در گذشته، عملکرد مدیران و رهبران سازمانی عمدتا بر اساس میزان موفقیت‌شان در کسب سود و برآورده ساختن خواسته‌ها و انتظارات سهامداران و مالکان شرکت مورد سنجش و ارزیابی قرار می‌گرفت. امروزه اما شاخص‌های جدید و متنوعی در ارزیابی عملکرد مدیران عامل تاثیرگذار است از جمله میزان موفقیت آنها در ایجاد محیط‌های کاری پایدار، افزایش نگهداشت کارکنان ممتاز و کارآمد، افزایش تعداد مشتریان وفادار و کمک به تبدیل جهان به مکانی بهتر برای زندگی کردن.

 ارزش‌ها در برابر سود

امروزه رهبری سازمانی  با اقدام جدی در راستای مسوولیت شرکتی آغاز می‌شود و رهبر سازمانی موفق کسی است که در هدایت شرکت تحت امرش در مسیر عمل به مسوولیت‌های اجتماعی و ارزش‌های والای انسانی موفق عمل کند. در این میان آنچه برای مدیران عامل ضرورت و اهمیت بسیار زیادی پیدا می‌کند این است که شرکت آنها از دید عموم جامعه به عنوان شرکتی که به اخلاقیات و ارزش‌های انسانی پایبند است و صاحب اعتبار و اعتماد است شناخته می‌شود و توجه ویژه‌ای به رفاه و سلامت کارکنانش دارد. در واقع در دوران پس از همه‌گیری کووید-۱۹ شرایط به گونه‌ای برای شرکت‌ها در حال رقم خوردن است که آنها را وادار ساخته تا رفاه و سلامت کارکنان‌شان را در اولویت قرار دهند و در غیر این صورت با استعفای دسته جمعی کارکنان و خالی شدن شرکت از نیروهای ممتاز روبه‌رو خواهند شد. بی‌توجهی مدیران عامل نسبت به رفاه و سلامت کارکنان نه تنها موجب رنجش کارکنان و خروج آنها از شرکت می‌شود، بلکه واکنش منفی عموم جامعه را نیز در پی خواهد داشت و در نتیجه موجب خواهد شد مشتریان نیز از شرکتی که به حقوق انسانی کارکنانش بی‌اعتناست رویگردان شوند.

 آنچه مدیران عامل باید برای حفظ کارکنان و مشتریان انجام دهند

در سال‌های اخیر مرزهای سنتی بین بخش‌خصوصی و بخش عمومی ‌به میزان زیادی کمرنگ‌تر شده و همین مساله موجب شده شرکت‌های خصوصی نیز که زمانی نسبت به مسائل اجتماعی و اخلاقی بی‌اعتنا بوده و فقط به کسب سود بیشتر توجه داشتند امروزه توجه و تمرکز بیشتری روی مسائل اجتماعی و اخلاقی مانند برابری‌های نژادی و جنسیتی پیدا کنند و مدیران عامل شرکت‌های خصوصی نیز باید برای حفظ کارکنان و همچنین مشتریان‌شان به این نوع موضوعات توجه کنند. به طور کلی، عموم مردم جامعه و مشتریان در کنار کارکنان شرکت‌ها و سازمان به دنبال مدیران عاملی هستند که اهل عمل بوده و به طور عملی و ملموس در پی تحقق آرمان‌ها و ارزش‌های انسانی باشند و در صورتی که یک مدیرعامل را نسبت به این موضوعات بی‌اعتنا ببینند راه خود را از شرکت‌های تحت رهبری چنین مدیران عاملی جدا می‌کنند. بر این اساس می‌توان چهار اولویت اصلی پیش روی مدیران عامل در آینده را به شرح زیر در نظر گرفت:

۱- ایجاد یک سازمان آگاه و حساس به ارزش‌های انسانی

۲- ایجاد و تقویت ظرفیت‌های دیجیتالی سازمان و روان‌سازی فرآیندهای دیجیتالی

۳- وفادار بودن و واکنش نشان دادن عملی نسبت به ارزش‌های والای مندرج در فرهنگ سازمانی

۴- بذل توجه ویژه به آرمان‌هایی مانند شفافیت، اعتماد و دلسوزی نسبت به جامعه.

یکی از ضرورت‌های غیرقابل انکار برای هر مدیرعاملی این است که باید با رعایت اصول و ارزش‌هایی مانند شفاف بودن، صداقت داشتن و دلسوزی کردن برای دیگران نمونه خوبی برای کارکنانش باشد و در سازمانی که ارشدترین مقامش به چنین اصولی پایبند باشد و در عمل به آنها سستی و کم‌کاری نکند می‌توان انتظار داشت که کارکنان نیز به همین اصول پایبند بمانند. در این میان توجه به منافع دیگران از سوی مدیرعامل می‌تواند الگویی باشد برای کارکنان.

تا چندی پیش رسم بر این بود که مدیرعامل باید خود را فقط در قبال سهامداران مسوول می‌دانست و منافع آنها را مورد نظر می‌داشت، اما امروزه با پررنگ‌تر شدن جایگاه سایر ذینفعان به ویژه کارکنان، مشتریان، عموم مردم و محیط‌زیست و کره زمین، مدیران عامل باید به فکر برآورده ساختن منافع این گروه‌ها نیز باشند و نگاه جامع‌تری نسبت به مسوولیت‌پذیری اجتماعی خود و شرکت‌های تحت امرشان داشته باشند.

بر این اساس مدیران عاملی که در دوران پساکرونا با استعفای دسته جمعی کارکنان‌شان که به سر کارشان بازگشته‌اند مواجه می‌شوند باید به این واقعیت توجه کنند که انتظارات و خواسته‌های این کارکنان پس از همه‌گیری دستخوش تغییر و تحول اساسی شده است و برای پاسخگویی بهینه به این خواسته‌ها باید توجه واقعی و جدی‌تری به ارزش‌هایی مانند شفافیت، راستگویی و دلسوزی داشت، چرا که همین ارزش‌هاست که موجب می‌شوند کارکنان در محل کارشان احساس امنیت و آرامش بیشتری کنند و دیگر به فکر استعفا و ترک شرکت نیفتند. شبیه همین اتفاق در مورد رابطه بین شرکت‌ها و مشتریان‌نیز در حال افتادن است به نحوی که شرکت‌ها باید برای وفادار نگه داشتن مشتریان‌شان به خود نهایت تلاششان را بکنند تا شفاف بودن، مورد اعتماد بودن و دلسوز بودن‌شان را برای مشتریان به اثبات رسانند و این وظیفه شخص مدیرعامل است که برای تحقق این خواسته مهم زمینه‌سازی کند.