بنا به گفته وزیر امور خارجه اسپانیا و همچنین برخی کارشناسان، این نفتکش ایرانی در پی درخواست آمریکا از دولت محلی جبل‌الطارق متوقف شده است. با این حال، این دولت محلی طی یک بیانیه اعلام کرده اقدام اخیر در پی درخواست آمریکا نبوده و صرفا به منظور جلوگیری از نقض تحریم‌های اروپا بوده است. آن‌طور که مقامات دولت محلی جبل‌الطارق اعلام کرده‌اند، آنها شواهدی دارند که نشان می‌دهد گریس۱ با عبور از تنگه جبل‌الطارق و ورود به آب‌های دریای مدیترانه، قصد رساندن خود به سواحل غربی سوریه و تحویل محموله‌اش به پالایشگاه بانیاس را داشته است. این پالایشگاه از سال ۲۰۱۴ به منظور فشار بر دولت بشار اسد از سوی اروپا مورد تحریم قرار گرفته است.

 با این استدلال، توقیف نفتکش ایرانی در تنگه جبل‌الطارق به دلیل نقض تحریم‌های نفتی آمریکا برای فروش نفت نبوده، بلکه هدف اصلی جلوگیری از بی‌اثر کردن تحریم‌های اروپا علیه دولت اسد بوده است. اما «هدف» این اقدام که با همکاری بریتانیا انجام شده، به دلایل مختلفی که در ادامه این گزارش به آنها اشاره شده، به شکل قطعی مشخص نیست و تا کنون نتیجه‌ای جز پیچیده‌تر شدن روابط ایران با غرب و همچنین جدی‌تر شدن خطر جنگ نفتکش‌ها، در پی نداشته است. این حادثه از سوی وزارت خارجه ایران «یک نوع دزدی دریایی که به هیچ قانون بین‌المللی اتکا ندارد» شناخته و اعلام شده ممکن است  افزایش تنش‌ها در تنگه هرمز را در پی داشته باشد.

 اقدام اخیر در توقیف نفتکش گریس۱، بر خلاف اتفاقاتی که در بازه زمانی حدود یک ماه و نیم گذشته برای نفتکش‌های عبوری از خلیج فارس رخ داد، اثری بر بازار جهانی نفت نداشته و می‌توان گفت ابعاد سیاسی آن، چه در رابطه با ایران و غرب و چه در رابطه با اسپانیا و بریتانیا، پررنگ‌تر بوده است. هر بشکه نفت خام برنت روز گذشته و تا لحظه تنظیم این گزارش (ساعت ۱۷:۳۰ به وقت تهران) با رشد قیمت ۶ سنتی روی ۳۶/ ۶۳ دلار بر بشکه ایستاد. شاخص نفت خام آمریکا اما برخلاف برنت، موفق به جبران افت قیمتش نشد و با کاهش ۷۳ سنت در هر بشکه، به ۶۱/ ۵۶ دلار رسید. اتفاق اخیر احضار سفیر بریتانیا به وزارت امور خارجه ایران را در پی داشت تا شاید رابرت مک‌ایر، بتواند در رابطه با چرایی دخالت نیروهای نظامی این کشور در توقف یک نفتکش ایرانی توضیحاتی ارائه کند. در گزارشی با عنوان «واکنش‌ها به توقیف نفتکش‌ایرانی توسط انگلیس» که در صفحه ۲ شماره امروز منتشر شده، جزئیات واکنش‌های سیاسی به توقیف نفتکش ایرانی را مطالعه کنید.   اتفاق اخیر در رابطه با سوپرتانکر ایرانی که گفته می‌شود حامل محموله ۲میلیون بشکه‌ای نفت‌خام بوده، نه تنها تنش‌های میان آمریکا و ایران را وارد فاز تازه‌ای کرده بلکه روابط ایران با بریتانیا را نیز دچار چالش‌های بیشتری کرده است. در عین حال، اختلافات قدیمی دولت اسپانیا و بریتانیا بر سر منطقه جبل‌الطارق نیز در پی این اتفاق وارد شرایط پیچیده‌تری شده زیرا دولت اسپانیا عقیده دارد نیروهای نظامی بریتانیا برای مساعدت در عملیات توقف نفتکش ایرانی، وارد آب‌های سرزمینی این کشور شده‌اند.

رد ادعای مقامات جبل‌الطارق

 بر اساس گزارش‌های موجود، سوپرتانکر ایرانی که با نام «گریس۱» شناخته می‌شود و با پرچم پاناما تردد می‌کرده، میانه‌های آوریل (فروردین-اردیبهشت) بارگیری کرده و پس از خاموش کردن رادارها، که روشی مرسوم برای دور زدن تحریم‌ها است، مسیر طولانی خود را آغاز کرد. این نفتکش بعد از گذشت حدود دو ماه و نیم از شروع حرکت، حالا توسط نیروهای محلی دولت جبل‌الطارق و تفنگداران دریایی بریتانیا متوقف شده تا طبق آنچه آنها می‌گویند، از رسیدنش به سواحل سوریه و تخلیه محموله در آنجا جلوگیری شود. بر اساس گزارشی از سی‌ان‌ان، یک مجله مرتبط با صنعت کشتیرانی با نام Lloyds List، اوایل هفته گذشته گزارشی مبنی بر بارگیری این سوپرتانکر از ایران و آغاز حرکت آن منتشر کرده بود.

