اتحادیه اروپا در بخش توسعه آموزش فنی و حرفه‌ای پیش‌بینی می‌کند در سال ۲۰۲۰، بیش از ۸۱درصد نیاز بازار کار را نیروهای با مهارت بالا یا متوسط تشکیل می‌دهد، زیرا جهان به سمت فعالیت‌های بر پایه دانش در حال حرکت است. عملکرد شرکت‌ها در اقتصاد بر پایه دانش ‌به ظرفیت کارمندانشان در تولید ارزش افزوده از دارایی‌های نامشهودش همچون ثبت اختراع، گواهینامه‌ها و دانش فنی بستگی دارد. برای فعالیت در این سطح تنها نمی‌توان به دانش تخصصی یا مهارت‌های تکنیکی فردی بسنده کرد. نیروهای هر سازمان باید مهارت‌های شناختی داشته باشند تا آنها را برای حل پیچیدگی‌های تصمیم‌گیرنده‌ها و تغییرات پیشرو تجهیز کند. دو عامل جهانی شدن و تکنولوژی به اقتصاد کشورها اجازه می‌دهد پیچیدگی‌های بیشتری به فضای کار و جایگاه افراد شاغل اضافه و آنها را راجع به این زمینه مشتاق‌تر کند. به‌خاطر همین درحال‌حاضر شرکت‌ها به‌دنبال افرادی می‌گردند که علاوه بر مهارت‌های تخصصی، مهارت کاربردی گسترده، تخصص‌های صنعتی و دانش‌بازار جغرافیایی خاص را داشته باشند. براساس تحقیقاتی که دانشکده اقتصاد دانشگاه آکسفورد انجام داده در ۱۰ سال آینده چهار مرز مهارتی در حد بیشتر انتظارات از سوی بازار کار پیش‌بینی می‌شود.

 مهارت ارتباط با فناوری اطلاعات

توسعه سریع اقتصادهای دیجیتال باعث شده تا انتظارات برای نیروی کار آشنا با فناوری اطلاعات افزایش یابد. 

بیشتر شرکت‌ها به‌دنبال نیروهایی می‌گردند که سواد کافی درباره شبکه‌های اجتماعی مخصوصا عبارت‌های دیجیتالی و بازاریابی تحت شبکه را داشته باشند. درحال‌حاضر، مهارت داشتن در کسب‌وکارهای دیجیتالی به‌عنوان یک مهارت حیاتی مخصوصا در قاره آسیا و اقیانوسیه شناخته می‌شود. در این کشورها، بازاریابی دیجیتالی به‌صورت وسیعی بین شرکت‌ها درحال توسعه است و رقابت سختی در این حوزه وجود دارد.

  تفکر چابک

 در دنیایی که اقتصاد، سیاست و شرایط بازار هر لحظه تغییرات زیادی دارد، داشتن فکری منعطف و ایده‌پرداز و برنامه‌ریزی برای حالت‌های مختلف کاملا حیاتی به نظر می‌رسد. پاسخ‌هایی که صنعت باید به مسائل جاری همچون مقررات و محیط زیست در سطح بالایی دهد و همچنین حواشی که به این دلایل ایجاد می‌شود، مهم بودن داشتن فکری منعطف را مشخص می‌کند. توانایی داشتن چند سناریو برای مشکلات پیش‌رو بسیار اهمیت دارد. 

معمولا مدیران منابع انسانی در سازمان‌ها جایزه‌های بزرگی برای نیروهایی که فکر و ایده‌های نو درباره مواجه شدن با پیچیدگی‌های درون و بیرون سازمان و همچنین مدیریت کردن تضادها دارند، تعیین می‌کنند.

 مهارت‌های بین فردی و ارتباطی

 با این همه، مدیران منابع انسانی پیش‌بینی می‌کنند که خلاقیت مشترک (همکاری با دیگران) و مهارت ایده‌پردازی در گرو وجود همکاری تیمی و رابطه‌های صمیمانه اعضای یک سازمان است. دانشکده اقتصاد دانشگاه آکسفورد بیان می‌کند که ادامه همکاری بین اعضا و سازماندهی فرماندهی و کنترل درون‌سازمانی به داینامیک بودن افراد و سبک همکاری اعضا بستگی دارد. زمانی که سازمان به سمت توسعه بر پایه شبکه حرکت می‌کند، رابطه بین تامین‌کننده‌ها، شرکای بیرونی و حتی مشتریان شرکت پیچیده و پراکنده‌تر می‌شود. مدیریت این شبکه و ایجاد همکاری بین شرکای جدید و ساختن نتیجه به مهارت خاصی نیاز دارد و نمی‌توان بدون دانش کافی به موفقیت رسید.

 مهارت‌های عملی جهانی

در پنج سال آینده، توانایی مدیریت کردن کارمندان مختلف و برقراری ارتباط بین آنها، بزرگ‌ترین مهارت جهانی برای مدیریت محسوب می‌شود. در ایالات‌متحده آمریکا، بیشترین مهارت عملی مدیران، به داشتن درک درست از تجارت بین‌الملل است.  براساس تحقیقاتی که توسط موسسه مکنزی انجام شد، این موضوع بین اقتصادهای درحال‌ ظهور و توسعه یافته تفاوتی ندارد. در این تحقیقات 70 کشور دنیا که 96 درصد GDP-تولید ناخالص داخلی- دنیا را تشکیل می‌دهند، حضور داشتند و براساس آن مشخص شد که بازار جهانی کار در سال 2020 بین 38 تا 40 میلیون نیروی کار فارغ‌التحصیل کمبود دارد. هرچند که شاخص «توسعه تحصیلات عالی» از سال 1980 دوبرابر شده است، اما کشورهای توسعه‌یافته در سال 2020 بین 16 تا 18 میلیون نفر کمبود نیروی تحصیل کرده خواهند داشت. مهم‌ترین دلیل آن هم این است که انتظار توسعه از بخش‌های دانش‌بنیان در اقتصادهای توسعه‌یافته به‌شدت افزایش یافته و تقاضا بیش از نیروهای عرضه شده در بازار است.

 در ایالات‌متحده آمریکا، این فاصله به 5/ 1 میلیون نفر در پایان این دهه خواهد رسید. حتی در چین، به علت داشتن یک اقتصاد پویا تا سال 2020 پیش‌بینی می‌کنند که فاصله بین نیروهای تحصیلکرده و متقاضیان بازار کار به 23 میلیون نفر برسد. جدای از مساله کمیت نیروهای فارغ‌التحصیل، یکی از مهم‌ترین مسائل کیفیت این نیروها و توانایی‌شان برای فائق آمدن به مسائل و مشکلات پیش‌روی‌شان است. تحقیقاتی که توسط انجمن جهانی اقتصاد انجام شده نشان می‌دهد که مساله فرصت‌های شغلی در میان فارغ‌التحصیلان برخی از کشورها درحال ‌گسترش است.  در اینجا منظور از فرصت‌های شغلی، مهارت‌هایی است که یک نیروی فارغ‌التحصیل باید بتواند به‌دست آورد تا عملکرد موثری در آن سازمان داشته باشد. این مهارت‌ها شامل تجربه‌های فنی، مهارت‌های کار در بخش صنعتی و مهارت‌های عمومی همچون انعطاف‌پذیری، مدیریت زمان و توانایی در ارتباط برقرار کردن می‌شود.