اتفاق‌های منفک و مجزا موج نمی‌سازند

آقای دکتر آیا با توجه به اتفاق‌هایی که در چند مدت اخیر افتاده است فکر می‌کنید موجی در حال شکل‌گیری است که افراد به خاطر اشتباهاتی که داشته‌اند عذرخواهی کنند؟

نه اتفاقا من معتقدم که این اتفاق‌ها، پدیده‌های منفردی هستندکه به خاطردر کنار هم گذاشته شدن در رسانه‌ها به شکل یک موج دیده می‌شوند. اگر بخواهم دقیق‌تر بگویم مساله این است که کاربران شبکه‌های اجتماعی با بازتاب این اتفاق‌ها و در کنار هم قرار دادن آنها سعی دارند به نوعی فرآیند برجسته‌سازی (AGENDA SETTING) انجام دهند. به این معنی که با برجسته کردن این رویدادها چنین وانمود کنند که موجی در حال شکل‌گیری است. علتش هم این است که آنها دوست دارند چنین موجی شکل بگیرد. بنابراین از هر ابزاری از جمله شبکه‌های اجتماعی که در کنترل خودشان است کمک می‌گیرند و آرزوها و انتظاراتشان را بیان می‌کنند. این موضوع در واقعیت مجازی این گونه رسانه‌ها برجسته می‌شود، تولید و بازتولید می‌شود، مورد استقبال قرار می‌گیرد و البته بعد از مدتی ممکن است به فراموشی سپرده شود. منکر این نیستم که در دنیای واقعی هم اثرگذاری دارد اما اینکه به‌عنوان یک موج به آن نگاه کنیم که می‌تواند تغییرات فرهنگی ایجاد کند، من چنین نظری ندارم. در واقع به‌عنوان یک انسان بسیار دوست دارم که چنین اتفاقی بیفتد،‌ حتی ممکن است برایش هم تلاش کنم اما به‌عنوان یک کارشناس فکر می‌کنم این رخدادها و این اتفاق‌ها حتی با بازتاب پیدا کردن در شبکه‌های اجتماعی هم نمی‌توانند موج‌هایی برای تغییر فرهنگی ایجاد کنند.

موج‌های اجتماعی که می‌توانند به تغییر فرهنگی منجر شوند چه خصوصیاتی دارند؟ چرا فکر می‌کنید که این اتفاق‌ها که به قول شما پراکنده و منفرد هستند به کمک شبکه‌های اجتماعی نمی‌توانند موج‌سازی یا فرهنگ‌سازی کنند؟

 ببینید هر موجی به تغییر یا اصلاح فرهنگی منجر شود. اما این به معنایی نیست که ما مشخصه‌های دقیق و واقعی برای موج‌های تغییرساز یا اصلاح‌گر داریم. واقعیت این است که برای تغییر فرهنگی نمی‌توان فرمول ارائه کرد. به هر حال تجربه‌های متعدد تاریخی در کشورهای مختلف می‌تواند راه و چاه را مشخص کند، زمینه‌های مشترکی را نشان بدهد. خود شما هم می‌گویید جوامع و کشورهای مختلف. اصل قضیه هم همین است. فرهنگ و به‌طور کلی جامعه یک پدیده همواره در حال تغییر و نوسان است. این در حالی است که تفاوت‌های اجتماعی و ارزشی در کشورها و فرهنگ‌های مختلف نیز بسیار زیاد است. در این گستره پر از تفاوت و متنوع نمی‌توان یک فرمول دقیق برای تغییرات فرهنگی و اجتماعی عنوان کرد.

اما به هر حال شبکه‌های اجتماعی نشان داده‌اند که می‌توانند در واقعیات جامعه تغییر ایجاد کنند. این عذرخواهی‌ها وقتی در تیراژ بسیار بالا بازانتشار می‌شود و مورد استقبال قرار می‌گیرد می‌تواند دیگران را هم مجاب کند که در مقابل اشتباه‌هایشان عذرخواهی کنند، همین موضوع به‌صورت گلوله برفی می‌تواند هر روز افراد بیشتری را به این موج اضافه کند. این‌طور نیست؟

ببینید اینکه شما هم اصرار می‌کنید تا از دل این رخداد‌ها، موج را ببینید، نشان می‌دهد که شما هم امیدوارید به این موضوع، من هم مثل شما امیدوارم. اما یادمان نرود داریم در مورد یک تغییر صحبت می‌کنیم. اگر قرار باشد بخواهیم در یک موقعیت توصیفی رخدادها را مرور کنیم، بله می‌توانیم بگوییم موج ایجاد شده است. اما وقتی در مقیاس کلان‌تر به موضوع تغییر در بافت فرهنگی می‌پردازیم قضیه فرق می‌کند. شکل‌گیری یک موج فی المثل به نام عذرخواهی یا حلالیت طلبیدن، به تنهایی و چند مورد اتفاق نمی‌افتد. کاربران شبکه‌های اجتماعی هم بعد از تکرار این موضوع در چند مرحله نسبت به آن بی حس می‌شوند و حتی ممکن است تبدیل به طنز شود. چیزی که می‌گوییم به ویژه در فضا و چارچوب شبکه‌های اجتماعی و رسانه‌های جدید به شدت حساس و ظریف است.

ما از تغییرات فرهنگی و موج‌هایی که ممکن است تبدیل به یک فرهنگ شوند چه چیزهایی می‌دانیم.

دانش ما تحلیلی است. هر تغییری در بستر خودش کارساز است.ما می‌دانیم که تغییر فرهنگی درازمدت و طولانی است. حرکت موج‌های بسیار درونی‌تر از تغییر در لایه‌های بالایی است. آرام،‌زیرپوستی و خزنده است و کار خودش را در طول زمانی که اتفاق می‌افتد، انجام می‌دهد. با این همه من منکر تاثیرات مثبت این رخدادها و برجسته‌سازی انها در فضای مجازی نیستم. اتفاقا ممکن است اگر دچار انحراف نشود، که خیلی هم احتمالش بالا است، باعث شود تا برخی کدورت‌ها کاهش پیدا کند، انسجام اجتماعی را تقویت کند و التهاب موجود در جامعه را هم کاهش دهد. بنابراین کسی به این موضوع بدبین نیست. همان‌طور که گفتم اگر چنین اتفاقی بیفتد و نتایج معین و واقعی داشته بسیار هم مطلوب است. اما اگر بخواهیم نتایج دور و درازتر چنین پدیده‌ای را دنبال کنیم و بحث بر سر تغییرات دراز مدت باشد، خب موضوع راه بحث متفاوتی هم خواهد داشت. من شخصا فکر نمی‌کنم این پدیده‌های منفرد و مجزا به موجی اثرگذار تبدیل شوند که نتیجه‌ آن تغییر در لایه‌های فرهنگی و اجتماعی باشد.