چشم‌انداز روابط ایران  و عربستان در سال 2018

سناریوی بدبینانه

این سناریو که وضعیت بدبینانه‌ای را برای دو کشور ترسیم می‌کند، با استناد به حجم و گستره تنش‌ها بین ایران و عربستان که در طول تاریخ روابط دو کشور بی‌سابقه بوده است، معتقد است امکان جنگ و تقابل مستقیم وجود دارد که علاوه‌بر روشن ساخت تکلیف وضعیت مبهم روابط دو کشور، سرنوشت این رقابت منطقه‌ای را که تاثیرات مهمی بر نظام و نظم منطقه‌ای خاورمیانه دارد، برای دیگر بازیگران نیز روشن می‌سازد. این سناریو با برجسته کردن رقابت‌های ژئوپلیتیک و ژئوکالچر دو کشور که اکنون بر سر سوریه به اوج رسیده و در دیگر حوزه‌ها چون بحرین، یمن، لبنان و عراق تداوم دارد، بر این استدلال اصرار می‌ورزد که شعله‌های بحران در روابط دو کشور با جنگ لفظی مقامات طرفین از آستانه تحمل عبور کرده و خارج از کنترل شده است.

سناریوی خوش‌بینانه

در سناریوی دوم که یک سناریوی خوش‌بینانه و مبتنی بر عناصر و ضرورت‌های همکاری است، این استدلال مطرح می‌شود که اقدامات کنونی عربستان برای خنثی کردن ظرفیت‌های به‌وجود آمده از مجرای برجام برای ایران است و تا زمانی که عربستان نتواند این توازن را برقرار سازد، تنش‌ها ادامه خواهد داشت. بنابراین به موزات راستی آزمایی در برجام که مساوی با کاهش بحران زایی برنامه هسته‌ای ایران است، این وضعیت عربستان و دولت‌های عربی خلیج‌فارس را وارد روندی می‌سازد که می‌تواند وضعیت تعریف حوزه‌های همکاری در شرایط جدید باشد.

سناریوی واقع‌بینانه

استدلال این سناریو این است که وجود تنش عنصر تفکیک‌ناپذیر از ماهیت روابط تهران و ریاض است که در دوره‌هایی که وضعیت آشوب در سطح منطقه افزایش پیدا می‌کند، به‌تبع آن و به دلایلی دیگر در سطوح دوجانبه و بین‌المللی، افزایش پیدا کرده و شکل تقابل به خود می‌گیرد؛ اما به سمت جنگ مستقیم کشیده نخواهد شد. وضعیت کنونی نیز اگرچه سطح، گستره و دامنه تنش‌ها بین دو کشور را افزایش داده؛ اما به دلایل مختلف نمی‌تواند به جنگ منجر شود.  عدم اطمینان از ضریب موفقیت در جنگ مستقیم، افزایش هزینه‌های جنگی، سرایت بحران به حوزه‌های پیرامونی، فعال کردن گسل‌های شیعی-سنی، قطع صدور نفت از خلیج‌فارس و بحران انرژی در سطح جهانی ازجمله آثار جبران‌ناپذیر جنگ مستقیم است که به زعم کارشناسان می‌تواند بر موضوع رقابت‌ها در سطح بین‌المللی نیز تاثیر مستقیم بگذارد. از این‌رو نه‌تنها قدرت‌ها و بازیگران منطقه‌ای، بلکه بازیگران و قدرت‌های بین‌المللی نیز از جنگ مستقیم بین دو کشور نه‌تنها حمایت نکرده، بلکه آن‌را موجب تحمیل آثار و خسارات جبران‌ناپذیر بر نظم و امنیت منطقه‌ای و بین‌المللی می‌دانند.

بنابراین با چنین استدلالی امکان جنگ بین ایران و عربستان ضعیف و شاید نزدیک به صفر باشد. اما در این میان شاهد فعال شدن بیش از پیش حوزه‌های رقابت، تنش و اقدامات تخریبی به‌خصوص از سوی عربستان هستیم که خود را در جنگ‌های نیابتی، یارگیری‌های منطقه‌ای و به‌طور کلی افزایش هزینه‌های جمهوری اسلامی برای بهره‌برداری از آثار سیاسی و اقتصادی خود در منطقه و در سطح بین‌المللی نشان خواهد داد. در این چارچوب و تا زمانی که وضعیت بحران سوریه روشن نشود و عربستان نتواند به یک برد ولو صوری در مقابل ایران دست پیدا کند و دورنمای مشخصی از مرزبندی‌های معطوف به نظم جدید، ترسیم نشود، نمی‌توان شاهد کاهش تنش بین دو کشور بود. تا ترسیم چنین وضعیتی، عربستان به دنبال کارشکنی‌ها و اخلال بیشتر در مصاف با ایران است که عدم مدیریت این رفتار تهاجمی و البته پرخاشگرانه که ناشی از تغییر شرایط منطقه‌ای، بین‌المللی برای نخبگان جدید عربستان و ورود این کشور به دوره پوست‌اندازی سیاسی است، می‌تواند پیامدهای خسارت باری برای تهران به دنبال داشته باشد.

به‌خصوص که در شکل‌دهی به این راهبرد، عربستان از حمایت آمریکا و اسرائیل حداقل در سطح هزینه‌سازی برخوردار است. بنابراین تبیین آنچه از سناریوی واقع‌گرایانه حاصل می‌شود این مساله مهم است که تهران و ریاض در مسیر تنش‌زدایی قرار ندارند و عربستان تا زمانی که نتواند موازنه را در روابط با ایران و نقش منطقه‌ای آن، برقرار سازد، شاهد اقدامات ضد ایرانی در سطوح منطقه‌ای و بین‌المللی خواهیم بود.

آخر هفته