نقش سازمان‌های توسعه‌ای در پیشرفت صنعتی و اقتصادی کشور

۱- ارتقاء زنجیره ارزش صنایع موجود از طریق تکمیل زنجیره ارزش و بالابردن بهره وری آنها

۲-پیاده‌سازی فناوری پیشرفته در جهت حرکت به سمت حداکثر ارزش افزوده در صنایع منتخب و سرریز این فناوری‌ها به سایر صنایع کشور. البته در بعضی از کشورها آمایش صنعتی و استقرار صنایع بومی‌ در هر منطقه نیز توسط سازمان‌های توسعه‌ای انجام می‌شود.

نکته کلیدی در مورد سازمان‌های توسعه‌ای این است که در طول زمان نقش‌های آنها برای اثر بخشی حداکثر تغییر پیدا می‌کند. به عنوان مثال در شروع معمولا در ایجاد صنایع مادر که سرمایه بر هستند و سپس واگذاری آنها به بخش خصوصی عمل می‌کنند. ولی در ادامه تمرکز آنها روی توسعه فناوری‌های پیشرفته و نوظهور و تجاری سازی آنها در صنایع را انجام می‌دهند.

سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران در ۵۰ سال قبل بر همین مبنا طراحی شد اما در طول پنج دهه فعالیت خود در حدود یک دهه موفق شد که نقش اصلی خود را ایفا کند. علت این امر هم ظرفیت بالای سازمان گسترش در مدیریت صنعتی کشور و استفاده از این ظرفیت در رفع مشکلات مقطعی صنعتی در کشور بوده است.

به عنوان مثال در مقطع ادغام وزارت صنایع و وزرات صنایع سنگین، مدیریت صنایع سنگین به این سازمان سپرده شد و از آن زمان تاکنون این سازمان درگیر اجرا شده، اغلب در ساماندهی عملکردی این واحدها توانسته موثر واقع شود.

این موضوع که یکی از نقش‌های سازمان، توسعه صنعتی مناطق محروم است باعث شده در هر منطقه محروم که سرمایه گذاری خصوصی وجود نداشته باشد همه نگاه‌ها متوجه سازمان گسترش گردد.

برای توسعه مدیریت پروژه‌های کلان (مگا پروژه‌ها) در کشور، سازمان گسترش وارد اجرا شد و اگرچه به عنوان یک پیمانکار بزرگ خود را در کشور مطرح کرده است ولی نتوانسته است نه تجارب مدیریت پروژه‌های کلان را تدوین کند و نه پروژه‌هایی را که برعهده گرفته است به نحو ممتازی انجام دهد.

در اواخر دولت یازدهم و در دوران پسابرجام، سازمان گسترش باتوجه به وظایف اصلی خود چند پروژه بزرگ ملی را شکل داد و این پروژه‌ها نه بر مبنای منابع مالی سازمان گسترش، بلکه تنها بر مبنای قابلیت‌های سازمان و اعتماد ملی به آن بود. توسعه صنایع کشتی‌سازی، صنایع ریلی، صنایع هوایی از نمونه‌های موفق این حرکت است.

باتوجه به این که ورود سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران به ششمین دهه فعالیت خود مقارن با آغاز کار دولت دوازدهم شده است باید تمرکز سازمان در جهت ایفای نقش ملی آن بیشتر شود. در این راستا چند نکته توصیه می‌شود:

۱-باتوجه به این که اقتصاد دانش بنیان در ایران جایگاه خود را باز کرده و در حال پیشرفت است، طبعا سازمان گسترش و نوسازی ایران باید روی اقتصاد دانش بنیان تمرکز پیدا کند.

۲-اولین گام در اقتصاد دانش بنیان به کارگیری شرکت‌های دانش بنیان کوچک و متوسط در زنجیره ارزش شرکت‌های بزرگ است. این کار مقدمه‌ای برای دانش بنیان شدن صنایع بزرگ کشور است.

۳-دومین گام خوشه‌بندی شرکت‌های دانش بنیان در راستای اهداف راهبردی سازمان گسترش است. عصر حاضر، عصر انجام پروژه‌های بزرگ توسط شرکت‌های دانش بنیان است و سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران توانمندی مدیریتی لازم را دارد. این خوشه‌ها برای شکل‌گیری نیاز به توسعه بازار، تامین منابع، توسعه زیر ساخت‌ها و نیز تصویب قوانین دارند که سازمان گسترش بستر اجرایی آن را به صورت کامل دارد.

۴-گام بعدی نفوذ بیشتر فناوری‌های نوظهور مانند فناوری اطلاعات، فناوری نانو، فناوری‌های شناختی و در صنعت کشور است. توسعه‌ای فناوری‌ها  در کشور انجام شده و باید مراحل تجاری‌سازی آنها به کمک سازمان گسترش صورت گیرد.

۵-اصولا نقش سازمان گسترش نقش یک پارچه ساز در صنایع پیشرفته و با ارزش افزوده بالا است. با این نگاه به صنایع موجود و یک پارچه سازی نوآورانه آنها می‌توان ضمن ایجاد شغل دانش‌بنیان، ارزش افزوده صنعتی کشور را نیز افزایش داد.

۶-سطح دیگر یکپارچگی کلان، هم راستا کردن فعالیت‌های سازمان گسترش با معاونت علمی‌و فناوری و وزارت علوم و تحقیقات و فناوری است و این هم راستایی باعث عمق بخشیدن به فعالیت سازمان در طول دهه آتی می‌شود.

۷-نقش دیگر سازمان گسترش و نوسازی تدوین الگوهای مدیریتی موفق در صنایع ایران و اشاعه آنها است. این کار توسط سازمان مدیریت صنعتی کاملا قابل اجراست.  

نکته پایانی این است که با نشان (برند) سازمان گسترش و نوسازی ایران، در عصری که صنایع جهانی وارد عرصه انقلاب چهارم صنعتی شده‌اند، این سازمان می‌تواند نقش بسیار ممتازی را در توسعه صنعتی و به تبع آن توسعه اقتصادی کشور ایفا کند.