آسیب‌شناسی‌ها حکایت از آن دارد که رویکردهای صرف اقتصادی و تکنوکراتیک به توسعه اقتصادی- اجتماعی و به تبع آن به توسعه صنعت انرژی الکتریکی از عهده یک توسعه پایدار مبتنی بر مشارکت مردم و انسان‌محور و محیط‌زیست‌محور برنمی‌آید و توانایی غالب آمدن بر مسائل و چالش‌های توسعه صنعت الکتریکی را ندارد. به همین دلیل ضرورت دارد در سیاست‌‌گذاری‌ها و برنامه‌ریزی‌های توسعه صنعت الکتریکی جنبه‌های فرهنگی- اجتماعی مورد توجه قرار گیرد و با یک رویکرد جامع اجتماع‌محور مسائل و چالش‌های صنعت برق کاهش یابد. دکتر سیدحسین سراج‌زاده، رئیس انجمن علمی جامعه‌شناسی ایران، چالش‌ها و دست‌اندازهای صنعت برق و راه‌ برون‌رفت از آنها را از بُعد اجتماعی مورد بررسی قرار داده است. در ادامه این گزارش، نتایج و واکاوی‌های سراج‌‌زاده در پژوهشی با ‌عنوان «رویکردی فرهنگی- اجتماعی به توسعه صنعت برق» ارائه شده است.

منظور از توجه به جنبه‌های اجتماعی در عرصه انرژی برق چیست؟ این موضوع را می‌توان از دو جنبه «شناختی» و «هنجاری» زیر ذره‌بین قرار داد. در تعریف جنبه شناختی باید گفت، عبارت «اجتماعی» و به‌تبع آن «علوم اجتماعی آب و انرژی» ناظر بر دستاوردهای شناختی طیفی از علوم است که جامعه‌شناسی، اقتصاد، تاریخ، سیاست‌گذاری عمومی، انسان‌شناسی و جغرافیا با همه آنچه که به معنای وسیع علوم اجتماعی خوانده می‌شود را دربرمی‌گیرد. توجه به اینکه مردم کنشگران و بازیگران آگاه و فعالی هستند و نه مصرف‌کنندگان و حکومت‌شوندگان منفعل و رفتار و تصمیمات ما را ادراک می‌کنند و متناسب با آن ادراک نسبت به آن واکنش نشان می‌دهند مساله‌ای حائز اهمیت است. شکاف ادراکی بین مردم و مدیران موضوعی است که باید به‌صورت جدی به آن توجه شود. تعریف جنبه هنجاری هم عبارت است از اهمیت دادن به جامعه و مردم در تصمیم‌گیری‌های مدیریتی و سیاستی و توجه به مطالبات و خواسته‌ها و معیشت و رفاه آنها. در ادامه نمونه‌هایی از جنبه‌های اجتماعی تاثیرگذار بر صنعت برق آورده شده است.

  اقتصاد تولید و مصرف

تولید و مصرف برق کنشی اقتصادی- اجتماعی است. تولید برق اقتصاد خاص خودش را دارد و همانند هر زیرنظام اقتصادی دیگری، تابع ملاحظات اقتصادی و اقتصاد سیاسی است. بازارهای برق رابطه این بازارها با موضوعات مهمی مثل رفاه عمومی، سلامت و فساد اداری و شیوه تصمیم‌گیری در این عرصه‌ها، همگی موضوعاتی اقتصادی- اجتماعی هستند.منابع مالی و سرمایه عظیمی که در نظام تولید، توزیع و مصرف برق هزینه می‌شود به اندازه‌ای بزرگ است که تصمیم‌گیری درباره آنها اثر تعیین‌کننده‌ای بر کیفیت زندگی و رفاه مردم دارد. همان‌طور که این روزها بُعد اجتماعی و حتی سیاسی قیمت‌گذاری بنزین مشخص شده است، هر تصمیمی در اقتصاد برق (نظیر آنچه در بازار برق اتفاق می‌افتد، تکلیف یارانه سوخت نیروگاه‌ها و تعرفه‌ها) نیز مقوله‌ای اقتصادی- اجتماعی با ابعاد سیاسی است.در همه کشورها، بالاخص در ایران که نظام یارانه‌های انرژی نقش تعیین‌کننده‌ای در اقتصاد و کیفیت زندگی جامعه دارد و مستقیما بر فقر، رفاه یا توزیع مواهب مادی زندگی موثر است، تحلیل اقتصادی و اجتماعی کیفیت و اقتصاد دسترسی به برق بسیار حائز اهمیت است. در اصل، علاوه بر اقتصاد برق که به اقتصاد بنگاه‌ها و عناصر این صنعت می‌پردازد، «اقتصاد اجتماعی» برق موضوع مغفولی است که تاکنون به کفایت به آن پرداخته نشده است. در این راستا، برخی موضوعات محل پرسش قرار می‌گیرند. آیا نظام فعلی توزیع یارانه‌ها از طریق برق عادلانه است؟ آیا عدالت بین‌نسلی در این شیوه از مصرف برق رعایت می‌شود؟ آیا شیوه‌های فعلی تولید و توزیع و مصرف برق سبب پایداری اجتماعی در ایران می‌شود؟ ابعاد و پیامدهای اجتماعی هر سیاست اصلاحی در نظام یارانه‌ها در صنعت برق چیست؟

  سازه‌های تولیدی

ساخت هر نوع تاسیسات برقی از جمله نیروگاه‌های تولید برق، دارای عوارض و پیامدهای اجتماعی است. این تاسیسات بر جوامع و زندگی مردم اطراف خود تاثیر می‌گذارند. ارزیابی تاثیرات اجتماعی و فرهنگی ساخت سازه‌های صنعت برق امری ضروری است و این کار از عهده علوم اجتماعی برمی‌آید.

