اول: از همه به این دلیل که اقدام یادشده در وزارتخانه‌ای به وقوع پیوسته است که وزیر محترم آن پیشینه غیرقابل انکار و فراوانی دارد و در هر حال سکان وزارتخانه‌ای بزرگ با صنعتی عظیم را در دست دارند که به اعتباری پایه اقتصاد کشورمان بر آن استوار است. اکنون آقای زنگنه، به درستی و با درک صحیح از شرایط، زنگ‌هایی را به صدا درآورده است که طنین خوش‌نوای آن بیش از همه در بخش‌خصوصی شنیده می‌شود، چرا که اقدام یادشده تابوی دیدار الزاما حضوری را شکسته و با برقراری رسمی جدید، راه را برای بهره‌گیری از ابزارهای نوین ارتباطی باز کرده‌اند؛ مهم‌تر از آن در بیان هدف این اقدام با صراحت بر تقویت ارتباط هر چه بیشتر بخش‌خصوصی و فعالان حوزه صنعت نفت نیز تاکید کرده‌اند.

دلیل دوم: ناظر بر این امر است که هر فرد منصف و بی‌طرفی می‌تواند بر این اقدام بجا و هوشمندانه مهر تاکید بزند، چرا که انجام این کار هم در ایجاد مصونیت برای کارکنان آن وزارتخانه و هم در کاهش هزینه‌های تشریفات، پذیرایی و صرف وقت برای آن نهاد گسترده و همین‌طور ارباب‌رجوع و ذی‌نفعان وسیع مرتبط، تاثیر قابل‌ملاحظه‌ای بر جا خواهد گذاشت.

سومین دلیل: که از دو دلیل پیشین نیز با اهمیت‌تر است اینکه اقدام مذکور از همان ابتدا «بر ارتباط بی‌واسطه» تاکید می‌کند و این به معنای حذف و برداشتن دیوارهای حائل مفروض، میان دولت و بخش‌خصوصی است. در اینجا وزیر محترم نفت به نوعی پیشقراول شکستن سد تشریفات و تعارفاتی می‌شود که پیش از آن می‌توانست تا اندازه قابل‌توجهی دست‌و‌پاگیر، زمان‌بر و هزینه‌زا باشد. در یک جمع‌بندی ساده شاید بتوان گفت: وزارتخانه مذکور این بار زنگ یا زنگ‌هایی را به صدا درآورده است که مشروط به اجرا درآمدن درست و شنیده‌شدن صدای بخش‌خصوصی، می‌تواند زمینه‌سازی تحول کیفی در ارتباطات میان دولتمردان و مردم را تسهیل و تسریع کند. به‌طور قطع، بهره‌گیری سایر نهادها از این الگوی پیشرو می‌تواند زمینه‌ساز تحولاتی عمیق‌تر در مناسبات میان مردم و حاکمان را به دنبال داشته باشد. از سوی دیگر آنچه به این اقدام ارزش و اعتبار افزون‌تری می‌بخشد امکان بهره‌گیری بی‌واسطه و سریع دولت از ‌نظرات بخش‌خصوصی به معنای واقعی کلمه، برای غلبه بر چالش‌ها خواهد بود.

زیرا بسیاری از صاحب‌نظران بر این نکته اذعان می‌کنند که بخش‌خصوصی‌ رها از مناسبات بوروکراتیک که تا اندازه‌ای ممکن است گریبانگیر دولت‌ها باشد و با اتکا به خلاقیت بیشتر بتواند در بیان ایده‌ها و بازتاب مناسب و به موقع صدای خود، برای حل یا لااقل تعدیل بسیاری از چالش‌ها منشأ اثر تعیین‌کننده‌ای باشد. نکته پایانی: بر صحت و سنجیدگی اقدام یادشده قابلیت تکرارپذیری و امکان نهادینه‌سازی آن است؛ به این معنا که هرچند این ابتکار ارزشمند در شرایط اضطراری و متناسب با آن سامان یافته است، اما از آنجا که اجرای آن زیرساخت‌هایی را فراهم می‌آورد و از سوی دیگر در عمل باعث ترویج نوعی نگرش و فرهنگ متعالی و روزآمد در حوزه ارتباطات می‌شود عملا نهاد یا سازمانی که چنین اقداماتی را به ثمر رسانده است هرگز به شیوه‌های گذشته بازنخواهد گشت. امید است، باز هم شاهد بهره‌گیری مناسب از فرصت‌های نهفته در دل تهدیدها بوده و بیش از پیش شاهد توسعه رویکردهای توام با نوآوری در همه ارکان اداره جامعه باشیم. به‌عنوان یک فعال بخش‌خصوصی اطمینان دارم توسعه این شیوه‌های نوین و روش‌های تازه، راه را برای شفافیت، چابکی و پاسخگویی هرچه بیشتر باز می‌کند و مسیر حرکت به سمت اقتصادی مولد را نیز هموارتر خواهد ساخت.