هافمن حامی جشنواره مردمی «هنر زنده است»

با توجه به وضعیتی که امروز شاهدش هستیم (محدودیت‌های کرونا و معضلاتی که به خاطر کرونا برای هنر پیش آمده) از صنعت چگونه باید برای برون رفت از مشکلات کمک گرفت؟

اولا من در عرایضم در ابتدا تشکر کنم از اینکه جشنواره «هنر زنده است» امکانی را ایجاد کرده که زنجیره‌ای بین صنعت و هنر شکل بگیرد که این باعث می‌شود اهالی هنر و صنعت بیشتر باهم آشنا شوند و بیشتر با هم تعامل داشته باشند. در خصوص سوال شما، در بعضی محدودیت‌ها یک سری اتفاقاتی می‌افتد و کارهایی انجام‌ می‌شود که این کارها، کارهای نو و جذابی از آب درمی‌آیند.

از جمله در بحث کرونا ایجاد یک سری محدودیت‌ها و بوجود آمدن پاندمی سلامت باعث شد بعضی از کسب و کارها به فکر تعاملاتی با دیگر کسب و کارها و دیگر فنون و هنرها بپردازند. بعضی از برندها از این موقعیت استفاده می‌کنند و بعضی برندها استفاده نمی‌کنند. آن برندهایی که از این ظرفیت استفاده می‌کنند هوشیاری خود را نشان می‌دهند. برند هافمن هم در کنار اهالی هنر هست و تعاملش را بیشتر از پیش ارتقا داده. این یک همدلی و همفکری بین برندها و اهالی هنر است که بتوانند حمایت‌شان را از یکدیگر اعلام کنند.

برای انتخاب یک جشنواره یا یک فیلم چه روش‌ها و نگاه سخت‌گیرانه‌ای وجود دارد و به چه نکاتی باید توجه کرد؟

این را می‌توانید از تیزر شوالیه هافمن و از نوع نگاه ما به بحث هنر فیلم‌سازی پی ببرید. بسیاری از برندها هستند که به صورت مستقیم حرفشان را در تیزرها و رسانه‌هایشان میزنند. بعضی دیگر هستند که بخاطر عدم توانایی مشاورهایشان نمی‌توانند بعضی کارها را انجام دهند، ولی دیدگاه هافمن نسبت به ساخت تیزر جوری است که حتی تیزر خود را با تلفیق جلوه‌های هنری و فیلم‌سازی و صنعت و تجربه اهالی هنر ارائه می‌کند.

این نوع نگاه را می‌توان از تیزر شوالیه هافمن کاملا برداشت کرد. حتی در بسیاری از محافل حرف از این بود که این تیزر در ایران ساخته نشده و با الگوبرداری از فیلمی مثل آخرین شوالیه ساخته شده. ولی نگاه هافمن به این موضوع به شکلی بود که فقط پیش تولید این تیزر ۸ ماه به طول انجامید و تمام آن آکسسواری که در آن تیزر وجود داشت منحصر به فرد بود و حس خاصی را به مخاطب القا می‌کرد. یعنی هافمن بجای اینکه در ابتدای تیزر بگوید من هافمن هستم، بیشتر به سراغ این رفت که حس خاصی را به مخاطب منتقل کند و سپس محصولاتش را معرفی کرد.

اصلا می شود به حوزه‌های هنر به عنوان یک صنعت سودآور نگاه کرد؟ 

معمولا دیدگاه هنرمند به هنر این است که در خود هنر هیچ بیزنسی نیست ولی این دید به نظر بنده یک دید اشتباه و نادرست است. اگر هنرمندان کشورمان بتوانند هنر را با صنعت تلفیق کنند، یعنی هنر با جوهره صنعت آمیخته شود (به فرض مثال وقتی به یک کارخانه می‌روید چیدمان کارخانه جوری است که شما را از لحاظ بصری اذیت می‌کند. از طرف دیگری شما وارد فضای کارخانه‌ی دیگری می‌شوید که یک هنرمند فضای چیدمان آن را طراحی کرده و در قسمت اداری آن یک شادابی و نشاط خاصی وجود دارد. این آمیختن هنر با صنعت است.) اگر بتوانیم هنر طراحی، هنر سینما و کل هنر را با صنعت آمیخته کنیم می‌تواند تا جایی تاثیرگذار باشد که نشان دهد صنعت چه زیبایی‌ها و ویژگی‌هایی دارد و این باعث شود تولیدگران و صنعت‌گران راغب شوند در حرفه‌ی خود باقی بمانند.  

تولید محتوای بخش «وب گردی» توسط این مجموعه صورت نگرفته و انتشار این مطلب به معنی تایید محتوای آن نیست.