افزایش قیمت‌های نفت در دوره‌ای چند ساله و پایدار موجب شد تا اندیشه منابع جایگزین نفت خام قوت بگیرد و با پیشرفت تکنولوژی هزینه‌های گزاف تولید در بعضی میادین از بیش از ۷۵ دلار به کمتر از ۳۵ دلار کاهش یابد ضمن آنکه وضعیت نامطلوب سود پالایشی در کشورهای مصرف‌کننده و تعطیلی بسیاری از پالایشگاه‌های ساده و قدیمی در نقاط مختلف جهان به خصوص کشورهای اروپایی موجب شد تا فکر سنتی فروش نفت خام به جای فروش فرآورده پالایش شده مجددا قوت بگیرد و کشورهای پیشرفته و صنعتی در فکر فروش ساده‌تر نفت خام به جای فروش پرزحمت‌تر فرآورده که مستلزم احداث پالایشگاه و ریسک نوسانات قیمت‌های نفت خام و رقابت فزاینده کشورهای در حال توسعه برای تامین مصرف داخلی و سپس کسب سهم بازار جهانی است، باشند.

از سویی برخی مطالعات اخیر گویای آن است که با توجه به گسترش منابع انرژی سهم نفت در ترکیب مصرف جهانی انرژی در آینده‌ای قابل پیش‌بینی کاهش یافته و سهم سوخت‌های تمیز و بدون آلودگی همچون گاز و نیروی الکتریسیته افزایش خواهد یافت و از این روست که شرکت‌های عمده نفتی همچون بی‌پی و شل بر میزان سرمایه‌گذاری خود در تولید گاز افزوده و حتی از سرمایه‌گذاری در بخش نفت خارج شده‌اند یا بخش عمده‌ای از تقاضای وسایل نقلیه به درخواست خرید وسایل نقلیه برقی اختصاص یافته و کشورهای پیشرفته اروپایی همچون سوئد پیشتاز توسعه تکنولوژی ساخت و اشاعه وسایل نقلیه الکتریکی شوند و کشورهای مصرف‌کننده عمده در بخش حمل‌ونقل نیز بخش قابل ملاحظه‌ای از تولید وسایل حمل‌ونقل خود را به افزایش تولید وسایل نقلیه برقی اختصاص دهند.بر‌اساس برآورد اخیر آژانس بین‌المللی انرژی تا حدود ۲۰ سال دیگر استفاده از ۳۰۰ میلیون خودروی الکتریکی موجب جایگزینی مصرف ۳/ ۳ میلیون بشکه در روز تقاضای جهانی نفت خواهد شد ضمن آنکه بهبود تکنولوژی موجب کاهش مصرف سوخت خودروهای غیرالکتریکی تا ۹ میلیون بشکه در روز خواهد شد. ایالات متحده آمریکا ظرف ۶ سال آینده سهمی ۷۵ درصدی از رشد تولید نفت خام خواهد داشت این در حالی است که میزان تولید نفت تولیدکنندگان کنونی در این مدت، ۵/ ۱۴ میلیون بشکه در روز کاهش خواهد یافت.

از سوی دیگر ایالات‌متحده آمریکا برنامه افزایش سهم خود را در تولید گاز مایع جهانی از ۴درصد کنونی به ۲۰ درصد طراحی کرده است، زیرا قصد دارد وابستگی اروپا، به خصوص آلمان به گاز روسیه را کاهش دهد.

تحولات تکنولوژیک همراه با تحولات سیاسی اقتصادی، آینده دیگری را برای جهان رقم می‌زند. شاید در آینده‌ای نه چندان دور نفت سرگذشت زغال‌سنگ را پیدا کند، چراکه سوختی فسیلی و بسیار آلوده‌کننده است. اگر زمانی نفت تنها سوخت مصرفی در بخش حمل و نقل بود و بیش از نیمی از مصرف نفت خام برای تولید بنزین بود اکنون با گسترش سوخت‌های جایگزین سهم نفت در تقاضای جهانی کاهش یافته و بر سهم دیگر مواد جایگزین افزوده می‌شود. از این رو ست که بسیاری از مطالعات انرژی جهانی سهم مصرف نفت را در آینده کاهشی دانسته و بسیاری از کشورهای پیشرفته همچون ایالات‌متحده آمریکا به فروش بیش از پیش این ماده پیش از زمان نابهنجار پایان مصرفش همچون زغال سنگ روی آورده‌اند. اما تحولات سیاسی اقتصادی پدیدار شده در سال‌های اخیر موجب شده تا ایالات‌متحده ظرف چند سال گذشته در تصرف سهمی از بازار جهانی صادرات نفت خام به میزانی تقریبا مشابه میزان تولید ایران دست یابد و بازار هدف خود را بازار سنتی ایران قرار دهد. اگر ارسال اولین محموله نفت خام صادراتی این کشور به بازار آسیا از سوی برخی تحلیلگران آغاز رقابت ایالات‌متحده آمریکا و ایران در بازار نفت تلقی می‌شد و در روزهای آغازین این رقابت  کیفیت نفت خام تولیدی آمریکا مناسب سیستم پالایشی مشتریان سنتی ایران از جمله هند و ژاپن قرار نگرفت و فی‌الواقع ایالات‌متحده حتی با عرضه نفت خام خود با قیمت پایین‌تر نتوانست عرصه رقابت را به‌صورت شرافتمندانه تصاحب کند، اما گذشت زمان و تحولات سیاسی و ترفندهای قلدرمآبانه به ایالات متحده این امکان را داد که با سفر مقامات بلندپایه سیاسی این کشورها به بازارهای سنتی ایران و به‌خصوص دو کشور فوق و صراحت درخواست رسمی ترامپ از آنان مقامات سیاسی این کشورها پالایشگرانشان را ملزم به خرید نفت خام ایالات‌متحده کنند.

