پروژه گندله‌سازی سنگان با هدف تامین گندله مورد نیاز شرکت فولاد مبارکه در زمینی به مساحت ۲۴ هکتار با سرمایه‌گذاری در مدت ۳۶ ماه از سال ۱۳۹۲ تاکنون اجرا شد که این طرح برای سه هزار و ۳۰۰ نفر در دوران ساخت و بهره‌برداری اشتغال‌زایی کرده است. دومین بخشی که در چهار سال گذشته سرمایه‌گذاری مناسبی صورت گرفته، توسعه زیر سقف فولاد بوده است. میزان سرمایه‌گذاری در این بخش یک هزار و ۵۰۰ میلیارد تومان بوده است. با این سرمایه‌گذاری حدود ۵/ ۲ میلیون تن تختال تولید شده است. همچنین هزار و ۲۰۰ میلیارد تومان در توسعه فولاد سبا سرمایه‌گذاری شده است. این سرمایه‌گذاری موجب تولید ۸۵۰ هزار تن محصول گرم شده است. دیگر بررسی‌ها نشان می‌دهد که در چهار سال گذشته ۴۴۰ میلیارد تومان در فولاد سفیددشت چهارمحال و بختیاری سرمایه‌گذاری شده این سرمایه‌گذاری نیز منجر به تولید یک میلیون تن تختال شده است. سرمایه‌گذاری ۴۰۰ میلیاردی در ورق خودرو چهارمحال و بختیاری نیز باعث تولید ۴۰۰ هزار تن ورق گالوانیزه خودرویی در چهار سال گذشته شده است. از سوی دیگر سرمایه‌گذاری ۸۵ میلیارد تومانی در فولاد سنگ مبارکه باعث تولید ۳۶۵ هزار تن آهک کلسینه شده است. این آمار تنها بخشی از تولیدات فولاد مبارکه است که به دلیل سرمایه‌گذاری در این شرکت به ثمر نشسته است. بدیهی است که افزایش سرمایه‌گذاری در این شرکت، باعث بهبود ظرفیت تولید فولاد در کشور خواهد شد، اما تامین مالی و سرمایه‌گذاری، در صنعت فولاد با چالش‌هایی روبه‌رو است که در این یادداشت به بررسی این چالش‌ها پرداختیم.

