مصطفی هاشمی‌طبا چند روز پیش گفته بود اگر الان در ورزش کشور سمت داشت، انتخاب مربی خارجی را ممنوع می‌کرد. مهدی مناجاتی هم در مصاحبه تلویزیونی‌اش از یک جمله عجیب استفاده کرده: «یک موی ایرانی می‌ارزد به همه مربیان خارجی.» دیروز بهرام افشارزاده هم گفته: «اولویت اول و آخر مربیان خارجی فقط پول است.» و البته هادی طباطبایی که متعلق به نسلی دیگر از اهالی فوتبال است، مدعی شده در حال حاضر علی دایی بهترین گزینه برای هدایت تیم ملی به شمار می‌آید. آنچه باعث اوج‌گیری این فشارها در مقطع کنونی شده، همزمانی مشکلات اقتصادی کشور با پول کلانی است که پای ویلموتس حرام شد. در حقیقت اگر فدراسیون موقع انتخاب مربی به اندازه کافی دقت به خرج می‌داد و قرارداد بهتری می‌بست، الان هیچ‌کدام از این مسائل وجود نداشت. وقتی مردم پول کافی برای خریدهای ضروری ندارند و بعد محاسبه دستمزد و غرامت ویلموتس نشان می‌دهد او بابت هر ساعت حضور در ایران صدها میلیون تومان پول گرفته، طبیعتا افکار عمومی رنجیده می‌شود. در غیر این صورت همین مردم مشکلی با پرداخت مطالبات چشمگیر امثال کی‌روش یا برانکو ندارند.

در عین حال اما باید مراقب بود که فضای احساسی فعلی منجر به اتخاذ تصمیمات هیجانی نشود. اصل استفاده از دانش وارداتی در فوتبال چیزی نیست که محل بحث باشد، فقط باید مراقبت کرد و بهترین و به‌صرفه‌ترین گزینه‌ها را برگزید. طبیعی است که با توجه به ارزش پول ملی ما، هزینه جذب مربی خارجی چشمگیر است؛ اما برای ارتقای کیفی چاره‌ای جز این نیست و گاهی این انتخاب حتی به لحاظ مالی هم توجیه دارد؛ همان‌طور که در اثر دو صعود به مرحله نهایی جام‌جهانی با کارلوس کی‌روش، بیش از ۲۰ میلیون دلار پاداش از فیفا گرفتیم. همین‌طور موفقیت‌های پرسپولیس با برانکو که به شادمانی انبوه هواداران این تیم در سراسر کشور انجامید، قطعا ارزش هزینه کردن برای او و دستیارانش را داشته است. یکی مثل جناب افشارزاده طوری القا می‌کند که انگار علاقه به پول گرفتن فقط مخصوص مربی خارجی است و مربیان داخلی کاملا دلی کار می‌کنند. این در حالی است که بنا به شنیده‌های غیررسمی، یکی از مربیان داخلی برای کار در لیگ نوزدهم بین هفت تا هشت میلیارد تومان قرارداد بسته است! نتیجه‌گیری نهایی اینکه بهانه‌گیری‌های امروز به واسطه ناکامی ویلموتس، منطق چندانی ندارد. البته باید جلوی حضور مربی و بازیکن بی‌کیفیت خارجی را گرفت، اما زدن همه به یک چوب هم هرگز عقلانی نیست.