با توجه به سناریوی مبتنی بر توسعه پایدار سازمان بین‌المللی انرژی (سازگار با اهداف توافق پاریس در راستای کاهش ۵۰درصدی انتشار دی‌اکسیدکربن تا سال‌۲۰۵۰) تقاضای فولاد در مقایسه با سال‌۲۰۱۹ با رشد ۱۰درصدی همراه خواهد بود. تقاضای فولاد به‌طور عمده در کانون‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مصرف ساخت‌و‌ساز (شامل ساختمان و زیرساخت‌ها) با سهمی در حدود ۵۱درصد در جهان در رتبه اول تقاضای فولاد قرار دارد. کانون مصرف خودرو و سایر حمل‌ونقل نیز در مجموع با سهم تقاضای ۱۷درصد در رتبه دوم و یکی از پرکاربردترین کانون مصرف فولاد شناسایی شده است.

در پیش‌بینی انجام‌شده اگرچه تقاضای فولاد به‌واسطه زیرساخت‌های مربوط به انرژی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ پاک و برق و زیرساخت‌های مربوط به حمل‌ونقل، افزایش خواهد یافت، اما از آنجا که سهم این بخش‌ها در مقابل سایر کانون‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مصرف از قبیل ساختمان و خودرو ناچیز است و از طرفی برآوردها حاکی از کاهش تقاضای آتی در کانون‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مصرف ساختمان و خودرو است؛ بنابراین تقاضای کل فولاد نمی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تواند به واسطه رشد بخش زیرساخت‌های انرژی و حمل‌ونقل، به‌شدت افزایش یابد.

انتظارات مبنی بر این است که صنعت فولاد به دلیل بهبود بازدهی تولید در واحدهای تولیدکننده محصولات نیمه‌نهایی فولادی و افزایش بازیافت مستقیم - بدون ذوب‌مجدد- و افزایش بهره‌وری مواد، با کاهش تقاضای درون‌صنعتی همراه باشد، اگرچه این کاهش بسیار اندک خواهد بود، از این‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رو چه از منظر کانون‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های مصرف و چه از منظر صنعت فولاد، رشد تقاضای صنعت فولاد در مقایسه با روند رشد قبلی با رشد فزاینده‌ای همراه نخواهد بود. از این‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رو انتظار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رود تقاضای فولاد تا سال‌۲۰۳۰ فقط به حدود ۹۵/ ۱ میلیون تن و تا سال‌۲۰۵۰ نیز به حدود ۰۶/ ۲ میلیون تن افزایش یابد. با توجه به اینکه کانون مصرف خودرو در آینده با تحولات قابل‌توجهی همراه خواهد بود، در ادامه تمرکز بیشتری روی آن شده است.

به‌کارگیری فولاد در یک خودرو نسبت به سایر مواد نظیر آلومینیوم یا مواد کامپوزیت تقویت شده با الیاف، مقرون‌به‌صرفه‎تر است. برای مثال قیمت تمام‌شده یک بدنه ساخته شده از آلومینیوم حدود ۶۰ تا ۸۰‌درصد بیشتر از یک بدنه فولادی خواهد بود. همچنین مسائل مربوط به فناوری تولید یا تعمیرات خودروها نیز در صورت استفاده از آلومینیوم و سایر مواد غیرفولادی، یکی دیگر از چالش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های به‌کارگیری این مواد در صنعت خودرو خواهد بود.