وجود ظرفیت مناسب برای سرمایه‌گذاری

باید توجه داشت صنعت فولاد در زمره صنایع پرهزینه و سرمایه‌بر است که در چرخه تولید نیازمند منابع مالی قابل توجه و کافی است. بهای سنگین مواد اولیه، طول دوره تولید و عرضه محصول، زمان لازم برای واریز و برگشت بهای محصولات همگی از عوامل تاثیرگذار بر نیاز تولیدکننده فولاد به نقدینگی است. براین اساس به نظر می‌رسد یکی از مهم‌ترین عوامل موفقیت صنایع فولاد، سرمایه کافی موجود در اختیار مدیران هر واحد باشد. در همه کشورها بانک‌ها به اتکای سرمایه ثابت صرف‌شده صاحبان صنایع یا در قبال تضمین‌های دیگر، سرمایه‌گذاران صنعت فولاد را برای اعطای تسهیلات مالی همراهی می‌کنند. در ایران نیز چنین روشی جاری است، اما متاسفانه قوانین و مقررات دست و پاگیر و گرفتار شدن در بوروکراسی اداری، سلیقه‌ای عمل کردن بعضی از مسوولان، نظرات غیرکارشناسی در مسائل پولی و مالی، نحوه اداره موسسات مالی و اعتباری و اتفاقات خاص روزمره همگی بر نوع برخورد بانک‌ها با نیازهای سرمایه‌ای مدیران صنایع اثر می‌گذارد و معمولاً تنگناهایی ایجاد می‌کند که متقاضی سرمایه عطایش را به لقایش می‌بخشد. با توجه به محدودیت‌های منابع مالی به‌ویژه در عرصه تجارت جهانی و تنگاتنگ شدن رقابت، تحت فشار فزاینده‌ای قرار دارند تا هزینه‌های عملیاتی و بهای تمام‌شده خود را کاهش دهند و کم‌هزینه‌ترین نوع ساختار سرمایه را برای انجام فعالیت‌های بنگاه اقتصادی خود در راستای افزایش ارزش شرکت، پرداخت به موقع بدهی‌ها، تداوم فعالیت و حضور بیشتر در بازارهای داخلی و خارجی برگزینند. این فشارها معمولاً از سوی گروه‌های مختلفی مانند سهامداران، مصرف‌کنندگان و سایر ذی‌نفعان به مدیران شرکت‌ها وارد می‌شود. برای دستیابی به اهداف مدنظر، راهبردهای مدیران، تامین منابع مالی مطلوب با کمترین هزینه برای رشد و توسعه اقتصادی فعالیت‌های بنگاه، افزایش سود و حداکثر‌سازی ثروت سهامداران است. تامین مالی، هنر و علم مدیریت وجه نقد است. هدف از تامین مالی، سرمایه‌گذاری، سودآوری، کاهش ریسک و برطرف کردن نیازهای اقتصادی و اجتماعی بنگاه است. هر نوع فعالیت نیاز به منابع مالی دارد. از این‌رو منابع مالی را به شریان حیاتی بنگاه‌های اقتصادی و سازمان‌های کوچک و بزرگ تشبیه کرده‌اند. از طرفی افرادی که تامین مالی آنها از طریق بدهی است، بخشی از درآمدهای خود را در سال‌های آینده صرف پرداخت هزینه‌های تامین مالی می‌کنند؛ در نتیجه، سودآوری آینده آنها کاهش خواهد یافت. در حال حاضر بسیاری از صنایع به‌ویژه صنعت فولاد به‌دلیل رکود بازار مسکن و حجم کم اعتبارات تخصیصی برای پروژه‌های عمرانی خیلی پایین‌تر از ظرفیت عملی خود مشغول به‌کار هستند و هزینه عملیاتی آنها به‌شدت افزایش یافته است. در نتیجه هزینه تامین مالی نقش بسزایی در پایداری این صنعت دارد و بحث تامین مالی به‌خصوص در کشورهای در حال توسعه از اهمیت دوچندانی برخوردار است؛ کشورهای در حال توسعه به‌منظور پیشرفت در عرصه‌های مختلف اقتصادی نیاز به منابع مالی فراوانی دارند. در این کشورها برخی از پروژه‌ها را با تامین مالی داخلی می‌توان انجام داد، اما در پروژه‌های مهم و زیرساختی مورد نیاز کشور که امکان تامین منابع کامل آن از سوی دولت فراهم نیست مانند پروژه‌های نفتی، گازی، پتروشیمی، فولاد و بسیاری از صنایع دیگر برای توسعه زیرساخت‌ها برخورداری از منابع خارجی بسیار جدی است.

دغدغه تامین مالی در صنعت فولاد

در حرکت جدید کشور به سوی توسعه صنعتی و اقتصادی، تامین مالی پروژه‌ها چالش جدیدی را برای کارآفرینان و پیمانکاران صنایع تعریف کرده است. به نظر می‌رسد یکی از دلایل رکود در تعریف و اجرای پروژه‌های بزرگ صنعتی، چالش‌های تامین مالی باشد. در طول سالیان گذشته، بخش بزرگی از صنایع کشور عادت به تامین مالی از درآمدهای نفتی داشتند و صاحبان پروژه دغدغه‌های تامین مالی پروژه‌ها را بر‌عهده مقامات دولتی و بانک مرکزی می‌گذاشتند. این امر سبب شده است که دانش تامین مالی پروژه‌ها جایگاه واقعی و اهمیت خود را در اجرای پروژه‌های صنعتی به‌دست نیاورد. امروزه در دنیا، تمام کارآفرینان بزرگ با راهکارهای مختلف تامین مالی و بازار پول آشنا هستند و برای اجرای پروژه‌های خود از این منابع حداکثر بهره را می‌برند. در ایران کاربرد فاینانس‌های بلندمدت، میان‌مدت، کوتاه‌مدت و یوزانس در اجرای پروژه‌ها با حمایت دولتی سابقه طولانی دارد و اخیراً روش‌های نوین مالی مانند صکوک نیز در بازار مالی کشور تعریف شده است، ولی دانش استفاده ترکیبی از این منابع و مدیریت مالی که سبب حرکت مناسب پروژه‌ها شود در بخش دولتی و خصوصی شکل نگرفته است. یکی از کارآمدترین روش‌های اجرای پروژه با استفاده از این منابع روش کار مبتنی بر «پروژه فاینانس» است که بسیار مورد توجه کارآفرین‌های دنیاست، در این روش کار استقلال مالی پروژه فرصت‌های تامین سرمایه را برای اجرای پروژه افزایش می‌دهد. با این روش تامین مالی در حال حاضر، پروژه‌های چند میلیارد‌دلاری در صنایع سنگین به خوبی تامین مالی می‌شوند و با یک برنامه‌ریزی مشخص به اجرا درمی‌آیند.

