شهرت آقای اوت‌انداز

بالاتر گفتیم که نادر محمدی کار غیرقانونی انجام نمی‌دهد و وقتی با استفاده از ظرافت‌های مجاز فوتبال بتوان موقعیت گل ایجاد کرد، مربی مختار است که از آن سود ببرد؛ حتی اگر شده تعداد این اوت‌های بلند در هر بازی به ۱۰ یا ۲۰ بار هم برسد. حتی در گذشته در لیگ برتر انگلستان هم بازیکنی به نام روری دلاپ را در استوک سیتی داشتیم که اوت‌های بلند (البته غیرنمایشی) می‌انداخت و صدای مربیانی مثل آرسن ونگر را در آورده بود. پس در این مورد بحثی نیست؛ اما راستش خوشحال‌تر می‌شدیم اگر فوتبال ایران به‌خاطر توانایی‌های مقبول‌ترش مورد توجه دنیا قرار می‌گرفت. پیش از محمد نادری، این میلاد محمدی بود که به‌خاطر پرتاب یک اوت مشابه در جام‌جهانی ۲۰۱۸ به شهرت رسید؛ هرچند فوتبال ما پیش از اینها علی علیزاده را با همین هنر در اختیار داشت. در مقطعی هم علیرضا بیرانوند به‌خاطر پرتاب‌های بلند دستش مشهور شد، اما زمانی خیلی بیشتر از قبل از شهرت جهانی علیرضا لذت بردیم که او در جام‌جهانی ضربه پنالتی کریس رونالدو را مهار کرد. این دیگر خود مهارت بود، توانایی و قدرت. این شیرین‌کاری نبود و کسی با آن سرگرم نمی‌شد؛ بلکه اتفاقی بزرگ از جنس خود فوتبال بود.

نادر محمدی تا ابد می‌تواند اوت بیندازد و ویدئوهای مربوط به این اتفاق هم در شبکه‌های اجتماعی بازنشر شود. با این وجود فوتبال ما زمانی احساس پویایی بیشتری می‌کرد که یک دفاع راست با فرارهای تند و تیز و سانترهای دقیق و میلی‌متری رو کند؛ آنچه قبلا مهدی مهدوی‌کیا داشت. زمانی در بازی دوستانه ایران و رم، علی کریمی نصف بازیکنان تیم ایتالیایی را دریبل زد و توپ را به تیر کوبید. مطبوعات ایتالیا ذوق‌زده شده بودند؛ درست مثل زمانی که نشریات آلمان از محو شدن میشاییل بالاک مقابل جادوگر ایرانی حیرت کردند و به آن پرداختند. توجه رسانه‌ای به یک استعداد ایرانی وقتی از این جنس باشد لذتبخش است؛ همانطور که این روزها تمرکز مطبوعات پرتغال روی هنر پنالتی‌گیری مهدی طارمی خوشحال‌مان می‌کند. پرتاب‌های محمدی بسیار بامزه است و خیلی مواقع هم گره‌گشا می‌شود، اما واقعیت آن است که فوتبال را با «پا» بازی می‌کنند و هنر واقعی، بهتر چرخاندن توپ روی زمین است. به محمدی تبریک می‌گوییم، اما همچنان منتظر می‌مانیم ستارگان ایرانی مثلا به‌خاطر دریبل زدن یکی از بهترین هافبک‌های تاریخ آلمان موردتوجه و تحسین قرار بگیرند.