ما و شاهکار مدیران

 شاگردان مهدی رحمتی در شهرخودرو بازی شرافتمندانه‌ای مقابل استقلال ارائه دادند و به واقع بدشانس بودند که با وجود یک بازیکن کمتر دو یا سه گل به تیم مهمان نزدند، اما وقت‌نشناسی آقای عبدیان باعث شده استقلال بیهوده در مظان اتهام قرار بگیرد. حقیقتا کدام مدیر فوتبالی در سراسر جهان روز مسابقه در اردوی تیم حریف به سرمربی رقیبش کادو می‌دهد؟ این مسائل آنقدر ساده هستند که حتی نمی‌شود به آنها گفت الفبای مدیریتی. بعد همین آقای عبدیان در توجیه رفتارش به سابقه حضور مهدی رحمتی در استقلال اشاره کرده و به قصد طعنه‌زنی به یحیی گل‌محمدی گفته: «او هیچ‌وقت تیمش را رها نمی‌کند تا به یک تیم دیگر برود.» عبدیان حتی یادش نیست خود او و همکارانش محمود فکری را درست به همین شکل از نساجی به تهران آوردند و سرمربی استقلال کردند! در مورد چنین مدیرانی چه باید گفت؟

فکر می‌کنید در پرسپولیس چه خبر است؟ هیچ؛ فقط جناب جعفر سمیعی، مدیرعامل محترم باشگاه در برنامه زنده تلویزیونی اسم تیمش را «پیروزی» صدا زده است! این یعنی از بین میلیون‌ها هوادار دلسوخته که خیلی از آنها هم حتما لیاقت و صلاحیت مدیریت در پرسپولیس را دارند، کسی صاحب‌منصب باشگاه شده که حتی اسم درست تیمش را نمی‌داند و در جریان حساسیت فوق‌العاده هواداران در مورد این نام کهن هم نیست. صد البته فعلا قصد و توان قضاوت در مورد عملکرد مدیریتی آقای سمیعی را نداریم و طبیعتا بیش از اینها باید منتظر بمانیم، اما مرثیه کوچکی نیست بی‌اطلاعی مدیر باشگاه از اسم تیمش.

فکر می‌کنید این رفقا جای چه کسانی را گرفته‌اند و مثلا اسلاف و همکاران‌شان چقدر بهتر از اینها بوده‌اند؟ باز هم هیچ. در استقلال پیش از هیات‌مدیره و مدیرعامل جدید، قدرت در دست احمد سعادتمند بود که سایه فرهاد مجیدی را با تیر می‌زد. هم او در آستانه فینال جام حذفی برای مذاکره با استراماچونی راهی ایتالیا شد و گزک تاریخی را برای توجیه ناکامی به فرهاد داد. در پرسپولیس هم مهدی رسول‌پناه را داشتیم که وسط خیابان هواداران و خبرنگاران را جمع کرده بود و اسرار باشگاه را با بدترین لحن ممکن بین‌شان جار می‌زد. این قصه پرغصه مدیریت دولتی در فوتبال ایران است؛ سیستمی که آب و نان امثال پرسپولیس و استقلال را جیره‌بندی کرده و نه تنها اجازه آزاد شدن انرژی عظیم و بالقوه این تیم‌ها برای ثروت‌آفرینی را نمی‌دهد، بلکه با گماردن ناشی‌ترین و بی‌اطلاع‌ترین مدیران برای آنها، از هر روز داستان دریغ از دیروز می‌سازد.