رد پای دو غریبه (فصل 5 -بخش سی و سوم)

من موصل را می‌خواهم

با روشن تر شدن مقیاس فروپاشی عثمانی در سوریه، پس از شام ۶ اکتبر ۱۹۱۸، دیوید لوید جورج شروع به اندیشیدن در این مساله کرد که چگونه «ترکیه را تکه تکه کند». نخست‌وزیر انگلیس در پاریس بود و آن روز را با فرانسوی‌ها به سر برد و بر سر شرایط متارکه جنگی که به دشمنانشان پیشنهاد خواهند داد توافق کردند. لویدجورج از عثمانی‌ها نفرت داشت و مدت‌ها در آرزوی نابودی امپراتوری عثمانی بود. او یکسال پیش تر به کابینه خود گفته بود که «گهواره تمدن» را به «بیابانی نمناک» تبدیل کرده است. او می‌گفت: «نباید هرگز به ترک‌ها اجازه داده شود که این سرزمین‌های بزرگ را در آینده به شکلی ناکارآمد اداره کنند». اما اگر عثمانی نه، پس کی؟ توافقنامه سایکس- پیکو طرحی برای توافق‌های پسا جنگ داشت اما این توافق‌ها چیزی نبود که لوید جورج خواستارش بود.

در جلسه‌ای با اعضای کابینه‌اش که در آن وی فهمید که بالفور به آلنبی گفته که به این معامله پر مناقشه احترام بگذارد، لوید جورج این را «کاملا غیرقابل کاربست به شرایط فعلی و... در مجموع توافقی بسیار نامطلوب از نظر بریتانیا» دانست. تا جایی که به او مربوط بود، انگلیسی‌ها یک تنه عثمانی را شکست دادند – او بعدها نوشت «دولت‌های بعدی فقط چند پلیس «کاکاسیاه» کار گذاشتند تا ببینند که ما چیزی از مقابر مقدس ندزدیده باشیم»- و انگلیسی‌ها باید سهم شیر را از این غنیمت بگیرند. اما صرفنظر از این حقیقت، کامبون- سفیر فرانسه- اصرار داشت که این معاهده باید محترم شمرده شود. زمانی که لورنس به دمشق رسید کاملا روشن شده بود که دولت فرانسه بدون جنگ از امتیازاتی که سه سال پیش تر ژورژ- پیکو به زور به آن دست یافته بودند عقب‌نشینی نخواهد کرد.

موریس هانکی (Maurice Hankey)، وزیر امور کابینه، که در جلسه شامِ پاریس حاضر بود می‌گوید آن شب لوید جورج هنگام صرف شام در کنار دو تن از همکارانش «رویکرد سختگیرانه‌ای اتخاذ کرد». او «می خواست بر اساس توافقنامه سایکس- پیکو جلو برود تا فلسطین برای ما شود، موصل در زمره مناطق انگلیسی قرار گیرد و حتی فرانسوی‌ها از سوریه رانده شوند.» هانکی افزود اگرچه نخست‌وزیر نسبت به پرزیدنت ویلسون «بسیار تحقیرآمیز» برخورد می‌کرد اما می‌توانست ببیند که چگونه این آمریکاییِ مقدس نما می‌تواند از چانه زنی‌هایی که در جریان خواهد بود استفاده ببرد. به گفته هانکی، در بحبوحه بحث‌های بعدی، لوید جورج «برخی شیطنت‌های ظریف انجام داد و از آمریکا خواست تا فلسطین و سوریه را بگیرد تا اینکه آنها بهانه‌ای برای نگه داشتن سوریه داشته باشند».

علاقه ناگهانی نخست‌وزیر به موصل زیر سر هانکی بود. همین هانکی بود که هشت هفته پیش تر- پس از آنکه خاطرات یک دریاسالار ارشد در مورد نیاز انگلیس به نفت را خوانده بود- لوید جورج را به اهمیت این شهر آگاه کرده بود. این دریاسالار ادامه داده بود از آنجا که نفت چهار برابر موثرتر و کارآمدتر از زغال سنگ است، این ماده ارزشمند سرانجام به منزله سوخت مهم دریایی بر دیگر مواد فائق خواهد آمد. این البته بریتانیا را آسیب پذیر می‌سازد، زیرا در حالی که این کشور از ذخایر زغال‌سنگ داخلی برخوردار است، برای تامین نفت به آمریکا وابسته است. بر‌خلاف پیش زمینه خصومت‌های پرزیدنت ویلسون با امپریالیسم، اگر امپراتوری بریتانیا قدرت غالب دریایی باقی می‌ماند، بنابراین مهم بود که «کنترل بی قید و شرط بیشترین میزان از نفتی را که می‌توانیم به دست آوریم.»

این دریاسالار کاملا به عمد و به موقع وارد این جریانات شد، زیرا دولت بریتانیا در آن زمان قرار بود استراتژی ماه‌های پیش روی خود را مورد بررسی قرار دهد. متفقین تا حدودی تهاجم بهارانه آلمان‌ها را دفع کرده بودند و انتظار داشتند که جنگ یک سال دیگر به طول انجامد. ستاد ارتش، که در حال برنامه‌ریزی برای حملاتی قریب الوقوع به شمال فرانسه و فلسطین بود، به کابینه گفته بود در نظر ندارند که به سوی شمال بین‌النهرین پیشروی کنند. آنجا نیروهای بریتانیایی از بصره به بغداد و سپس کرکوک پیشروی کرده اند؛ نقطه پایانی که سایکس در دیدار خود در ۱۰ نوامبر سه سال پیش‌تر مطرح کرده بود. به باور این دریاسالار، این قوای بریتانیایی در آستانه رسیدن به حوزه‌های نفتی‌ای بود که در مورد آنها اعتقاد بر این بود به سوی شمال و در زیر استپ‌های سنگی اطراف موصل قرار دارد؛ منطقه‌ای که در آن زمان هنوز در دستان عثمانی بود.

گزارش‌های زمین شناسان آلمانی که منطقه را پیش از جنگ‌شناسایی کرده بودند این دریاسالار را به این باور رساند که این حوزه‌ها «بزرگ‌ترین منابع توسعه نیافته در حال حاضر است که جهان به آن پی برده است». او سپس پیش بینی کرد: «قدرتی که زمین‌های نفتی ایران و بین‌النهرین را در کنترل بگیرد، بیشترین منبع تامین سوخت مایع در آینده را کنترل خواهد کرد.» در جایی دیگر او تاکید کرده بود که «این کنترل باید مطلق باشد و هیچ نیروی خارجی یا نفع خارجی به هیچ شکلی نباید در آن مداخله داشته باشد».

آخر هفته