تغییر رویکرد در وام دهی

اتاق بازرگانی ایران-چین در سال ۱۳۸۰ برای گسترش روابط تجاری ایران با چین تأسیس شد. کشوری که در این مدت تلاش کرده است خود را به عنوان شریک تجاری اول ایران معرفی کند. اسدالله عسگراولادی رئیس هیأت مدیره اتاق بازرگانی ایران و چین، از این کشور به عنوان یکی از متحدان اصلی ایران در زمان تحریم‌ها یاد می‌کند و در مورد انتقادات پیرامون کالاهای بی‌کیفیت چینی معتقد است خود ما مقصریم که می‌رویم و کالاهای بی‌کیفیت‌ آنها را خریداری می‌کنیم.وی بر همکاری با شرکت‌های صاحب نام این کشور در حوزه‌های مختلف تاکید دارد.

جناب آقای عسگراولادی، تصمیم سازی در اتاق بازرگانی کشور به طور خاص در رابطه با چین به چه صورت انجام می‌شود؟ آیا رویه ای برای تعامل مناسب تر فعالان در این حوزه و سیاست گذاران وجود دارد؟

در توضیح این سوال ابتدا عرض کنم که ما در اتاق بازرگانی بخشی به نام چین نداریم. اتاق بازرگانی شامل اتاق ایران، تهران و ۳۰ اتاق مرتبط با شعب شهرستان‌ها می‌شود و بخش مشخصی که این روابط را بررسی می‌کند، اتاق مشترک روابط ایران و چین است که از ۱۸ سال پیش با حدود ۴۰۰۰ نفر عضو، با این کشور در رابطه ای تنگاتنگ هستیم و در بیشتر جلسات و کمیسیون‌ها شرکت می‌کنیم. چندین پروتکل امضا شده با CCPIT و TDC داریم و رفت و آمدهای زیادی صورت می‌گیرد. مبادلات مالی ما در زمان انقلاب حدود ۲۰۰ میلیون دلار بود درحالی که سال‌ ۲۰۱۳ به مرز ۵۲ میلیارد دلار رسید، ولی با افت قیمت نفت در سال ۲۰۱۵ و ۲۰۱۶ به ۳۴ میلیارد دلار کاهش پیدا کرد. با این حال پیش‌بینی ما برای سال ۲۰۱۷رقم۴۰میلیارد دلار است. در عین حال نکته ای که در تمام این سال‌ها وجود داشته است این بوده که میزان صادرات ما همواره از واردات بیشتر و تراز مالی در مجموع به نفع ما بوده است. در عین حال همواره اعضای خود را به صادرات بیشتر به این کشور ترغیب کرده ایم و خواستار سرمایه گذاری مشترک با چین بوده ایم زیرا سرمایه‌گذاری مشترک، حکم پایگاه‌های محکمی‌را دارد که در بحران‌های سیاسی باعث افزایش دوام می‌شود. نیاز اصلی ما پول آنها نیست، بلکه تکنولوژی و سهم بازار آنهاست که نیاز اصلی مارا تشکیل می‌دهد.به‌هرصورت سنگ یکی از کالاهایی است که کشورمان، هم صادرکننده و هم وارد کننده آن است. سنگ خام در ابعاد مترمکعب به چین صادر شده و پس از عملیات فرآوری(تراش) بصورت ورقه‌ای قیمت گذاری و به اروپا و خاورمیانه صادر می‌شود؛ ما نیز جزو وارد کنندگان ورقه‌های سنگی هستیم.

اتاق بازرگانی راه ورود به کدام بازار را برای فعالان حوزه سنگ باز کرده‌است؟

اتاق بازرگانی مستقیماً این کار را انجام نداده  است، بلکه‌هیأت‌هایی را به نقاط مختلف جهان می‌فرستد. هیأت‌های اعزامی، بیشتر کارهای دولتی را انجام می‌دهند و فاینانس‌ها بیشتر مربوط به آنها می‌شوند، زیرا شرکت‌های غیردولتی توانایی تامین مالی کافی را ندارند. از این منظر، اتاق بازرگانی در توسعه اجرایی، نقش خاصی ایفا نمی‌کند. اما از طرف دیگر در ایجاد بستر مشاوره ای و دعوت یا اعزام هیأت‌ها نقش فعالی برعهده دارد. البته این اتاق در زمینه ایفای نقش بیشتر، برنامه دارد، اما متاسفانه شرایط کلی کشور چندان برای اجرای آن برنامه‌ها مناسب نیست. تا زمانی که ساماندهی کاملی در ساختار اقتصادی ما صورت نگیرد، کاری از اتاق برنمی‌آید. ما شخصا در نمایشگاه‌ها شرکت می‌کنیم؛ هیأت‌هایی در نمایشگاه حضور پیدا کرده و معامله می‌کنند، اما اتاق ایران مشخصا، هیأتی را اعزام نمی‌کند و بیشتر تمایل به دریافت هیأت‌های اروپایی دارد.