  مصرف غیرمجاز

صنعت برق در ایران با مشکلات اجتماعی نظیر استفاده از برق غیرمجاز هم مواجه است. اگرچه بخشی از این مشکلات در جهان به‌واسطه نوع فناوری‌های به‌کار رفته در شبکه‌های برق‌رسانی رفع شده است، اما در شرایط فقدان چنان فناوری‌هایی در شبکه‌های توزیع برق، ما به تحلیل اجتماعی پدیده استفاده غیرمجاز از برق و راه‌های مواجهه با آن نیازمندیم.

  الگوی مصرف

شواهد و آمارها نشان می‌دهد ۳۳ درصد از مصرف برق کشور مصرف خانگی است. مصرف برق کشور رشد سالانه بین ۵ تا ۷ درصدی داشته است. رشد بالای مصرف به‌خصوص در ساعات اوج مصرف در تابستان، عواقب ناخوشایندی برای اقتصاد برق بالاخص در شرایط تحریمی فعلی دارد. با این رشد فعلی، کشور نیازمند دو برابر کردن تجهیزات تولید برق در ۱۰ سال آینده است؛ این به معنای سرمایه‌گذاری هنگفت چند ده میلیاردی در صنعت برق است. چشم‌انداز روشنی از امکان‌پذیری این کار و حتی مطلوبیت آن وجود ندارد، بنابراین مدیریت مصرف راهبرد گریزناپذیر در مصرف برق کشور است.درست است که سیاست‌های قیمتی و اقتصادی می‌توانند نقش مهمی در پیشبرد این اهداف داشته باشند، اما علوم اجتماعی در دهه‌های گذشته از مسیر بررسی رفتار مصرف‌کننده به نتایج قابل‌توجهی در زمینه مدیریت مصرف دست یافته است. این نتایج می‌تواند در چارچوب‌های مختلف اقتصادی، اجتماعی، مطالعات رسانه‌ای و سایر صورت‌ها به صنعت برق کمک کند.

  توسعه انرژی‌های نو

صنعت انرژی‌های نو در زمینه برق خورشیدی و بادی در حال گسترش است. این صنعت علاوه‌بر اینکه مولد انرژی است، اما برخلاف صنعت برق نیروگاه‌های حرارتی، صنعتی است با ظرفیت پراکنده شدن در واحدهای کوچک و خانه‌های مردم. نیروگاه‌های بزرگ خورشیدی نیز در جهان کار می‌کنند، اما این صنعت برخلاف نیروگاه‌های بزرگ برق حرارتی معمول، این ظرفیت را دارد که در هر خانه نصب شده و تولید برق صورت بگیرد. این صنعت ظرفیت‌های زیادی برای اشتغال‌زایی، فقرزدایی و سایر مطلوبیت‌های اجتماعی و اقتصادی دارد. از این‌رو، پژوهش و طراحی اجتماعی درباره انرژی‌های تجدیدپذیر جذابیت و مطلوبیت دارد.

  ارتباط، اعتماد و سرمایه اجتماعی

ماهیت جامعه بشری به‌واسطه آگهی‌های فزاینده و به‌خصوص به‌خاطر انقلاب اطلاعاتی و رسانه‌ای و دسترسی گسترده مردم به رسانه‌های متنوع کاملا تغییر کرده است. در این شرایط، اعتماد مردم و سرمایه اجتماعی نظام حکمرانی و شرکت‌ها، برای عملکرد موفق آنها بسیار اهمیت پیدا می‌کند. نظام حکمرانی و همچنین صنایع و شرکت‌ها برای جلب اعتماد و مشارکت مردم، بسیار بیش از گذشته به رسانه‌ها و محتوای مناسب برای ارتباط‌گیری با مردم نیاز دارند. صنعت برق ایران نیز از این امر مستثنی نیست. علوم اجتماعی می‌تواند برای ارتباط‌گیری بیشتر و موثرتر مدیران صنعت برق با بدنه جامعه نقش بسیار موثری داشته باشد.چند دهه گذشته شاهد رشد و شکوفایی عرصه‌ای تحت عنوان «مسوولیت اجتماعی شرکت‌ها» بوده است. شرکت‌های برق برای کسب برخی استانداردها و بهبود عملکرد خودشان به دریافت گواهینامه‌های مرتبط با مسوولیت اجتماعی نیاز دارند. نقش‌‌آفرینی در توسعه پایدار نیز عمل به مسوولیت اجتماعی شرکت را ضروری می‌سازد. ایفای نقش در عرصه مسوولیت اجتماعی شرکت، بدون شناخت عمیق از مسائل اجتماعی مرتبط با صنعت برق ناممکن است. در یک جمع‌بندی باید گفت تعامل این صنعت با علوم اجتماعی کشور و ارائه پرسش‌ها و نیازهای خود به آن، هم علوم اجتماعی در آکادمی ایران را تقویت می‌کند و هم باعث می‌شود سرمایه علمی ملی در این زمینه افزایش یابد.