از علی کریمی آدرس بگیرید

اما حالا و با داغ شدن بحث و استقبال افکار عمومی عده بیشتری از هم‌نسلانش هم در این نبرد پشت او در آمده‌اند. ابتدا خداداد عزیزی که اتفاقا او هم به صراحت لهجه مشهور است، ابراز آمادگی کرد تا در مناظره‌ای که کریمی طرف مقابل را به آن دعوت کرده کنار او بنشیند و البته چه کسی است که نداند ترکیب این دو چه آتشی که برپا خواهد کرد؟ بعد از او اتفاقا علی دایی هم با صراحت از ایستادگی‌اش مقابل گردن کلفت‌های فوتبال گفت و با وجود آنکه با علی کریمی سال‌هاست که زاویه دارد اما تمام قد حرف‌های او را تایید کرد. اتفاقی که جبهه این گروه را به مراتب سنگین‌تر کرد. به این جمع مهرداد میناوند و حالا محمد خاکپور را هم اضافه کنید. خاکپور که سابقه هدایت تیم ملی امید و همکاری با فدراسیون را هم داشته با صراحت از پشتیبانی علی کریمی می‌گوید.

او به سایت ورزش سه گفته: «من حرف‌های کریمی را تایید می‌کنم و می‌خواهم حمایت خودم را از او اعلام کنم. کریمی دلش برای فوتبال می‌سوزد و به نظرم تنها همین مساله باعث شده تا او انتقادهایی به زبان بیاورد. من سال‌ها در فوتبال حضور داشتم؛ اما خودم را صاحب‌نظر نمی‌دانم. چون خیلی‌ها که رزومه‌ای نداشته‌اند، آمده‌اند و فوتبال ‌را در دست گرفته‌اند. کسی هم نمی‌پرسد از کجا آمده‌اند و چرا؟ من فقط دلم برای جوان‌هایی می‌سوزد که استعداد دارند و می‌خواهند رشد کنند؛ اما شرایط فوتبال ایران برای رسیدن آنها به هدف مهیا نیست. نمی‌دانم چرا فدراسیون فوتبال مقابل رفتارهای غیرحرفه‌ای که در بدنه آن رخ می‌دهد، سکوت می‌کند. این را بارها دیده‌ام که توهین‌ها بی‌جواب مانده و کسی هم پی‌اش را نگرفته یا انتخاب‌ها یا انتصاب‌هایی صورت گرفته و کسی هم این پرسش را مطرح نکرده که برخی چرا این‌قدر راحت رفتند و بعضی آقایان چرا آمدند؟ آیا تا به حال کسی فدراسیون را به چالش کشیده که چرا در کادر فنی تیم ملی اینقدر رفت و آمد وجود دارد؟ در فدراسیون فوتبال مدیریت معنایی ندارد. برخی همیشه و در همه حال هستند و آنهایی که بعضی اوقات حرف منطقی و خلاف صحبت‌های روسا انجام می‌دهند، باید بروند.»

 جادوگر فوتبال ایران در آخرین مصاحبه‌اش خواستار به راه انداختن یک کمپین برای پاسخگویی مسوولان فدراسیون فوتبال شد. او که اتفاقا از سلبریتی‌های فضای مجازی هم شده، میلیون‌ها دنبال‌کننده دارد و می‌داند که با تشکیل چنین کمپین‌هایی و پیوستن مردم به آن فشار افکار عمومی برای مجبور کردن مدیران فوتبال به پاسخگویی بیشتر خواهد شد. او حالا حمایت ستاره‌های هم نسلش را کنار خود دارد و با شروع یک جنبش مردمی به هدفش نزدیک‌تر خواهد شد.

آدرس فساد کجاست؟

اما گفتن و نوشتن از فساد در فوتبال روی دیگری هم دارد. آنجا که هواداران فوتبال را نسبت به آن دلزده و مشکوک می‌کند. جذابیت فوتبال به اتفاقاتی است که براساس حادثه و نه یک سناریوی از پیش نوشته شده در زمین رخ می‌دهد. براساس قابلیت‌ها و توانایی‌های فنی هر تیم. بی‌شک اینکه در پشت‌پرده عده‌ای به زد و بند و معماری آن مشغول باشند از لذت مخاطبی که پای آن نشسته خواهد کاست. فوتبالی که علی کریمی و بزرگانش از فساد در آن بنالند برای جوان‌ترهایی که با هزار شوق و آرزو پای به آن می‌گذارند، چه خواهد داشت؟ کدام پدر و مادر، فرزندش را به انجام آن تشویق می‌کند و حتی حاضر است او را به تماشای آن ببرد؟ تبلیغ بسیار روی فساد وجهه فوتبال و چهره‌اش را مخدوش خواهد کرد. گفتن و خواستن ستاره‌ها هم کافی نخواهد بود و از رسانه‌ها هم دست تنها کاری برنمی‌آید. شاید وقت آن رسیده که با همین میزان از هشدار بازوهای اجرایی داخل و خارج از فوتبال به‌کار افتند و چراغ خاموش به جمع‌آوری فضولات در آن بپردازند. کمیته اخلاق و مراجع قضایی و نهادهای نظارتی را باید توجیه کرد که مدل مو و کشیدن یا نکشیدن قلیان را رها کنند و آدرس دقیق‌تر فساد را از علی کریمی‌ها بگیرند.