بیروت در دو راهی؛ سوخت ایرانی یا گاز عربی؟

   بحران انرژی در لبنان

بحران اقتصادی خانمان‌سوزی که به ‌جان لبنان افتاده، سوخت را به‌کالایی کمیاب در این کشور تبدیل کرده است و با قطع گسترده برق در سراسر کشور، مردم لبنان را به‌زندگی در تاریکی عادت داده است. این بحران اقتصادی از سال ۲۰۱۹ و در نتیجه فساد، سوء‌مدیریت و عدم‌سیاستگذاری‌های پایدار دامنگیر لبنان شده و به‌گفته بانک جهانی، یکی از ۳ فاجعه شدید اقتصادی جهان از سال ۱۸۵۰ به‌این‌سو تبدیل شده است.

ارزش پول ملی لبنان بیش از ۹۰‌درصد سقوط کرده و بحران کمبود انرژی، امنیت انسانی را به‌خطر‌انداخته است. ذخایر سوخت وارداتی لبنان در ماه‌های اخیر خالی شده و زندگی مردم این کشور را فلج کرده است. دیانا کیسی، از اعضای ارشد ابتکار نفت و گاز لبنان و کارشناس مدیریت انرژی می‌گوید که لبنان برای تامین انرژی مورد نیاز خود به‌حدود ۳۶۰۰ مگاوات برق نیاز دارد، در حالی‌که این کشور در حال‌حاضر تنها ۷۰۰ مگاوات برق تولید می‌کند. در واقع شرکت برق دولتی الکتریسیته دولیبان (Electricité du Liban) در حال‌حاضر تنها قادر است روزانه به‌مدت ۲ ساعت برق مورد نیاز کشور را تولید کند، در حالی‌که برخی از نقاط این کشور مطلقا در خاموشی به‌سر می‌برند.

این بدان معناست که در ۲۲ ساعت باقی‌مانده در روز برای تامین برق تنها می‌توان به‌ژنراتورهای دیزلی خصوصی اتکا کرد. این افزایش وابستگی به‌تولیدکنندگان برق کوچک و خصوصی از یک‌سو شکاف طبقاتی را به‌شدت افزایش داده و امکان تامین انرژی تنها به‌امتیازی برای ثروتمندان تبدیل شده؛ از سوی دیگر کمبود و گرانی گازوئیل نیز امکان تامین برق را عملا برای همان تولید‌کنندگان خصوصی و کوچک  دشوارکرده است. آنها برای خرید گازوئیلی که نایاب شده، حتما باید دلار داشته باشند؛ در حالی که مشتریانشان با پول ملی بی‌ارزش لبنان هزینه‌های خود را پرداخت می‌کنند و دلار هم به‌اندازه همان گازوئیل در لبنان نایاب شده است.

در چنین شرایطی هر کدام از بازیگران داخلی  و قدرت‌های منطقه‌ای و بین‌المللی به‌دنبال ایفای نقش در بحران لبنان هستند. از یک‌سو حزب‌الله پس از ماه‌ها اعلام کرد که برنامه مدنظرش، یعنی واردات سوخت از ایران که مورد حمایت برخی از جریانات و گروه‌های لبنانی است را پیگیری می‌کند و در سمت دیگر نیز بحث احیای خط لوله گازی عرب با حمایت دیگر جریانات سیاسی کشور و بازیگرانی چون مصر، اردن، آمریکا و سوریه مطرح شده است.

  حزب‌الله و نفتکش‌های ایرانی

در هفته‌های اخیر مساله ارسال سوخت از سوی ایران به‌مقصد لبنان توجه جهان را به‌خود جلب کرده است. در روزهای اخیر شرکت ردیابی نفتکش تانکر ترکرز مدعی شده که سومین نفتکش حامل سوخت ایران در حال حرکت به‌سمت لبنان است. این در حالی است که نخستین محموله سوخت ایران روز پنج‌شنبه هفته گذشته وارد لبنان شد و دومین کاروان کامیون‌های حامل سوخت ایران هم از مرزهای سوریه‌ عبور کرده و در حال حرکت به‌سمت مقصد خود در لبنان است.

واردات سوخت مایع از ایران توسط حزب‌الله واکنش‌های بسیاری در پی داشته، از جمله آنها واکنش جرالدین گریفیث، سخنگوی منطقه‌ای وزارت‌خارجه آمریکا که با اشاره به‌واردات سوخت از ایران، اعلام کرد دولت آمریکا تحریم‌های جدیدی علیه حزب‌الله وضع کرده و فشارهایش را افزایش خواهد داد. وی همچنین می‌گوید که آمریکا اقدامات متعددی علیه ایران و واردات غیرقانونی نفت انجام خواهد داد و لبنان باید بداند که واردات سوخت از کشور تحت‌تحریم به‌سود لبنان نخواهد بود. در این میان نخست‌وزیر جدید لبنان نیز از واردات سوخت توسط حزب‌الله چندان راضی نیست و می‌گوید که نقض حاکمیت لبنان او را متاسف می‌کند. نجیب میقاتی همچنین می‌گوید که نگران تبعات نقض تحریم‌ها علیه ایران و سوریه در جریان واردات سوخت از ایران نیست، چرا‌که این عملیات بدون دخالت دولت لبنان انجام شده است.

