برنده و بازنده  بحران انرژی

همچنین عجله چین برای مصرف بیشتر زغال سنگ پس از قطعی‌های گسترده در شبکه برق این کشور در سال گذشته حتی چشمگیرتر بود. این کشور در ژانویه و فوریه بالغ بر ۶۸۷ میلیون تن سوخت جامد استخراج کرد که معادل نزدیک به دو سال مصرف زغال سنگ اروپا و یک‌سوم بیشتر از مدت مشابه سال ۲۰۱۹ است.

با توجه به هشدار هفته گذشته هیات بین دولتی تغییرات آب‌وهوایی مبنی بر اینکه اگر جهان بخواهد از گرم شدن فاجعه‌بار جهانی جلوگیری کند، آلودگی کربنی باید تا سال ۲۰۲۵ به نقطه اوج خود برسد، شرایط کنونی نگران‌کننده به نظر می‌رسد. با این حال، تصویر موجود از بحران انرژی در واقعیت نسبتا متفاوت است. روند کنونی اقدامات کشورها در راستای انتقال به سمت انرژی‌های تجدیدپذیر، نشانه‌های زیادی از افزایش شتاب در این بخش را نشان می‌دهد.

بلومبرگ NEF ماه گذشته تخمین زد که جهان در سال ۲۰۲۲ حدود ۲۴۵ گیگاوات ظرفیت فتوولتائیک خواهد ساخت که این میزان یک‌سوم بیشتر از ظرفیت نصب شده در سال ۲۰۲۱ است و ۵/ ۷ درصد افزایش را نسبت به برآورد قبلی برای سال جاری نشان می‌دهد، که با شروع بحران انرژی در پاییز گذشته صورت پذیرفت. ارقام در این مقیاس خیره‌کننده هستند، به عنوان مثال، ۲۴۵ گیگاوات معادل حدود دو‌سوم کل ظرفیت هسته‌ای نصب‌شده در جهان است. این در حالی است که تا آغاز سال ۲۰۲۰، بالغ بر ۶۵۱ گیگاوات پنل خورشیدی در کل تاریخ بشر نصب شده بود و در حدود ۱۲ ماه آینده، ما احتمالا این رقم را در کمتر از سه سال دو برابر خواهیم کرد.

بازیگران بزرگ صنعت انرژی خورشیدی روی رشد این فناوری حساب ویژه‌ای باز کرده‌اند. پس از کمبود مواد خام پلی سیلیکونی که قیمت‌ها را در سال گذشته به شدت افزایش داد، سیل ظرفیت تولید جدید وارد بازار شده است. به گفته بلومبرگ NEF، در حال حاضر گلوگاه زنجیره تامین در صنعت انرژی خورشیدی، تولید ویفر سیلیکونی است، اما حتی مقدار کنونی نیز برای تولید حدود ۴۳۱ گیگاوات سلول در هر سال کافی است.

با افزایش نسبتا جزئی در ظرفیت شمش و ویفر سیلیکون، باتوجه  به اینکه ما هم اکنون در مسیر صفر کردن انتشار گازهای گلخانه‌ای تا سال ۲۰۵۰ قرار داریم، در حال حاضر زنجیره تامین تجهیزات خورشیدی جهان به اندازه کافی بزرگ است که تا سال ۲۰۳۰ حدود ۵۳۰۰ گیگاوات پنل را به هم متصل کند. اگر نرخ رشد این صنعت حدودا با کاهش مواجه شود، با ۱۰ درصد از میانگین ۲۵ درصدی که طی پنج سال گذشته مشاهده شده است، ما همچنان به آن هدف خواهیم رسید.  هرچند همه این اعداد و ارقام نسبتا خوش‌بینانه به نظر می‌رسند، اما مشکل در روی دیگر سکه انرژی‌های تجدیدپذیر، یعنی نیروی باد قرار دارد. برخلاف رونق قابل توجه در بازار انرژی خورشیدی، به نظر می‌رسد تولید برق از طریق توربین‌های بادی به بافرها ضربه می‌زند. شورای جهانی انرژی بادی در گزارشی در این ماه اظهار کرد: ظرفیت توربین‌های نصب شده در سال گذشته از رکورد کل سال ۲۰۲۰ به ۹۴ گیگاوات کاهش یافته است. پیش‌بینی می‌شود تا اواسط دهه جاری ظرفیت توربین‌های بادی در سطوح نه چندان بالاتر از سال ۲۰۲۰، ثابت خواهد ماند و در سال ۲۰۳۰ نیز جهان تنها حدود ۶۴ درصد از نیروی بادی لازم برای رسیدن به انتشارات صفر کربنی را در اختیار خواهد داشت.

