بخش  بیست و یکم

در بخش‌های قبلی این سلسله مطالب به نمونه شرکت‌هایی اشاره شد که توانسته‌اند از طریق پیاده‌سازی فرهنگ سازمانی مبتنی بر تناسب حداکثری شغل با توانایی‌ها و مهارت‌های فردی‌، تمرکز ویژه بر ترویج شادکاری و افزایش بهره‌وری از طریق ارائه مشوق‌های شادی‌آور به کارکنان، توجه ویژه به سلامت و رفاه کارکنان‌، یکسان دیدن کارکنان و مدیران در زمان پرداخت حقوق و مزایا‌، آزادی عمل در مورد مرخصی رفتن کارکنان‌، توجه به علایق خاص مشتریان‌شان‌، به چالش کشیدن و برانگیختن توانایی‌های کارکنان‌، محور قرار دادن رعایت اصول اخلاقی همیشه و همه‌جا‌، برگزاری جشن‌های کاری متعدد‌، ایجاد حس مالکیت در میان کارکنان‌، تقویت حس مربیگری کارکنان‌، هویت‌بخشی به کارکنان و محصولات، استقبال از مخالفت‌های کارکنان و مشتریان‌، بالاتر بودن حقوق کارکنان نسبت به مدیران‌، بازخورد نشان دادن سریع و اجباری کردن انتقاد از مدیران و شفاف‌سازی حداکثری، به موفقیت‌های بسیاری دست پیدا کنند. در بخش بیست و یکم این مطلب به فرهنگ سازمانی در شرکت گور (Gore) اشاره خواهد شد که فرهنگ سازمانی موفقی را بر پایه خودمدیریتی کارکنان شکل داده است.

شرکت گور از جمله شرکت‌های باسابقه و صاحب نام در زمینه تولید مواد اولیه صنایع مختلف، از جمله صنایع الکترونیک به حساب می‌آید که از سال ۱۹۹۸ تاکنون به طور پیوسته در فهرست ۱۰۰ شرکت برتر برای کار کردن در جهان قرار داشته است. اما آنچه باعث شده شرکت گور برای بیش از دو دهه در این فهرست قرار گیرد و هر کسی آرزوی کار کردن در آنجا را داشته باشد، تا حد زیادی به فرهنگ سازمانی مطلوب این شرکت مربوط می‌شود. یکی از ویژگی‌های فرهنگ سازمانی شرکت گور، تاکید بسیار زیاد آن بر خودمدیریتی و خودکنترلی واقعی است که موجب شده کارکنان این شرکت فارغ از دغدغه‌هایی همچون بازخواست شدن از جانب مدیر مافوق و گزارش‌دهی روزانه و پی در پی به مقام‌های مسوول، بر انجام وظایف کاری‌شان تمرکز کنند و استرس کاری بسیار کمتری را تجربه کنند.

یکی از ویژگی‌های شرکت گور که موجب تقویت فرهنگ خودمدیریتی در آن شده است به این واقعیت مربوط می‌شود که در شرکت گور عناوینی مانند مدیر کل یا مدیر ارشد یا ناظر وجود ندارد و مثلا برای کارکنان باسابقه شرکت عنوان «مجرب و عاقل» یا برای کسانی که وظایف مدیریتی را در هر بخش بر عهده دارند عنوان «رهبر» استفاده می‌شود و به جای اطلاق عنوان کارمند به افراد، همه آنها «همکار» نامیده می‌شوند.

صرف‌نظر از عناوین شغلی متفاوتی که در شرکت گور برای افراد استفاده می‌شود، خودمدیریتی در تمام ارتباطات و تصمیم‌گیری‌های خرد و کلان شرکت رواج دارد، به طوری که به ندرت پیش می‌آید کارکنان برای اتخاذ تصمیم‌های مرتبط با حوزه کاری‌شان به دیگران مراجعه کنند و از آنها اجازه بگیرند بلکه این کار را بر اساس صلاحدید خود و البته با پذیرش تمام پیامدهای احتمالی آن انجام می‌دهند.

یکی از شعارهای پرکاربرد و عملی در شرکت گور حول این محور شکل گرفته است که «ما در شرکت گور، افراد را مدیریت و کنترل نمی‌کنیم، بلکه از آنها توقع داریم خودشان هر طور که مایل هستند خودشان و کارشان را مدیریت کنند.» به هر حال، شرکت گور توانسته با همین اعتماد کاملی که به کارکنانش دارد و آنها را از مدیریت شدن توسط دیگران بی‌نیاز می‌داند، به موفقیت‌های بزرگی در زمینه مدیریت منابع انسانی و افزایش بهره‌وری کارکنان دست یابد و شرکتی را به وجود آورد که در آن همه کسانی که مشغول کار هستند مدیر محسوب می‌شوند و نیازی به مدیریت شدن توسط دیگران ندارند.