 با این حال آن‌طور که کارشناسان عقیده دارند، اثبات اینکه این نفتکش قصد پهلوگیری در سواحل سوریه در دریای مدیترانه را داشته یا خیر، امری دشوار و متکی بر حدسیات و پیشینه کشتی یا بنادری است که در آنجا پهلو می‌گرفته. به این ترتیب کارشناسان در حالی بر دشواری اثبات مقصد یک نفتکش با شرایطی که گریس۱ داشته، تاکید دارند که دولت محلی جبل‌الطارق یا بریتانیا هنوز در رابطه با «شواهد کافی‌» خود از اینکه سوپرتانکر ایرانی به سمت سوریه در حال حرکت بوده، توضیح بیشتری نداده‌اند.  در چنین شرایطی یک کارشناس موسسه تانکر ترکرز، نظریاتی را مطرح می‌کند که مقصد نهایی گریس۱ (آن‌طور که مقامات دولت محلی جبل‌الطارق می‌گویند) را رد و محموله آن را نیز چیزی غیر از نفت خام عنوان می‌کند.

گریس‌۱ به کجا می‌رفته؟

برخلاف مقامات دولت محلی جبل‌الطارق، سمیر مدنی، کارشناس ارشد موسسه تانکر ترکرز که بر تردد کشتی‌ها تمرکز دارد، عقیده دارد «مقصد نهایی گریس‌۱ سوریه نبوده است.» مدنی به سی‌ان‌ان می‌گوید: پالایشگاه بانیاس مقصد گریس۱ نبوده زیرا آب‌های بندری که در نزدیکی این پالایشگاه است، برای پهلودادن سوپرتانکری عظیم، کم‌عمق و نامناسب است. در عوض او عقیده دارد احتمالا سناریوی اصلی این بوده که محموله این کشتی، روی آب وارد کشتی‌های دیگر و از این طریق به مقصد یا مقاصدی دیگر انتقال داده شود. اسپانیا کشوری است که به‌عنوان مقصدی احتمالی به جای سوریه، مطرح می‌شود. این سوپرتانکر ایرانی پس از طی مسافتی طولانی از بنادر جنوبی ایران، تمام حاشیه قاره آفریقا را پیموده تا با عبور از تنگه جبل‌الطارق که اسپانیا (و دولت محلی جبل‌الطارق) از شمال و مراکش از جنوب آن را در برگرفته‌اند، وارد دریای مدیترانه شود اما در مسیر حرکتش متوقف شد. این سومین حادثه در رابطه با نفتکش‌ها است که طی حدود یک ماه و نیم گذشته رقم می‌خورد. حادثه برای چهار نفتکش در بندر فجیره، حمله به دو نفتکش در آب‌های دریای عمان در نزدیکی تنگه هرمز و حالا توقف یک نفتکش ایرانی در نزدیکی تنگه جبل‌الطارق. اگر به این لیست ورود یک پهپاد آمریکایی به حریم هوایی ایران و ساقط شدن آن توسط نیروهای نظامی ایران را نیز اضافه کنیم، پازل تنش‌ها با محوریت آمریکا و ایران به نوعی تکمیل می‌شود.

حدس و گمان‌ها از محموله سوپرتانکر ایرانی

 بر اساس گزارش‌های موجود، محموله این سوپرتانکر، ۲میلیون بشکه نفت خام عنوان شده است. اما برخی شواهد حاکی از آن است که محموله گریس۱ به احتمال قوی نفت کوره بوده است. نفت کوره یکی از فرآورده‌های نفت خام است که طی فرآیند پالایش، از هیدروکربن‌های سنگین به دست می‌آید. برای طرح این احتمال دو دلیل عنوان می‌شود. نخست سنگینی بیش از اندازه گریس‌۱ است که از سوی سمیر مدنی عنوان می‌شود. او با اشاره به اینکه بدنه این نفتکش ۵/ ۲۲ متر در آب فرو رفته، می‌گوید: این عمق به این معنا است که این نفتکش حامل یک محموله بسیار سنگین‌تر از نفت خام و به احتمال قوی نفت کوره است.  دومین دلیلی که در این رابطه ذکر می‌شود این است که اگر محموله این سوپرتانکر نفت خام بود؛ مسیر منطقی برای رساندن آن به مقصد (که از سوی دولت جبل‌الطارق سوریه عنوان می‌شود) کانال سوئز بوده است. اما به دو دلیل این اتفاق رخ نداده است. نخست آنکه وزن محموله گریس۱ سنگین‌تر از حد قانونی برای عبور از کانال سوئز بوده است. در عین حال اگرچه سوپرنفتکش‌ها می‌توانند به جای عبور از کانال سوئز، محموله نفت خام خود را با استفاده از خط لوله سومد به آن سوی کانال انتقال دهند اما احتمالا محموله این نفتکش نفت خام نبوده است زیرا سومد تنها قادر به انتقال نفت خام است و نه فرآورده‌های نفتی. در این میان نمی‌توان نقش عربستان و امارات به‌عنوان سهامداران خط لوله سومد را که مانع استفاده ایران از آن می‌شود، نادیده گرفت. با این حال باید دید مناقشه تازه‌ای که در رابطه تحریم‌های نفتی ایران به راه افتاده، با روشن شدن ابعاد بیشتری از چرایی این اتفاق، به کجا خواهد رسید.