روزگار شهریار

دلیل اول: مغانلو نسبتا دیر به سطح اول فوتبال ایران رسیده است. او در پیکان و ملوان سابقه بازی دارد. در دسته اول آقای گل شده و در تیم ضعیف پیکان هم جزو گلزنان برتر لیگ بوده است. بنابراین روشن است که چارچوب دروازه را می‌شناسد و گل را بو می‌کشد. نکته اینجاست که در هیچ‌یک از تیم‌های قبلی مغانلو این همه بازیکن مکمل و توانا در فاز هجومی کنارش قرار نداشتند. اینجا اما از وحید امیری تا مهدی ترابی، امید عالیشاه، احسان پهلوان و حتی احمد نوراللهی به این بازیکن کمک می‌کنند تا بیشتر در شرایط گلزنی قرار بگیرد. او اگر به اندازه سابق چارچوب‌شناسی به خرج بدهد، حتما در پرسپولیس گل‌های بیشتری خواهد زد.

 دلیل دوم: مهارت مغانلو تنها گشودن دروازه رقبا نیست. او یک مهاجم بسیار فعال و پرتحرک است که با عوض کردن جا و تحت فشار گذاشتن مدافعان حریف، به تیمش کمک می‌کند. تکاپوی او برای تیم مقابل خسته‌کننده است. از این نظر او دقیقا در نقطه مقابل بازیکنی مثل مهدی عبدی قرار می‌گیرد. عبدی اگرچه شم گلزنی بالایی دارد، اما مدام به‌خاطر کم‌تحرکی‌اش از کادر فنی هشدار دریافت می‌کند. نقطه‌ضعف او اما نقطه قوت مغانلو است.

 دلیل سوم: مغانلو مهاجم تک‌بعدی نیست. او به همان اندازه که به‌خاطر قد بلندش روی ارسال از کناره‌ها خطرناک است، در بازی با پا و زدن شوت از راه دور هم توانایی دارد. این مساله باعث می‌شود او طیف متنوع‌تری از موقعیت‌ها را برای خودش و تیمش بسازد. زمان جذب شهریار شاید این تصور به‌وجود آمده بود که او فقط برای سرزنی می‌آید، اما تا همین جا و طی کمتر از ۴۰۰ دقیقه بازی، مغانلو نشان داده که فوتبالش جنبه‌های مهم دیگری هم دارد.

 دلیل چهارم: به نظر می‌رسد مغانلو در پرسپولیس کاملا پذیرفته شده و بازیکنان روابط خوبی با او دارند. پاس‌های سخاوتمندانه‌ای که برای شهریار ارسال می‌شود و نیز تبریک گسترده نیمکت‌نشینان به این بازیکن بعد از شکسته شدن طلسم گلزنی‌اش نشان می‌دهد او خیلی سریع توانسته با همبازیان جدیدش ارتباط برقرار کند. از سوی دیگر هوای لژیونر شدن در سر همه بازیکنان موفق ایرانی هست. شهریار مغانلو ابتدای فصل هم از پرسپولیس پیشنهاد داشت، اما درست به همین دلیل راهی سانتاکلارا در لیگ پرتغال شد و یک دوره ناموفق را آنجا گذراند. حالا او اروپا را هم دیده و برگشته؛ بنابراین عطش قبلی را ندارد و با ظرفیت و توانایی‌های واقعی‌اش کنار آمده است.