اکنون با شرایط پیش‌آمده و رقابت‌های منطقه‌ای بازار عمده مصرف ‌آسیا جذب‌کننده نیمی از صادرات نفت ‌آمریکا که برابر با تمامی سهم بازار صادراتی ایران در این منطقه است شده و مشتریان سنتی ایران در این منطقه تنها سهم باقی‌مانده سبد مصرفی خود را از ایران تامین می‌کنند و اعطای معافیت‌ها به آنان از سوی آمریکا در ازای سپرده‌گذاری هزینه خرید نفت وارداتی از ایران در حساب‌های بانکی داخلی این کشورها و به‌صورت ارز داخلی است که قابلیت مبادلاتی ندارد و تنها می‌تواند در ازای واردات کالا  از این کشورها استفاده شود. نکته‌ای که با توجه به تضعیف مداوم پول داخلی این کشورها و کیفیت کالاهای تولیدی آنان موقعیت مطلوبی را برای ما رقم نمی‌زند. خاطرنشان می‌شود ارزش روپیه هند در بازارهای جهانی تنها ظرف چند ماه گذشته بیش از ۱۵ درصد افت داشته و این کشور هرگز نتوانسته به‌رغم تلاش بسیار به سایر عرضه‌کنندگان خود غیر از ارز معتبر پرداخت کند.معافیت‌های اعطاشده همچنین برای رفع نگرانی‌های بازار جهانی طراحی شده و درآمدی را برای کشور به همراه ندارد که صرف زیرساخت‌های اقتصادی ایران شود. از سوی دیگر پایان ۶ ماهه آن همزمان است با شروع سه ماهه دوم سال آینده میلادی که به‌طور معمول کاهش فصلی تقاضا در بازار جهانی اتفاق می‌افتد همچنین همزمان است با زمان بهره‌برداری از برنامه‌های افزایش ظرفیت تولید نفت بسیاری از کشورها همچون ایالات متحده آمریکا، روسیه، عربستان، کویت، عراق، امارات متحده عربی و... و همچنین بازگشت کامل‌تر تولیدکنندگانی همچون لیبی و نیجریه به بازار.اگر نگرانی از قطع عرضه نفت ایران به بازار ظرف چند ماه گذشته منجر به افزایش ۱۵-۱۰دلاری قیمت‌های جهانی نفت شد و همه کشورهای تولیدکننده در تکاپوی تامین این جای خالی به افزایش تولید خود پرداختند اکنون با رفع این نگرانی‌ها مازاد عرضه ایجاد شده در بازار به مقداری بیش از میزان افزایش موجب کاهش قیمت‌ها شده و اکنون سال آینده میلادی با کاهش قابل ملاحظه قیمت‌های جهانی قابل پیش‌بینی است و در هنگامه‌ای که بازار با مازاد قابل ملاحظه عرضه رو به رو است، چگونه می‌توان در شرایط تحریمی مشتریان را حفظ کرد یا حتی در صورت لغو تحریم‌ها، مشتریان قبلی را متقاعد کرد که با عرضه‌کننده مطمئن طرف معامله خواهند بود. پیچیدگی تحولات سیاسی اقتصادی جهان همراه با سرعت پیشرفت‌های تکنولوژیک نیاز به تفکری عمیق و پویا و ژرف‌اندیشی نخبگان دارد و بدون آن نمی‌توان سرنوشت یک جامعه را به آینده‌ای روشن پیوند زد.