صنعتگر خائن نیست

 انجمن تابلوبرق با چه اهدافی شکل گرفت؟

فعالان صنعت برق تقریباً قبل از سال ۱۳۷۷ ضرورت ایجاد یک سندیکا یا انجمنی را که پیگیری برخی امور را بر عهده بگیرد، احساس می‌کردند و به همین دلیل به تاسیس شرکت تحقیقاتی «صباکار» که در زمینه تجهیزات مورد نیاز تابلوبرق و کلیه نیازهای صنعت برق فعالیت می‌کرد، پرداختند. به تدریج سهامداران این شرکت و مجموعه فعالانی که در زمینه صنعت برق فعالیت می‌کردند، به این نتیجه رسیدند که فارغ از موضوع شرکت تحقیقاتی، بهتر است انجمنی مربوط به این صنعت تشکیل شود که در همین راستا در سال ۱۳۷۷ انجمن تابلو برق با ۳۰ عضو تشکیل شد و به تدریج رشد کرد و هم‌اکنون ۱۷۲ شرکت در آن عضو هستند که تقریباً تمامی فعالان این صنعت را دربر می‌گیرند.

 توانمندی‌های این انجمن و صنعت تابلوبرق کشور را چگونه ارزیابی می‌کنید؟

توانمندی‌های انجمن از کارایی اعضا حاصل می‌شود. خوشبختانه اعضای انجمن توانایی تولید تمامی نیازهای مربوط به تابلوبرق چه به لحاظ کمی و چه به لحاظ کیفی، برای پروژه‌های داخل کشور و حتی خارج از کشور را دارند، به گونه‌ای که صادرات ما به کشورهای مختلف از ابتدای دهه ۱۳۷۰ شروع شده و به ‌طور مثال اولین پروژه آب و برق امارات را همکاران ما به سرانجام رساندند. فعالیت در صنعت تابلوبرق به شکل سفارشی است و تولیدکنندگان ما با توجه به درخواست مشتریان انواع تابلوهای سنجش، فشار ضعیف به صورت کشویی و ثابت،‌ تابلوهای فشار متوسط، تابلوهای کنترل حفاظت، پروسس و GIS را ارائه می‌کنند. در حال حاضر نیز روند صادرات ادامه دارد، اما مشکلاتی را که عمده صادرکنندگان کشور با آن مواجه هستند در صنعت تابلوبرق نیز مشاهده می‌کنیم.

 فعالان تابلوبرق در حال حاضر با چه مشکلاتی روبه‌رو هستند؟

یکی از مشکلات ما بحث ظرفیت است. تعداد کارخانه‌ها و ظرفیت‌های تولیدی بسیار بیشتر از نیاز داخل کشور (حدود سه برابر) است و عملاً راهی جز صادرات نداریم. از این‌رو چالش‌هایی مثل انتقال پول، قیمت ارز، چگونگی انتقال پول و مشکلات سیاسی که تاثیر مستقیمی بر گرفتن پروژه‌ها و صادرات کالای ما دارد، عمده مشکلات این روزهای صنعت تابلوبرق است. برای تولید و صادرات تابلوبرق بهترین گزینه این است که مشاوران ما ابتدا پروژه‌ها را در دست بگیرند، پس از آن شرکت‌های EPC وارد این پروژه‌ها شوند و در نهایت ما بتوانیم محصولات تابلوبرق خودمان را در آن کشورها عرضه کنیم.

البته حتی اگر این راه طول و دراز طی شود لزوماً به معنی استقبال از محصولات ایرانی نیست، زیرا به دلیل مشکلات موجود، محصولات مشابه سایر کشورها با هزینه تمام‌شده کمتر و از مسیرهای راحت‌تری عرضه می‌شود. به ‌طور مثال ما پیمانکارانی داریم که در حال حاضر در پروژه‌های کشور عراق فعال هستند، اما با توجه به مشکلاتی که در انتقال پول وجود دارد، ترجیح می‌دهند از محصولات چینی یا ترکیه‌ای استفاده کنند.