چشم‌انداز سرمایه‌گذاری خارجی

آمارها نشان می‌دهد که در سال جاری تاکنون هشت میلیارد دلار سرمایه خارجی جذب شده است. در سال گذشته هم وزارت امور اقتصادی و دارایی اعلام کرده بود که ۵/ ‌۵ میلیارد دلار سرمایه خارجی صورت گرفته است. به گفته مسوولان، ورود سرمایه‌های خارجی به کشور علاوه بر رونق تولید، اشتغال و صادرات، ضامن ثبات و آرامش کشور هم خواهد بود. بر اساس سند برنامه ششم توسعه کشور (۱۴۰۰-۱۳۹۶) باید سالانه حدود ۴۳ میلیارد دلار سرمایه از منابع خارجی در قالب فاینانس (تامین مالی)، سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی و قراردادهای مشارکتی صورت بگیرد. انعقاد قرارداد جذب سرمایه‌گذاری خارجی باید در قالب روش برد‌-‌برد به اجرا گذاشته شود تا منافع دو طرف را تضمین کند و دستیابی به صادرات حدود ۵۰‌درصدی تولید فولاد کشور در افق چشم‌انداز، با بهره‌گیری از سرمایه‌گذاری خارجی امکان‌پذیر خواهد شد. پیش‌بینی‌شده در سال ۱۴۰۴ با ظرفیت ۵۵ میلیون‌تنی فولاد، امکان صادرات ۱۵ تا ۲۰ میلیون تن از این فلز راهبردی فراهم شود. طی سال‌های ۲۰۱۲ تا ۲۰۱۵ میزان جذب سرمایه‌گذاری خارجی روند کاهشی به خود گرفت، به‌گونه‌ای که در سال ۲۰۱۲ بالاترین سطح این دوره زمانی با رقم ۷/  ۴ میلیارد دلار بود، سال ۲۰۱۳ به ۱/  ۳ میلیارد دلار کاهش یافت، سال ۲۰۱۴ بالغ بر ۱/ ‌۲ میلیارد دلار و سال ۲۰۱۵ برابر با دو میلیارد و ۵۰ میلیون دلار شد. این در حالی است که کشور کوچک سنگاپور در سال ۲۰۱۶ به میزان ۷۰ میلیارد دلار جذب سرمایه‌گذاری خارجی داشته و در ایران با زمینه‌های گوناگون می‌توان ارقام بالایی را جذب کرد و لازمه این مهم تغییر تفکر برای جذب سرمایه‌گذاری خارجی است. طرح‌های سرمایه‌گذاری خارجی که در ایران به تصویب رسیده مربوط به بخش‌های صنعت، نیرو، خدمات، ساختمان و حمل‌ونقل است. به گفته کارشناسان برجسته کشور، متاسفانه هنوز این روش کار در کشور ما نهادینه نشده است و نیاز به زیرساخت‌های اقتصادی دارد که ارگان‌های اقتصادی دولت لازم است برای ایجاد آنها اقدامات موثر انجام دهند. باید توجه داشت که مشکل اصلی تامین مالی پروژه‌ها در کشور، تنها در وجود یا توانایی منابع مالی نیست بلکه مشکل در شناسایی درست این منابع و برنامه‌ریزی برای استفاده از آن است. بر اساس یک عادت دیرین، در گزارش‌های فنی اقتصادی کشور توجه بسیار کمی به روش‌های تامین مالی و هزینه‌های آن در اجرای پروژه می‌شود و فرض بر این است که پیمانکاران پروژه یا دولت باید راهکار مالی را پیشنهاد بدهند. این روش کار سبب تاخیر در آغاز پروژه و عدم آمادگی کارآفرینان و صاحبان پروژه برای رفع موانع می‌شود. به نظر می‌رسد برای گریز از افزایش هزینه‌های پیش‌بینی‌نشده و تاخیر در آغاز پروژه، لازم است در زمان تهیه گزارش‌های