چهار غفلت کرونایی فوتبال

* واگذاری سرخابی‌ها: دیرپاترین وعده نافرجام در تاریخ فوتبال ایران همین است. عمر قول و قرارها در مورد خصوصی‌سازی پرسپولیس و استقلال از بیست سال هم بیشتر می‌شود؛ با این همه هرگز این وعده محقق نشده است. بعد از امتحان انواع روش‌ها، قرار شد سهام سرخابی‌ها در بازار سرمایه عرضه شود. پس از چند بار عقب و جلو انداختن تاریخ واگذاری، نهایتا مقرر شد سرخابی‌ها در پایان مهر بورسی شوند. اگر مقصود از پایان مهر، همین ماه جاری در سال ۹۹ بوده باشد، الان فقط دو روز از آن باقی مانده است، اما هنوز جزئیات واگذاری روشن نیست. در شرایط فعلی پرسپولیس و استقلال هیچ‌کدام مدیرعامل ندارند و هر دو در تب بلاتکلیفی و بحران‌های شدید مالی می‌سوزند. لیگ بیستم کمتر از دو هفته دیگر آغاز می‌شود و پرسپولیس دو ماه دیگر مهم‌ترین بازی تاریخش را در فینال لیگ قهرمانان پیش رو دارد. وزارت ورزش اما کماکان ساکت است و تاریخ عرضه سهام را مشخص نمی‌کند. البته اگر واقعا عرضه سهامی در کار باشد...!

* ورود زنان به ورزشگاه: در روزهایی که حتی ورود مردان به ورزشگاه‌ها هم ممنوع است، شاید چندان منطقی نباشد که سراغ ورود زنان را بگیریم. با این همه نباید فراموش کنیم اوایل زمستان گذشته فیفا به شدت و به شکل بی‌سابقه پیگیر ورود آزادانه زنان به ورزشگاه‌های ایران بود. تحت فشارهای جانی اینفانتینو، مدیران فوتبال کشورمان در دو نوبت اجازه ورود زنان به ورزشگاه برای تماشای بازی پرسپولیس- کاشیما و دیدار ایران- کامبوج را دادند، اما اینها برای فیفا کافی نبود. قرار شد حتی اینفانتینو بار دیگر به تهران سفر کند و مراحل فروش آزادانه و بدون محدودیت بلیت به زنان برای تماشای مسابقات عادی لیگ را چک کند، اما خب کرونا همه چیز را به‌هم ریخت. با این همه بعد از عبور از این بیماری، فوتبال ایران دوباره در این مورد به نقطه اول بازخواهد گشت؛ آن هم در حالی که هیچ گام مثبتی به این منظور برداشته نشده است. نه خبری از کسب مجوزهای لازم درون کشور بوده و نه ورزشگاه‌ها برای حضور بانوان استانداردسازی شده است.

* کمک‌داور ویدئویی: یک سال‌ونیم است که منتظر بهره‌برداری از سیستم کمک‌داور ویدئویی در ورزشگاه‌های کشور هستیم، اما هر روز اجرای این طرح عقب می‌افتد. قرار بود تکنولوژی VAR بین دو نیم‌فصل لیگ هجدهم به ایران برسد، اما تا پایان لیگ نوزدهم خبری از این داستان نشد و اخیرا هم یکی از چهره‌های مطرح داوری گفته بود استفاده از کمک‌داور ویدئویی حتی برای لیگ بیستم دور از ذهن است. در این شرایط کرونایی کسی فشار هم نمی‌آورد تا یک گام رو به جلو برداشته شود. حتی شاید این وقفه می‌توانست فرصتی مناسب برای خرید دوربین و تجهیز استادیوم‌ها باشد، اما گویا اساسا اراده‌ای به این منظور وجود ندارد.

* تیم ملی امید: از دی‌ماه گذشته که تیم ملی امید کشورمان در مسابقات فوتبال زیر ۲۳ سال آسیا به جایی نرسید و مجوز حضور در المپیک را به دست نیاورد، این تیم رسما سرمربی ندارد و حالا می‌رود تا دوران بلاتکلیفی آن به یک سال برسد. این در حالی است که نسل فعلی تیم امید شامل امثال مهدی قائدی، صیادمنش، محمد محبی، علی شجاعی، رضا شکاری و... نسل مستعدی است که می‌تواند به‌عنوان پشتوانه برای تیم بزرگسالان عمل کند. ما همیشه دقیقا همین زمان طلایی را برای آماده‌سازی تیم امید از دست می‌دهیم، بعد درست در آستانه مقدماتی المپیک، زمانی یاد این تیم می‌افتیم که دیگر خیلی دیر شده است. اگر از امروز شروع کنیم، شاید حتی بتوانیم یک تیم زیر ۲۰ سال خوب جمع کنیم و آن را برای آینده بسازیم. بازیکنان چنین تیمی، اغلب درگیر مسابقات لیگ برتر و دسته یک هم نیستند و آزادانه می‌توانند در اختیار کادرفنی باشند؛ البته مشروط به اینکه اول سرمربی تیم امید مشخص شود!