در حال حاضر یکی از شرکت‌های داخلی، صادرکننده تکنولوژی تولید تابلوبرق به یک شرکت فرانسوی است که در حال انجام پروژه‌هایی در کشور روسیه است و خدمات و تکنولوژی مورد نیاز آنها را تامین می‌کند. ما علاوه بر این شرکت، فعالان دیگری نیز داریم که از توانمندی‌های مشابهی برخوردارند و به لحاظ عملکردی و کیفیت کار، هم‌رده این شرکت محسوب می‌شوند، اما به دلیل محدودیت‌های مورد اشاره، امکان فعالیت ندارند.

مشکل دیگر در شرایط حاضر، قیمت ارز است. تولیدکنندگان ما یا باید با نرخ نیما کالای اولیه مورد نیاز را وارد کنند یا با نرخ آزاد. شرکت‌های کوچک توان واردات ندارند و واردکنندگان هم به‌رغم اینکه با نرخ نیما کالا را وارد می‌کنند، اما با نرخ آزاد، آن را به تولیدکننده می‌فروشند، شرکت‌های بزرگ نیز از ارز نیمایی استفاده می‌کنند، اما متاسفانه تمامی قراردادهای ما بر اساس نرخ ارز ۳۸۰۰تومانی بسته شده، شکاف بزرگی به وجود آورده و مشکلات زیادی را برای ما ایجاد کرده است.

 مسوولان صنعت برق معتقدند تحریم‌ها اثر مستقیمی بر فعالیت‌های این صنعت نداشته است، شما این موضوع را تایید می‌کنید؟

بله، من هم تایید می‌کنم که تحریم‌های خارجی آنچنان اثرگذار نیست. خودتحریمی‌ها و اعمال سیاست‌های غیرمسوولانه‌ای که در داخل داریم اثر زیان‌بارتری از تحریم‌های خارجی بر صنایع کشور دارد. در حال حاضر طراحی و ساخت تابلوهای برق در داخل انجام می‌شود و تا حد قابل قبولی می‌توانیم به فعالیت‌های خود ادامه دهیم، اما مشکل اینجاست که عملاً با برخی سیاست‌ها و تنگ‌نظری‌ها مانند پیمان‌سپاری ارزی در حال ضربه زدن به تولید کشور هستیم. بگذارید مثالی بزنم، اگر الان در خانه شما زلزله بیاید همه شروع به دعوا و جدل با هم می‌کنند؟ الان فردی به نام ترامپ آمده و قلدری می‌کند، اما ما خودمان داریم کارشناسان و تولیدکنندگان خود را متهم به بی‌اخلاقی و کم‌کاری می‌کنیم.

 در این شرایط انتظار شما از دولت چیست؟

اساساً دولت باید شرایطی فراهم کند که صادرکنندگان بدون نیاز به اعمال زور، ارز خود را به داخل کشور بازگردانند. هر صادرکننده‌ای که در این کشور فعالیت می‌کند، علاقه‌مند به این کشور بوده و آن را خانه خود می‌داند و اگر احساس خوبی نسبت به وضعیت اقتصاد کشور داشته باشد، به هیچ عنوان حاضر نیست پول خود را در خارج از کشور نگه دارد. فرض کنید یک تولیدکننده ۱۰۰ هزار دلار صادرات داشته است، این فرد قطعاً برای صادرات خود میلیون‌ها دلار دارایی و سرمایه را در کشور به‌کار گرفته است، پس چگونه می‌تواند یا تمایل دارد که درآمد حاصل از صادرات خود را در خارج از کشور نگه دارد و وارد کشور نکند؟

بنابراین اعمال فشار بر صنعتگر برای بازگشت پول و به‌کارگیری پیمان‌سپاری ارزی که پیش از این هم امتحان شده بود و نتایج آن مشخص است، نه‌تنها مشکلی را حل نمی‌کند که چالش‌آفرین است. باید بپذیریم صنعتگر کشور خود را دوست دارد،‌ قانون را دوست دارد و با توجه به اینکه تمام سرمایه و تولید او در اینجا قرار دارد، به صورت طبیعی علاقه‌مند به آباد کردن این کشور و بهبود وضعیت اقتصاد کشور است. پس نباید با اعمال برخی سیاست‌ها و انجام رفتارهای زننده او را ناامید کنیم.