این امر عمدتا به دلیل مشکلات در فناوری نیست، در عوض، این نتیجه چالش‌های نظارتی مورد نیاز برای راه‌اندازی یک مزرعه بادی، به‌ویژه در سواحل است. خاویر ویتری، رئیس تجارت انرژی‌های تجدیدپذیر Iberdrola SA نوشت: دریافت مجوز یک مزرعه بادی مانع اصلی پیشرفت ما است. در ایتالیا، دریافت مجوزهای مورد نیاز برای یک مزرعه بادی جدید به طور متوسط پنج سال طول می‌کشد. در سراسر اروپا، تنها نیمی ‌از قراردادهای ۲۰ گیگاوات ظرفیت تولید انرژی بادی در خشکی که در سال ۲۰۲۱ به مزایده گذاشته شده بود، به مرحله اجرا رسیده است.   در نظر بگیرید که خطوط انتقال مورد نیاز برای ادغام تمام این نیروگاه‌های جدید و ایجاد تعادل در تولید در فواصل طولانی برای جبران کمبودهای منطقه‌ای نیز به فرآیندهای طولانی مجوز نیاز دارند و این عوامل نیز با مشکلات قبلی ادغام می‌شوند. اتحادیه اروپا در ماه آینده برنامه‌هایی را برای مرتفع‌سازی این موانع اعلام خواهد کرد، اما بسیاری از مقررات مربوطه در سطح کشور‌ها و شهرداری‌ها اتفاق می‌افتد، بنابراین حذف آن سخت خواهد بود.

یکی از جنبه‌های دلگرم‌کننده در مورد نحوه رشد مستمر انرژی‌های بادی و خورشیدی در دهه گذشته این است که آنها به خوبی یکدیگر را تکمیل می‌کنند. تولید برق توسط سیستم‌های فتوولتائیک در زمستان کمتر است و امکان فعالیت آن در شب نیز وجود ندارد، از سوی دیگر، باد در آن مواقع عملکرد بهتری دارد. به صفر رساندن انتشار گازهای گلخانه‌ای در جهان به چیزی بیش از این دو فناوری نیاز دارد، زیرا کاهش تولید نیروی برق‌آبی، هسته‌ای، زمین‌گرمایی، زیست توده و حتی انرژی فسیلی  احتمالا در این روند نقش دارند.  در حال حاضر افزایش قیمت زغال سنگ، نفت و گاز طبیعی عواملی گمراه‌کننده هستند. آنها یک پدیده کوتاه‌مدت هستند و در درازمدت هزینه‌های بالا باعث می‌شود سوخت‌های فسیلی در هر جا که جایگزین‌های ارزان‌تر و آلاینده کمتری در دسترس باشند، جذابیت کمتری برای شرکت‌های برق، خانوارها و تولیدکنندگان داشته باشند. از سوی دیگر، موانع نظارتی در صنعت تولید و انتقال برق بادی، هزینه‌ای است که به نظر نمی‌رسد کاهش یابد. کارشناسان معتقدند این یک تهدید بسیار بزرگ‌تر برای انتقال انرژی است.