ریسک‌های فراکرونایی در کسب‌وکار

ریسک واقعیت زندگی برای تمام کسب‌وکارها است؛ کوچک باشند یا بزرگ. اگر خوش‌شانس باشیم، متوجه آن شده و فرصتی برای تدوین یک استراتژی مقابله‌ای پیدا خواهیم کرد. اما مدیران و کارکنان چگونه می‌توانند برای مواجهه با ریسک‌های غیرمنتظره آماده شوند؟ ایان رایت(Iain Wright)، عضو ارشد و رئیس تازه بازنشسته موسسه مدیریت ریسک (IRM) نظرات خود را در این باره با ما به اشتراک می‌گذارد.

 برای شروع، می‌توانید اطلاعاتی درباره موسسه مدیریت ریسک به ما بدهید و اینکه اعضای آن چگونه برای کاهش ریسک‌های مرتبط با کووید-۱۹ اقدام کرده‌اند؟

موسسه مدیریت ریسک یک نهاد حرفه‌ای بین‌المللی است که همان‌طور که از اسمش مشخص است، در حوزه کاهش و مدیریت ریسک فعالیت می‌کند. ما سازمانی مستقل و غیرانتفاعی هستیم که هدفمان افزایش عملکرد سازمانی موکلان از طریق مدیریت ریسک است. این کار را از طریق ارائه گواهینامه‌ها و آموزش‌های بین‌المللی، انتشار پژوهش‌ها و دستورالعمل‌ها و ارتقای استانداردها در سراسر جهان انجام می‌دهیم. ۸ هزار عضو ما در تمام صنایع، تمام حوزه‌های ریسک و انواع بخش‌های عمومی، خصوصی و غیرانتفاعی در بیش از ۱۰۰ کشور فعالند.

هدف مدیریت ریسک، کمک به سازمان‌ها برای رسیدن به اهدافشان در جهان پرابهام است. در سال ۲۰۲۰، جهان به شکلی که مدت‌ها انتظارش را می‌کشیدیم اما مدیریت ریسک کافی نشده بود، متحول شد و ریسک (همه‌گیری جهانی) تبدیل به یک معضل زنده شد.

خرسندیم که نزدیک به هزار عضو و مخاطب موسسه در این دوران پرمشغله در نظرسنجی و پژوهش ما شرکت کردند. هدف ما از این پژوهش، بررسی میزان کارآیی روش‌های مختلف مدیریت ریسک، موفقیت برنامه‌ها، واکنش‌های مناسب به شرایط غیرمنتظره، اثر شرایط بر توسعه شغلی و درس‌های آموخته‌شده از این شرایط جدید بود.

یافته‌های ما حاکی از آن بود که از ۹۵۹ سازمان شرکت‌کننده در نظرسنجی، ۳۲ درصد سازمان‌ها به هیچ‌وجه انتظار یک همه‌گیری یا اتفاقی مشابه آن را نداشتند. اما فقط یک‌پنجم سازمان‌هایی که انتظار چنین پیشامدی را داشتند، برنامه‌ای مدون برای مدیریت ریسک نداشتند. من فکر می‌کنم به این نتیجه خواهیم رسید که موفق‌ترین سازمان‌ها در مواجهه با این بحران، آنهایی بودند که توانایی واکنش سریع به شرایط و انطباق خود با پیشامدهای غیرمنتظره را داشتند. انتظار برای اتفاقات غیرمنتظره باعث می‌شود که سازمان‌ها روحیه مواجهه با هر پیشامدی را داشته باشند. به‌زودی تمام این پژوهش و یافته‌های آن در وب‌سایت ما منتشر خواهد شد.

برای آینده، انتظار داریم که توجه بیشتری به تاب‌آوری و مدیریت ریسک استراتژیک صورت گیرد. این موضوعات مدت‌ها است که مطرح هستند اما با این تجربه، سازمان‌ها باید مطمئن شوند که کارکنانشان مهارت‌ها و روحیه انطباق با شرایط غیرمنتظره را دارند.

نباید اجازه دهیم شدت پیامدهای بحران کرونا، ما را از سایر ریسک‌های پیش‌رو غافل کند. ما همچنان باید با مواردی مانند تغییر اقلیم، ریسک سایبری، اختلال زنجیره تامین و تلاطم‌های اقتصادی و سیاسی مواجه شویم. موسسه مدیریت ریسک اطمینان دارد که در کنار اعضای خود آماده واکنش مناسب به این ریسک‌ها است.

