تعالی سازمانی

تعالی سازمانی و سرآمدی سازمانی پدیده‌ای است که در ارتقای کیفیت و کسب مزیت رقابت‌پذیری سازمان‌ها نقش مهمی ایفا می‌کند. سازمان متعالی تمامی توان بالقوه کارکنان خود را در سطوح فردی و تیمی و سازمانی اداره می‌کند، توسعه می‌بخشد و از آن بهره می‌گیرد. این سازمان‌ها به کارکنان خود توجه کرده و از آنها تقدیر می‌کنند تا در آنها انگیزه و تعهد و رضایت ایجاد شود و از سویی دستیابی به تعالی سازمانی منجر به پایداری و بقای سازمان می‌شود. بنابراین محور قرار دادن منابع انسانی و عملکرد آن نکته کلیدی تعالی سازمانی است.تعالی منابع انسانی: تعالی منابع انسانی، چارچوب جامعی از ارزش‌های محوری، معیار‌ها و شاخص‌ها در تمامی ابعاد انسانی است، که به مدیران منابع انسانی سازمان‌ها (دولتی و خصوصی) کمک می‌کند تا با ارزیابی مستمر فعالیت‌ها، رویه‌ها، فرآیند‌ها و نتایج منابع انسانی‌شان، نقاط قوت و حوزه‌های بهبود (مسائل و مشکلات) خود را شناسایی کرده و برای بهبود آنها، برنامه‌ریزی کنند. مزایای اصلی حرکت در راستای مدل تعالی منابع انسانی به ترتیب عبارتند از:

* افزایش کارآمدی، کاهش هزینه‌ها، افزایش بهره‌وری، توسعه و گسترش بازار‌ها، بهبود کیفیت خدمات و عملیات و حرفه‌ای‌گرایی از طریق توانمندسازی، خلاقیت، نوآوری، تعهد، مشارکت و انگیزش پرسنل (حرکت از تغییر فردی به سمت توسعه سازمانی)

* بهبود عملکرد پرسنل با تدوین شاخص‌ها و معیار‌های شفاف و سنجش عملکرد مستمر

* کاهش اتلاف‌ها و تعارض‌های مخرب به کمک همسوسازی اهداف و فعالیت‌های فردی منابع انسانی با اهداف سازمان در عصر تغییرات سریع محیطی و بین‌المللی

* ایجاد یک سازمان یادگیرنده به کمک یادگیری فردی، گروهی، سازمانی و فراسازمانی متناسب با تغییرات محیطی

ارزش‌های محوری مدل تعالی انسانی: مدل تعالی منابع انسانی یک چارچوب جامع مبتنی‌بر مجموعه‌ای از ارزش‌های محوری، معیار‌ها و شاخص‌ها در تمامی ابعاد منابع انسانی سازمان است که به مدیران منابع انسانی یاری می‌دهد تا از طریق ارزیابی مستمر راهبرد‌ها، فرآیند‌ها و نتایج منابع انسانی و سازمان، نقاط قوت و فرصت‌های بهبود خود را شناسایی کرده تا برای بهبود آنها و رسیدن به سازمان یاد گیرنده و توسعه‌یافته برنامه‌ریزی کنند. این ارزش‌ها عبارتند از:

- رهبری استراتژیک

- نگرشی سرمایه‌ای به منابع انسانی

- یادگیری، توسعه و بهبود مستمر

- تاکید بر مسوولیت اجتماعی و اخلاق حرفه‌ای و ارزش‌مداری

- تمرکز بر نتایج حاصل از مدیریت مبتنی بر فرآیند

الگوی تعالی سازمانی: سازمان‌ها علاوه‌بر اینکه به الگویی برای دستیابی به تعالی سازمانی نیاز دارند، به چارچوب روشنی نیز احتیاج دارند تا موقعیت خود را در مسیر تعالی، شناسایی کنند و برای سر عت دادن به چرخه بهبود مداوم، اقدام عاجل کنند تا هر‌چه سریع‌تر به موفقیت که همان برتری رقابتی در جهان امروزی است، دست یابند. بر این اساس در سال‌های اخیر جوایز ملی، منطقه‌ای و بین‌المللی متعددی در حوزه‌های کیفیت، بهره‌وری و سرآمدی کسب‌و‌کار در کشور‌های در حال توسعه، نظام‌یافته است. بررسی‌های انجام شده نشان می‌دهد که بیش از ۷۰ کشور جهان دارای مدل جایزه ملی کیفیت هستند. این جوایز، ابعاد مختلفی دارند، از یکسو مفاهیم کیفیت و سرآمدی کسب‌و‌کار را به زبان شیوا بیان کرده و یک الگوی نظام‌مند و ساخت‌یافته برای طرح‌ریزی و استقرار نظام‌های مدیریت کیفیت جامع ارائه می‌کنند و از سوی دیگر یک ابزار سیستماتیک خودارزیابی هستند و به سازمان‌ها کمک می‌کنند که نظام عملکرد خود را بر اساس معیار‌های معین ارزیابی کرده و (حتی با سایر سازمان‌ها مقایسه کرده) و با حرکت به سوی نظام مدیریت کیفیت جامع، اهدافی متعالی همچون افزایش رضایت مشتری، افزایش مشارکت کارکنان، بهبود مستمر، دستیابی به نتایج پایدار مالی و اقتصادی و... را محقق سازند. نظام‌های جوایز کیفیت و سرآمدی کسب‌و‌کار در هر جامعه‌ای که شکل گرفته‌اند، با خود ارمغانی چون پیشرفت و بهبود به همراه داشته‌اند. همچنین این جوایز توانسته‌اند با الگودهی به سازمان‌ها، مفاهیم و روش‌های مدیریتی آنها را نیز جهت داده و آنها را به‌سوی بهبود مستمر و رشد و تعالی سازمانی حرکت دهند. از این رو، سازمان‌های سرآمد، نتایج عملکردی و نتایج منابع انسانی خود را با توجه به بهبود کیفیت محصول و منافع ذی‌نفعان، اندازه‌گیری کرده و به نتایج برجسته دست می‌یابند. به‌طور دقیق‌تر در الگوی تعالی سازمانی، مدیریت منابع انسانی به‌عنوان رویکردی استراتژیک و منسجم برای مدیریت با ارزش‌ترین سرمایه‌های سازمانی (انسان‌هایی که به‌صورت فردی و جمعی در جهت کمک به تحقق اهداف سازمان فعالیت می‌کنند) تعریف شده است. از این رو سازمان‌های موفق اثربخشی فعالیت‌های کارکنان را اندازه‌گیری کرده و در جهت افزایش کارآیی و اثربخشی آنان برنامه‌ریزی می‌کند و بالاخره بالاتر از همه: برنامه نظارت بر کیفیت در سازمان‌ها باید در مرحله اول، وسیله‌ای برای ساختن نیروی انسانی و در گام بعد، ابزاری برای صرفه‌جویی در بهبود کیفی تولید و خدمات به حساب آید.