علاوه‌بر این، فولاد با مجموعه‌ای از گریدها در پاسخگویی به نیازهای در حال گسترش صنعت خودرو، پیشرو خواهد بود، تا جایی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌که امروزه در هر خودرو به‌طور متوسط ۹۰۰ کیلوگرم انواع فولاد (پیشرفته با استحکام بالا، معمولی با استحکام بالا، فولادهای نرم و غیره) در فرمت محصولات تخت و مقاطع به‌کار می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رود. بر اساس گزارش انجمن جهانی فولاد، ۴۰درصد از فولاد به‌کار رفته (۳۶۰ کیلوگرم) در مجموع بدنه، درب‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها، پنل و درب صندوق عقب خودرو اختصاص دارد که ۶۰‌درصد (حدود ۲۱۶‌کیلوگرم) از آن شامل فولادهای پیشرفته با استحکام بالا (AHSS)، حدود ۳۰‌درصد (۱۰۸‌کیلوگرم) فولادهای کم‌آلیاژ با استحکام بالا (HSLA) و ۱۰‌درصد فولادهای نرم و رایج (mild steel) است.

در بین فولادهای پیشرفته با استحکام بالا نیز بیشترین کاربرد به ترتیب مربوط به فولادهای دو فاز، فولادهای HD و فولادهای فاز پیچیده است. در سایر بخش‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های خودرو از قبیل شاسی، سیستم تعلیق، چرخ‌دنده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها، سیستم فرمان، صندلی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها و غیره نیز فولاد به‌کار رفته است که وزن آن در مجموع به ۵۴۰ کیلوگرم می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رسد و به‌طور قطع، درصدی از این فولادهای به‌کار رفته نیز به‌صورت فولادهای پیشرفته با استحکام بالا، کم‌آلیاژ با استحکام بالا و فولادهای نرم و رایج است.

هر روزه با پیشرفت تکنولوژی، الزام‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های افزایش ایمنی، کاهش مصرف سوخت و انتشار آلودگی، تقاضا برای فولادهای پیشرفته با استحکام بالا در خودروها روبه افزایش و در عوض، سهم فولادهای کم‌آلیاژ با استحکام بالا در حال کاهش است. این شیفت، سبب کاهش مصرف سرانه فولاد در هر خودرو شده است و در آینده نیز با کاهش همراه خواهد بود، زیرا به‌کارگیری گریدهای فولادهای پیشرفته با استحکام بالا در یک خودرو، سبب کاهش ۲۵ تا ۳۹ درصدی وزن قطعات و اجزا و کاهش حدود۱۷۰ تا ۲۷۰ کیلوگرم وزن بدنه خواهد شد.

همچنین هر ۱۰‌درصد کاهش در وزن یک خودرو سبب کاهش ۵ الی ۷‌درصد مصرف سوخت و کاهش آلود‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌گی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های زیست‌محیطی (کاهش ۲-۳ تن گازهای گلخانه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای در کل چرخه عمر یک خودرو) خواهد شد. در نهایت در سال‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های آتی، خودروهای سبک‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر، ایمن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تر و مقرون‌به‌صرفه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌تری روانه بازارهای جهانی خواهد شد.

از طرف دیگر، تعداد وسایل نقلیه مورد تقاضا نیز بنا به تغییر سبک سفرها از وسایل نقلیه شخصی به سمت وسایل حمل‌ونقل عمومی، بهبود در بهره‌وری شبکه‌های حمل‌ونقل کالا، کاهش کل تعداد سفرها ناشی از تراکم شهری و افزایش دورکاری‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها، کاهش خواهد یافت و به‌طور غیرمستقیم تقاضای فولاد را کاهش خواهد داد، بنابراین در مجموع می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌توان اذعان کرد؛ کاهش تقاضای رخ ‌داده‌شده از ناحیه کانون مصرف خودرو، سبب کاهش ۲‌درصدی تقاضای جهانی فولاد در سال‌۲۰۵۰ خواهد شد. از این منظر، می‌توان بیان کرد که چشم‌انداز آتی صنعت جهانی خودرو به سمت کاهش وزن خودرو و بالطبع، کاهش حجم فولاد به‌کار رفته است اما از سوی دیگر انواع فولادهای آلیاژی و کیفی با ویژگی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌های متفاوت در تولید خودروها به‌کار خواهد رفت که اهمیت توسعه محصولات خاص فولادی را بیش از گذشته پررنگ خواهد کرد.