 شما پیش از انتصاب به‌عنوان رئیس هیات‌مدیره موسسه مدیریت ریسک، در حوزه ریسک و سرمایه‌گذاری فعال بوده‌اید. به نظرتان تا چه اندازه تجربیات آن دوره کاری به شما کمک کرده است؟

من خوش‌شانس هستم که تجربیات حرفه‌ای متنوعی داشته و نگاهی جامع‌تر به سازمان‌های مختلف فعال در بهداشت و درمان، خیریه، صنایع تولیدی، خرده‌فروشی و خدمات مالی کسب کرده‌ام. همچنین خوش‌شانس بوده‌ام که تجربه کار در حسابرسی خارجی، مدیریت مالی شرکت‌ها، بازار سهام، خدمات مالی، قانون‌گذاری مالی و بازاریابی را داشته‌ام. در گذشته به اندازه کافی اهمیت این تجربیات را نمی‌دانستم اما امروز متوجه شده‌ام که همه سازمان‌ها با ریسک مواجه هستند و اغلب ریسک‌های آنها نیز مشابه است. چیزی که اهمیت دارد، شیوه شناسایی ریسک، سنجش و رصد آنها و انجام اقدامات مناسب در مقابله با آنها است.

برای من، دو جنبه از تجربیات با وظایف کنونی در موسسه مدیریت ریسک هم‌راستا بوده است. نخست، به‌دنبال ارائه بهترین آموزش‌ها به دانشجویانمان هستم. مدیریت ریسک، حوزه‌ای نظام‌مند است که نیاز به آموزش و تمرین دارد. ما در موسسه، دوره‌های آموزشی مختلفی برای تمام سطوح مدیریتی و کارکنانی داریم که نیازمند درک بهتر ریسک‌های محیطی هستند. موضوع دوم آن است که مدیریت ریسک نباید فکر افراد را محدود کند و در حقیقت باید چشم آنها را به جوانب مختلف فعالیت‌ها و ریسک‌های مرتبط با آنها باز کند. زمانی که در حوزه‌های حرفه‌ای مختلف فعالیت داشته باشید، می‌دانید که هر مساله را باید از جنبه‌های مختلف دید اما بسیاری از شاغلان چنین تجربیات متنوعی نداشته‌اند. واضح است که مدیریت ریسک برای برخی از افراد فقط یک شغل موقت است اما مدیران و سایر شاغلانی که قصد ادامه فعالیت در این حوزه دارند، باید به ریسک منابع مختلف داخلی و بیرونی بر فعالیت‌های سازمانی آگاه باشند.

 از چه جنبه‌هایی ممکن است ریسک یک کسب‌وکار کوچک با ریسک یک شرکت بزرگ بورسی یا جهانی تفاوت داشته باشد؟

من مطمئن نیستم که ریسک شرکت‌ها با اندازه‌های مختلف، تفاوت چندانی با یکدیگر داشته باشند. مهم‌تر از آن ماهیت کسب‌وکار است؛ به‌عنوان مثال، حوزه اقتصادی فعالیت، گستردگی و موقعیت جغرافیایی زنجیره تامین، قرار داشتن در معرض نوسان بازارهای بین‌المللی و... اثر بیشتری بر میزان و نوع ریسک دارد. شرکت‌های بزرگ ممکن است توانایی بهتری برای مدیریت ریسک‌ها داشته باشند، اما این موضوع بستگی به ماهیت ریسک و میزان آمادگی شرکت (یا به‌عبارت دیگر، میزان بلوغ مدیریت ریسک آن) دارد. شرکت‌های کوچک ممکن است منابع مالی کافی برای اختصاص به مدیریت ریسک نداشته باشند اما این موضوع به معنای آن نیست که نمی‌توانند به خوبی به شناسایی و مدیریت ریسک‌ها بپردازند.

