تاثیر هیجانات بر سرمایه‌گذاری

رفتار سرمایه‌گذاران

رفتار سرمایه‌گذاران تنها به‌منظور کسب سود بیشتر از بازار نیست و گاهی به ارضای خواست درونی آنها مربوط می‌شود. به‌عنوان مثال، برخی از افراد در حالی که معاملات‌ آنها سودده نیست، به‌طور مداوم به معاملات سهام می‌پردازند و به جای اینکه سرمایه‌گذاری را یک عمل هوشیارانه مالی تلقی کنند، این کار را به چشم یک بازی لذت‌بخش می‌بینند. در سمت دیگر، احتمال دارد ریسک‌های معقولی که برای کسب سود بالاتر در بازار باید آنها را پذیرفت از سوی این افراد رد شوند؛ ترس از فقیر شدن یا از دست دادن سرمایه می‌تواند این رفتار را توجیه کند. برخی دیگر از فروش سهامی که قیمت آن سقوط کرده خودداری می‌کنند؛ چراکه می‌خواهند همچنان امیدوار بمانند که قیمت‌ها بالاخره رشد خواهند کرد و مجبور نخواهند بود به شکست خود اعتراف کنند. هر دوحالت روحی ذکر شده، نشان‌دهنده رفتار احساسی سرمایه‌گذار هستند. وبلاگ «آگاه» در مقاله‌ای تاثیر شرایط روانی سرمایه‌گذاران بر تصمیم‌گیری آنان را بررسی کرده که در این گزارش بخشی از آن مورد استفاده قرار گرفته است.

نقش اطلاعات ورودی

تئوری‌های متعددی، پشیمانی و واکنش افراطی خریداران و فروشندگان را در بازارهای مالی بررسی کرده‌اند. شرایط روحی سرمایه‌گذاران در زمان‌هایی که استرس افزایش می‌یابد (چه این استرس ناشی از خوشحالی مفرط باشد چه از روی ترس) اغلب بر تفکر منطقی غلبه می‌کند. استرس ناشی از برداشت شخص از اطلاعات دریافتی است. سرمایه‌گذاران، اطلاعات موردنیازشان را از منابع مختلفی مانند سایت‌های تحلیلی و خبری، انجمن‌ها، شبکه‌های اجتماعی، دوستان و همکاران و خانواده به‌دست می‌آورند. افراد عادی، داستان سودهایی را که دوستان و آشنایان‌شان کسب کرده‌اند می‌شنوند و با این داستان‌ها خود را برای ورود به بازار متقاعد می‌کنند. داستان‌ها از دوره‌های صعودی در بازار ناشی می‌شوند، دوره‌هایی که بازار تمایل دارد یکسره روند افزایشی داشته باشد؛ کسب سود در بازار راحت بوده و سهام در حال رشد به وفور در دسترس است، در این هنگام است که یک سرمایه‌گذار مبتدی، سرمایه‌ای را که با تلاش فراوان به‌دست آورده است با امید کسب سود وارد بورس می‌کند و سعی دارد آن را از ضرر و زیان محفوظ دارد اما اغلب اوقات اغوا شده و دست به تصمیمات نابخردانه می‌زند.

از طرفی زمانی که سرمایه‌گذاران درباره رکود و مشکلات اقتصادی (کشور یا شرکت) و نزول احتمالی بازار می‌خوانند، ترس بر آنها غالب می‌شود و معمولا سهام‌شان را در پایین‌ترین قیمت می‌فروشند. البته گاهی اوقات نیز عکس این قضیه پیش می‌آید و در حالی که سرمایه‌گذاران به‌صورت ذهنی آمادگی مواجهه با یک بازار صعودی واقعی را ندارند بازار شروع به رشد می‌کند اما افراد مبتدی معمولا خیلی دیر وارد آن می‌شوند. به نظر می‌رسد دلیل تاثیرگذاری زیاد اطلاعات روی تصمیم‌گیری‌های سرمایه‌گذاران، عدم قطعیت در بازار است که خیلی سریع باعث ترس و تردید می‌شود و سرمایه‌گذاران را به سمت تصمیم‌گیری براساس احساسات و هیجانات سوق می‌دهد.

وابستگی احساسی

یکی دیگر از مشکلات احساسی در بورس که هیچ جایگاهی در پرتفوی یک سرمایه‌گذار موفق ندارد، وابستگی احساسی به یک سهم یا دارایی است. اگر مقداری سهام از پدر یا پدربزرگ‌تان به شما رسیده، احتمالا دوست داشته باشید بدون توجه به روند سهم و وضعیت شرکت، یادگاری پدربزرگتان را تا ابد نگهداری کنید در حالی که اگر واقع‌بین باشید باید آن سهام را بررسی کرده و اگر ارزش نگهداری و روند مناسبی ندارد آن را بفروشید. احساساتی بودن می‌تواند در زندگی و روابط شخصی ویژگی ارزشمندی باشد، اما نه در سرمایه‌گذاری. برای وجود هر دارایی در پرتفوی شما باید یک دلیل قانع‌کننده وجود داشته باشد و اگر یک دارایی، هدفی که مدنظر است را محقق نمی‌کند باید فروش آن را در نظر گرفت.