حزب‌الله اما با واردات سوخت از ایران، قدم تاریخی برداشته و حالا اعلام کرده که سوخت دریافتی از ایران شامل بنزین، مازوت و گازوئیل است که بخشی از آن به‌صورت رایگان تحویل بیمارستان‌ها و دیگر نهادهای عمومی خواهد داد و بقیه آن را هم به‌بخش‌خصوصی و با قیمت ارزان خواهد فروخت. این مساله می‌تواند نقشی کلیدی و فوری در کاهش نسبی بحران انرژی در لبنان داشته باشد و فضا را برای واردات هر‌چه بیشتر سوخت از ایران مهیاتر کند، بازی که برای ایران و حزب‌الله دو سر برد است. از یک‌سو ایران در شرایط تحریم‌ به‌بازار جدیدی دسترسی پیدا می‌کند و از سوی دیگر نیز حزب‌الله لبنان می‌تواند از این اقدامات خود دستاوردهای سیاسی چشمگیری حاصل کند.

 ایده احیای خط لوله عرب

در سمت دیگر ماجرا اما آمریکا با طرحی که برای مدیریت بحران سوخت در لبنان طراحی کرده، نقش مقابله‌ای خود را با کمک متحدان عربش و گروه‌های سیاسی مختلفی در لبنان ایفا می‌کند. طرح سفارت آمریکا در بیروت برای کنترل بحران انرژی، واردات گاز از مصر و برق تولید شده با گاز مصر در اردن است. گرچه جزئیات طرح چندان عمومی نشده، اما طرح کلی آن همان خط لوله عربی است که مصر از طریق آن در سال‌های ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۰ از طریق اردن و سوریه به‌لبنان گاز صادر می‌کرد. طبق این طرح گاز مصر از طریق خط لوله به‌جنوب سوریه می‌آید و از آنجا در شمال لبنان ذخیره‌سازی می‌شود.  

هر ۳ نیروگاه با سوخت گازی این کشور در شهر شمالی دیر عمار مستقر هستند و می‌توانند از این گاز برای تامین ۴۳۵ مگاوات برق استفاده کنند که به‌سختی می‌تواند تنها ۱۵‌درصد نیاز لبنان یا معادل ۳ ساعت و نیم برق در روز را تامین کند. طرح آمریکا مشکلات اساسی دیگری هم دارد‌ که برجسته‌ترین آنها تحریم‌های سزار علیه سوریه است که به‌نظر می‌رسد کاخ‌سفید با همکاری اردن و مصر حتی حاضر به‌تعلیق بخشی از آن است تا لبنان بتواند از طریق سوریه گاز دریافت کند. این امر مورد استقبال بسیاری از رهبران جهان عرب که خواهان عدم‌ارسال سوخت ایران به‌لبنان هستند، قرار گرفته است و سوریه نیز از این اتفاق خوشحال خواهد بود، چرا‌که منابع درآمدی جدیدی دریافت خواهد کرد.

  کدام برنامه موفق‌تر خواهد بود؟

وضعیت کنونی لبنان و ساختار بحرانی که در بخش سوخت و انرژی گریبان این کشور را گرفته، نشان می‌دهد که خط لوله عرب در بهترین سناریو تنها می‌تواند ۱۵‌درصد از برق لبنان را تامین کند و نمی‌تواند راه برون‌رفت این کشور از بحران باشد. در چنین شرایطی ۹‌ نیروگاه دیگر لبنان که تعیین‌کننده هستند، با سوخت مایع تامین می‌شوند و حزب‌الله با واردات سوخت از ایران نقشی کلیدی را در کاهش بحران می‌تواند ایفا کند و به‌نظر می‌رسد ادامه این روند به‌محبوبیت هر چه بیشتر این گروه بینجامد.  

از سوی دیگر هم در صورت موفقیت احتمالی حزب‌الله در تامین سوخت مورد‌نیاز بیمارستان‌ها، فشار به‌دولت لبنان برای واردات مستقیم از ایران افزایش خواهد یافت و ممکن است در صورت عدم‌کارآیی طرح آمریکا برای حل بحران، حزب‌الله به‌واردات ادامه دهد یا دولت در موقعیتی قرار بگیرد که مجبور به‌واردات سوخت از ایران شود.

البته شرایط بحران انرژی لبنان بسیار پیچیده است و نمی‌توان به‌راحتی درباره پیروز این میدان سخن گفت، اما به‌نظر می‌رسد تا اینجا استراتژی حزب‌الله و ایران برای رفع بحران کارآمدتر بوده است. همچنین باید منتظر واکنش‌ بازیگران منطقه‌ای هم ماند و احتمالا  باید منتظر تلاش کشورهای عربی مانند امارات‌متحده عربی، عراق و عربستان‌سعودی در صورت تشکیل دولت در لبنان، برای صادرات سوخت مایع به‌این کشور و قطع جریان فروش سوخت ایران باشیم. به‌هر روی، با وجود نارضایتی‌های برخی گروه‌های سیاسی و کشورهای منطقه از واردات سوخت توسط حزب‌الله، به‌نظر می‌رسد تا زمانی‌که این بحران ادامه دارد، هیچ‌کس نخواهد توانست مانع واردات آنها از ایران شود.