پایان عصر علاقه‌مندی به تمایز راست و دروغ

از این جهت می‌گوییم اطلاعات مختلف که در بسیاری از موارد این داده‌های اطلاعاتی در برابر هم قرار دارند و صادق بودن یکی به معنای کذب بودن دیگری است. در چنین عصری آموزش فضیلت راستگویی و قبیح دانستن رذیلت دروغگویی برای همگان سخت‌تر می‌شود. انسان عصر شبکه تقریبا فاقد هر نوع سیستم ایمنی و هشداردهنده در برابر دریافت اطلاعات کذب است. ما ناچار به پذیرش یک اصل دیگر نیز هستیم، اینکه اخلاق اجتماعی در مراوده انسان‌ها با خانواده، حلقه دوستان، سیستم آموزشی و رسانه‌ها شکل می‌گیرد. نکته قابل‌توجه آن است که شبکه‌های اجتماعی بر همه این چهار گروه سلطه پیدا کرده‌اند و اطلاعات افراد در همه این گروه‌ها متاثر از گردش اطلاعات در شبکه‌های اجتماعی است پس می‌توان این ادعای بزرگ را مطرح کرد که عصر شبکه‌ها در حال انجام دو کار اساسی است. اول شکل دادن به اخلاق اجتماعی کم‌سالان و دوم تغییر اخلاق اجتماعی بزرگسالان.  در این شبکه‌ها زندگی نمایشی مبتنی بر نشانه‌های ثروت و قدرت به‌عنوان الگوی زندگی ایده‌آل ترویج می‌شود. همین‌طور در همه گروه‌های گوناگون انسانی از نظر سن و طبقه و علایق، شبکه‌های اجتماعی در حال نمایش ابرانسان‌هایی هستند که متناسب با علایق آن گروه، زندگی سرشار از موفقیت و خوشبختی دارند.

به‌عنوان مثال در یک گروه ماهیچه‌های گره خورده نماد ابر انسان است و در گروه دیگر زخم‌های روی پیشانی و سر. در جایی دیگر هم جراحی‌های مختلف زیبایی. حرف آخر اینکه اخلاق اجتماعی امروز ما متکی بر منابعی بیرون از تعاریف منابع اخلاقی پیشینی است. این تغییر منابع اخلاق اجتماعی در نهایت منجر به تغییر سبک زندگی و شیوه‌های تعامل انسانی با یکدیگر شده یا خواهد شد. معضل امروز انسان درگیر در شبکه‌های اجتماعی نداشتن قدرت تمییز بین راست و دروغ است. اما معضل بعدی برآمده از این ساختار، شکل گرفتن انسان‌هایی است که اهمیتی برای تمایز دادن میان راست و دروغ قائل نمی‌شوند. در واقع با هجوم «فیک‌نیوز» و گسترده شدن شایعات هر روزه، ما با انسانی روبه‌رو خواهیم شد که حوصله و علاقه‌ای برای تمایز راست و دروغ ندارد. این اتفاق می‌تواند منشا مشکلات بسیاری در روابط فردی انسان‌ها با یکدیگر شود و علاوه بر آن گستره بی‌اخلاقی‌های اجتماعی را به نهادهای اصلی شکل‌گیری اخلاق اجتماعی مانند خانواده،‌حلقه‌های دوستان و... تسری بدهند.