آیا اتاق ایران و چین پژوهش‌های لازم را برای شناخت دقیق بازارهای این کشور انجام داده است؟

بله، مرتب در حال تحقیق هستیم. تاکنون ۵ بازار در چین شناسایی شده است. منطقه شانگهای، سینگچیان، پکن، گوانجو و شیان. همواره در نمایشگاه‌های آن‌ها حضور داریم. از جمله نمایشگاه موادغذایی، اتومبیل و همچنین سنگ که معمولا در شیان یا گوانجو برگزار می‌شود. صادرکننده‌های بزرگ سنگ کشور را با هدف معرفی و فروش سنگ ایران به این نمایشگاه می‌بریم و تا حد امکان تسهیلاتی را برایشان فراهم می‌کنیم. درحال حاضر ۶۰ تا ۷۰ درصد صادرات سنگ ما به کشور چین است و حدود ۲۰ درصد را پس از فرآوری برمی‌گردانیم.به‌هرصورت بخش اعظم صادرات سنگ ما به این کشور است زیرا چین علاوه بر اینکه خود، مصرف کننده سنگ فرآوری‌شده است، بخشی از سنگ فرآوری‌شده را نیز صادر می‌کند. کشورهای عربی یکی از اصلی‌ترین مصرف‌کنندگان هستند و کشورهای CIS نیز اخیرا شروع به استفاده از سنگ کردند. از طرفی ما نیز در کشور از این سنگ‌ها استفاده می‌کنیم. اساسا سندیکای تولیدکنندگان و صادرات سنگ یکی از اعضای اتاق بوده که بسیار فعال نیز هست.

عمده بررسی‌ها و اطلاعات دریافتی ما از کانال موسسه بزرگی به نام CCPIT (سازمان تجارت خارجی چین) است که نقش اتاق بازرگانی را دارد و ما با  آن‌ها پروتکلی امضا کرده ایم. زمانی‌که ما با هیأت مرتبط با سنگ به آن‌ها مراجعه می‌کنیم، وظیفه فراخوانی فروشندگان و خریداران سنگ را به عهده دارد.

با وجود مشکلات در حوزه سنگ بین کارخانه‌داران و معدن داران در قیمت‌گذاری و در نحوه صادرات، تأمین مواد اولیه، تاکنون راه حل مناسبی برای رفع این مورد در نظر گرفته اید؟

صادرکنندگان و همچنین معادن، مشکلات و چالش‌هایی دارند. ما در قیمت‌گذاری تنها حق مشورت داریم، نه دخالت؛ ما قیمت نهایی را به طرفین اعلام می‌کنیم. باید به‌هر نحو تعاملی صورت گیرد زیرا در غیر این صورت، خریدار، سنگ را از جای دیگری تأمین می‌کند. اتاق بازرگانی مشترک ایران و چین تنها نقش مشورت دهنده را دارد و با بررسی مشکلات بانکی  و مالی به طرفین کمک می‌کند. ما عامل اجرا نیستیم و تنها مشورت دهنده‌هستیم.

به عنوان یک صاحب‌نظر، بهبود توسعه صادرات سنگ را در اصلاح چه مواردی می‌بینید؟

باید بین دولت (به عنوان صاحب اصلی) و معدن‌کار (به عنوان شخص دارای پروانه کار)، توافقی صورت گیرد تا مانعی در برداشت و عرضه سنگ بوجود نیاید. مسأله بعدی بانک‌ها هستند که باید تنخواه لازم را به معدن‌کاران برای استخراج بدهند. برای حل این مسائل باید با صادرکنندگان و واردکنندگان مشورت شود تا در معاونت معدنی وزارت صنعت، معدن و تجارت رسیدگی و برطرف شود.

حجم مبادلات ایران و چین در حوزه سنگ تا چه حد است؟ بسیاری معتقدند بیشترین فروش ما به چین بصورت خام‌فروشی با ارزش افزوده پایین است، نظر شما در این مورد چیست؟

ما زمانی می‌توانیم خام فروشی را ترک کنیم که به تکنولوژی پیشرفته دسترسی داشته باشیم. اگر این ماشین‌آلات مدرن، در اختیار معدن کاران قرار نگیرد، ناچاریم به خام فروشی ادامه دهیم، چون ممکن است بازار را از دست بدهیم. دولت برای بهبود این وضعیت باید از طریق بانک‌ها، وام‌هایی برای خرید ماشین‌های به روز در اختیار بگذارد و بجای وثیقه ملک یا غیره، ماشین‌ها را به عنوان ضمانت بپذیرند. پس از ورود ماشین‌آلات می‌توان تکنولوژی آن‌ها را گسترش داد. باید سیستم وام‌دهی معادن تغییر کند.

آیا اتاق ایران و چین فکری منسجم و پویا برای تبادل نظر بین فعالان حوزه سنگ دارد؟

بله؛ ما همواره در جلسات دعوتشان می‌کنیم، در نمایشگاه‌های آن‌ها شرکت می‌کنیم و اعتقاد داریم با حضور نسل جدید در هیأت‌های مختلف می‌توانیم قدم مناسبی را در این زمینه برداریم.

یعنی سیستم آموزشی برای آنها تدارک ببینید؟

بله، سیستم آموزشی عملی و کاربردی که با حضور نسل جوان در نمایشگاه‌ها ، معادن و .. بدست می‌آید نه صرفاً در سیستم دانشگاهی. حضور در معدن و فرآوری است که باعث یادگیری می‌شود.