فنی اقتصادی، طرح مالی مستدل و اجرایی از سوی شرکت‌های متخصص مالی یا نیروهای متخصص تهیه و همزمان با گزارش فنی اقتصادی به صاحب پروژه ارائه شود. این نکته قابل توجه است که استفاده مناسب از بازارهای مالی و پولی می‌تواند تاثیر مستقیم در اقتصادی بودن و سوددهی یک پروژه بگذارد و راهکارهای مالی اشتباه یا پروژه‌ای بدون برنامه مالی تنظیم‌شده می‌تواند در کنار تاخیر در آغاز پروژه، یک پروژه اقتصادی را زیان‌ده کند. همان‌گونه که اشاره شد یکی از دلایل رکود پروژه‌های بزرگ صنعتی کشور همین بی‌توجهی گسترده به تامین مالی پروژه‌ها از سوی صاحبان پروژه است که بدون هیچ طرح مدون مالی انتظار ورود و جذب پول از بازارهای پولی و مالی کشور را دارند، بنابراین لازم است با نگاهی دوباره به پروژه‌ها، برنامه‌ریزی مناسبی برای انجام پروژه‌های بزرگ کشور صورت پذیرد. در مجموع باید به این نکته اشاره کرد با اینکه نزدیک به نیم‌قرن از ورود صنعت فولاد به ایران می‌گذرد، ولی ایران هنوز جایگاه واقعی خود را در تولید فولاد دنیا به‌دست نیاورده است جذب سرمایه‌گذاری خارجی همراه با به‌کارگیری فناوری‌های نوین می‌تواند زمینه‌ساز توسعه صنعت فولاد ایران شود و کشور ما را برای دستیابی به جایگاه واقعی خود به‌طور جدی یاری دهد. ایران به‌دلیل دسترسی به آب‌های آزاد، حضور در یک منطقه در حال توسعه، همسایگی با کشورهای‌CIS، وفور نیروهای تحصیلکرده جوان و انرژی ارزان، بستر بسیار مناسبی برای تبدیل شدن به قطب تولید صنعت فولاد در منطقه است. این ویژگی‌ها می‌تواند سبب شود که مسوولان کشور در زمینه تامین امکانات زیربنایی نیز به‌طور جدی فعالیت کنند. اصلاح قوانین سرمایه‌گذاری، توسعه بندری، توسعه حمل‌ونقل دریایی، توسعه خطوط راه‌آهن، ساخت آب‌شیرین‌کن در سواحل جنوبی کشور و سرمایه‌گذاری در معادن سنگ‌آهن ایران و کشورهای همسایه می‌توانند انگیزه‌های سرمایه‌گذاران خارجی برای ورود به صنعت فولاد کشور را به میزان چشمگیری افزایش دهند. یکی از زمینه‌های بالقوه جذب سرمایه، پروژه‌های ناتمام صنعت فولاد است. این پروژه‌ها که به‌دلیل کمبود نقدینگی در مراحل ساخت خود دچار مشکل شده و از برنامه زمانی خود عقب افتاده‌اند، هزینه زیادی را به کشور تحمیل می‌کنند و در فرصت به دست آمده برای جلب سرمایه‌گذاری خارجی لازم است این پروژه‌ها در اولویت جذب سرمایه‌های خارجی قرار گیرند. برای دستیابی به این هدف مهم لازم است صاحبان پروژه، طرح‌های مالی «به‌روزآوری‌شده» برای هریک از این پروژه‌ها را تهیه کنند و در اختیار بازارهای مالی دنیا قرار دهند، البته ممکن است بعضی از این طرح‌ها جذابیت لازم را برای جذب سرمایه نداشته باشند، بنابراین در کنار این طرح‌ها، معرفی طرح‌های با جذابیت بالای سرمایه‌گذاری نیز باید مورد توجه قرار گیرد.

62