 چگونه یک شرکت می‌تواند تمام کارکنان خود را برای مواجهه با ریسک‌های موجود آماده سازد؟

به‌نظر من، این موضوع بستگی به فرهنگ سازمانی دارد که البته دانش شرکت‌ها راجع به آن کافی نیست. فرهنگ سازمانی، روحیه و نگرش افراد در مواجهه با موضوعات مختلف را روشن می‌کند. در این بین، گفتار و رفتار مدیریت نیز به کارکنان نشان می‌دهد که چه نگرش و اقداماتی مورد تایید است و باید از آنها الگوبرداری شود. البته همان‌طور که گفته شد، رفتار مدیران ارشد اهمیت فراوانی دارد. به‌عنوان مثال، اگر آنها به فردی که مشکلات را افشا می‌کند، حمله کنند، فرهنگ مواجهه با مشکلات و رفع آنها شکل نخواهد گرفت. زمانی که اشتباهی رخ می‌دهد، مدیران ارشد باید راجع به انتظارات شفاف باشند. آنها باید از تیم خود حمایت کنند تا فرهنگ یادگیری از اشتباهات فراگیر شده و سازمان بتواند با افزایش تاب‌آوری خود آمادگی بیشتری برای مواجهه با ریسک‌ها و مشکلات آینده پیدا کند.

 در چه مرحله‌ای شرکت‌ها باید به فکر تعیین یک مدیر ریسک بیفتند؟

برخی از سازمان‌ها، به‌ویژه آنهایی که در حوزه خدمات مالی هستند، نیاز به شخصی با عنوان «مدیر ریسک» دارند. البته عنوان این پست سازمانی اهمیتی ندارد. علاوه بر آن، من فکر می‌کنم حتی سازمان‌ها و شرکت‌های غیرمالی هم با هر اندازه و ماهیتی، از داشتن فردی آگاه از چالش‌های پیش‌روی شرکت، ریسک‌های پیرامون، تغییر شکل ریسک‌ها، اثرات آنها بر فعالیت‌ها و شیوه مناسب آماده‌ شدن برای مواجهه با آنها نفع خواهد برد. حال این بررسی‌ها و تدوین اقدامات ممکن است بخشی از وظایف کاری یک نفر در شرکتی کوچک باشد یا ده‌ها نفر در شرکت‌های بزرگ به آن بپردازند.

به نظر من، کلید موفقیت در این است که تمام کارکنان متوجه شوند که خودشان یک منبع ریسک برای سازمانشان هستند. البته این وضعیت، موضوع بدی نیست و در حقیقت تمام سازمان‌ها فعالیت‌های روزانه خود را براساس ریسک پیش می‌برند. این ریسک‌ها ممکن است ناشی از محیط بیرونی، مانند ریسک‌های سیاسی باشد یا ناشی از ریسک‌های اثرگذار بر فعالیت‌های عملیاتی مانند ریسک‌های آب‌وهوایی. حتی ممکن است ریسک‌ها ناشی از فعالیت‌های خود شرکت باشد که به‌ویژه ضعف در کنترل عملیات و فعالیت‌ها را می‌توان ذکر کرد. بنابراین، هر فرد باید از ریسک‌های مرتبط با فعالیت‌های خود و ریسک‌های ناشی از اشتباهات خود آگاه بوده و مطمئن شود سازمان از آن ریسک‌ها آگاهی داشته و آماده مدیریتشان است. من همچنین اعتقاد دارم بخش مهمی از مدیریت ریسک، گفت‌وگوهای کارکنان با یکدیگر، به‌ویژه اعلام نگرانی‌هایشان به مدیران است. در این صورت، آگاهی افراد از ریسک‌های موجود افزایش می‌یابد.

 به‌عنوان سوال آخر، به کرونا و زندگی شخصی بپردازیم. همه‌گیری کرونا به نحوی باعث شد که تمام ابعاد اجتماع تغییر کند. شما به‌عنوان مدیر یکی از موسسات مدیریت ریسک، چگونه زندگی شخصی خود را با چنین تغییراتی انطباق می‌دهید؟

من سعی می‌کنم که بخشی از گفته‌هایم را در زندگی شخصی هم پیاده‌سازی کنم. همواره به‌دنبال فرصت‌های آینده می‌گردم و در عین حال مراقب ریسک‌ها و موانع پیش‌رو هستم. من با دیگران درباره آینده و تغییرات صحبت می‌کنم و با آنکه از گذشته درس می‌گیرم، می‌کوشم تا در بند آن نمانم. در نهایت، همه ما نیاز به اوقات استراحتی برای تجدید قوای ذهنی و جسمی خود داریم. سال پیش، زمان بیشتری برای بیرون رفتن و قدم زدن در محل زندگی خود پیدا کردم. در شرایط عادی هم گاهی برای تماشای یک مسابقه فوتبال به استادیوم لندن می‌روم یا با دوستانم قرار یک شام می‌گذارم.