مرگ آن دو دختر جوان

پاسخ این پرسش در دل تحلیل جامعه شناختی و مطالعه وضعیت زندگی جوانان، نوجوانان و به‌ویژه دختران ایرانی است. متاسفانه جامعه ما سازوکارهای پاسخگویی مناسب به هیجانات نوجوانان را ندارد. نمای بیرونی جامعه ما تا حد زیادی انعطاف‌ناپذیر، جدی و خشونت آمیز است و این موضوع، فضا را برای تامین نیازهای جوانان و نوجوانان که مهم‌ترین خصیصه‌‌شان بی‌توجهی به برخی هنجارها و تحرک است، تنگ می‌کند. از سوی دیگر نهاد خانواده در جامعه ما با مجموعه وسیعی از پارادوکس‌های تربیتی، در بیشتر اوقات در حال کنترل و اعمال خشونت‌های مختلف بر فرزندان است بدون آنکه اندیشه‌ای برای مدیریت هیجانات و احساسات فرزندان در سر داشته باشد. نکته مهم دیگر اشاره به سیستم ناکارآمد تعلیم وتربیت است. این سیستم هرگز احساس توانایی و مسوولیتی درقبال چالش‌ها و بحران‌های روحی دانش‌آموزان ندارد غافل از اینکه بخش قابل‌توجهی از اعضای این سیستم روزانه به‌دلیل عدم مهارت آموزی و ناتوانی در برخورد باچالش‌ها در دام آسیب‌های اجتماعی گرفتار می‌شوند و پناهگاهی ندارند، متاسفانه آموزش و پرورش هم همچنان درگیر الگوهای آموزشی ناکارآمد و منسوخ است و به‌ظاهر اراده‌ای هم برای تغییر این رویه وجود ندارد.