کارنامه هاشمی

هاشمی رفسنجانی پس از پایان جنگ و در ۱۲ مردادماه ۱۳۶۸ در شرایطی دولت را تحویل گرفت که تقریبا نیمی از بودجه کشور با کسری روبه‌رو بود، ۱۴ نرخ ارز در سیستم بانکی رایج بود، میانگین رشد اقتصادی کشور در یک دهه پیش از آن منفی بود و جامعه به لحاظ سیاسی و اجتماعی با محدودیت‌های زیادی روبه‌رو بود. خاطرم هست که در دوران جنگ برای ما نوجوانان خوردن موز، کره با صبحانه و تماشای یک فیلم سینمایی جذاب تقریبا رویایی دست نیافتنی بود. روابط خارجی کشور در وضعیت استیصال قرار گرفته بود و هنوز عده زیادی از رزمندگان کشور در اسارت رژیم بعثی قرار داشتند.

هاشمی رفسنجانی اولویت را به اصلاحات اقتصادی داد و برای اولین بار عده‌ای تکنوکرات را به اداره کشور گمارد. با بهره‌گیری از منابع داخلی و خارجی و بهره‌گیری از ظرفیت‌های بلااستفاده موفق شد، رشد اقتصادی کشور را در یک مدت کوتاه به نرخ دو رقمی برساند و مردم ایران قادر شدند بار دیگر سبد خود را از کالاهای مصرفی پرکنند و از جمله موفق شدند نوع ماشین خود را انتخاب کنند و اندکی رایحه فضای باز سیاسی و اجتماعی را استشمام کنند. شاید هیچ رئیس‌جمهوری به اندازه وی، به جزئیات آمار و ارقام اقتصادی توجه نشان نمی‌داده است و گاه سوالاتی از مدیران اقتصادی کشور می‌کرده است که آنان پس از چند روز و با بررسی‌های فراوان قادر به پاسخ به آنها بوده‌اند. برخی از سیاستگذاران در دوره وی بر این اعتقاد هستند که هرچقدر وی به مسائل اقتصادی در سطح خرد و بنگاه‌ها اشراف داشت، ولی گاه نسبت به مسائل کلان اقتصادی غفلت داشت.

از جمله رشد افسار گسیخته نقدینگی در دوره وی که بالاخره نرخ تورم را در سال ۷۳ به ۵۰ درصد رساند که بالاترین رشد قیمت‌ها پس از دوران جنگ جهانی دوم بود. همین تورم افسارگسیخته بود که وی را وادار به برگشت از سیاست‌های تعدیل و آغاز سیاست‌های تثبیت کرد که بسیاری معتقدند با تفکرات بنیادین وی متناقض بود و بنا به مقتضیات زمانی به اجرا درآمد. ولی انتخابات سال ۷۶ نشان داد که تفکر حرکت به سوی اقتصاد آزاد همچنان با استقبال عمومی روبه‌رو است، اگرچه هاشمی می‌توانسته است به اصلاحات سیاسی و اجتماعی هم توجه نشان دهد، موضوعی که وی در دوران ریاست‌جمهوری خود به آن نپرداخته است. البته گذر زمان نشان داد وی اندک اندک به اهمیت توسعه سیاسی در کنار توسعه اقتصادی پی برده است.