردی که «مارک کوبان» اصلا به جوانان پیشنهاد نمی‌دهد این است: «به دنبال هوای نفس نباشید. بدترین نصیحتی که می‌توان به یک جوان کرد، دنبال کردن هوای نفس است زیرا هر فردی به موضوع خاص یا مواردی علاقه دارد و همیشه اتفاقاتی پیش می‌آید که عاشق موضوعی می‌شوید. رویاهایی در زندگی دارید که واقعا می‌خواهید آنها را عملی کنید. گاهی برخی از علایق واقعا ارزش پیگیری را ندارند. اگر واقعا می‌خواهید سرنوشت خود را رقم بزنید از نحوه مدیریت زمان اطلاع پیدا کنید. زمان با‌ارزش‌ترین دارایی است، شاید تا به حال به اهمیت این موضوع پی نبرده باشید اما چگونگی استفاده از زمان تاثیرات شگرفی بر آینده کسب‌و‌کار خواهد گذاشت.»

۵. برای رسیدن به هدف راه مستقیمی وجود ندارد

«شریل سندبرگ» مدیر ارشد عملیات فیس‌بوک در پاسخ به این سوال که اگر می‌توانست به گذشته بازگردد چه می‌کرد، می‌گوید: «شغلی را انتخاب کنید که عاشق آن باشید. علاوه بر اینکه به حرفه خود ایمان دارید، با احساس شور و شوق، مسوولیت انجام کارها را بپذیرید. باور کنید از پس هر کاری که اراده کنید، برمی‌آیید. ایمان به خود برای همه افراد بسیار مهم است. به صحبت‌های دیگران درباره اینکه نمی‌توانید کاری را انجام دهید، گوش نکنید. مطمئن باشید که می‌توانید و حتما راه‌حلی پیدا خواهید کرد. هیچ راه مستقیم و بدون دردسری برای رسیدن به اهداف وجود ندارد. اگر در زندگی حد و مرزی مشخص کنید قطعا دچار اشتباه نخواهید شد اما امکان دارد فرصت‌های زیادی را در این مسیر از دست بدهید. همزمان، دو هدف داشته باشید. اول، هدفی بلندمدت که آرزوی شما است، لازم نیست هدف واقع‌بینانه یا حتی مشخصی باشد. هدفی مبهم مانند سفر به دور دنیا هم می‌تواند تعیین‌کننده مسیر باشد. همچنین در کنار آن برنامه کوتاه مدت دو ساله داشته باشید.»