رشد اسمی

 فلزات اساسی: یکی از صنایع تعیین‌کننده در بورس تهران، فلزات اساسی است. شروع رشد بورس کامودیتی‌محور تهران با رونق این صنعت همراه بود. جایی که شرکت‌هایی با سرمایه بالا و تاثیرگذار بر شاخص حضور دارند.

بررسی شاخص فلزات اساسی نشان می‌دهد که مقدار شاخص از ۳۲.۵۴۶ واحد در پایان خرداد سال ۹۷ با افزایشی چشمگیر به ۱۵۹.۵۱۷ واحد در پایان سه‌ماهه اول سال ۹۸ رسیده است. این افزایش چشمگیر ناشی از تغییر قیمت فروش محصولات این شرکت‌ها بوده که البته با همراهی بازارهای جهانی هم بوده است. شرکت‌هایی مانند فولاد مبارکه اصفهان، ملی صنایع مس ایران و ذوب‌آهن اصفهان از جمله شرکت‌های تاثیرگذار در این بازدهی ۳۹۰درصدی بوده‌اند.

محصولات شیمیایی: از جمله صنایع استراتژیک بورس تهران، محصولات شیمیایی است که به دلیل شرکت‌های بزرگ، ارزآوری بالا و نسبت قیمت به سود مناسب مورد توجه بوده است. شاخص محصولات شیمیایی در یک سال گذشته از ۶.۸۳۶ واحد به ۱۴.۳۵۱ واحد رسیده، شاخص این گروه که احتمالاً شاهد حضور شرکت‌های جدیدی نیز در سال جاری خواهد بود در یک سال گذشته بازدهی ۱۱۰درصدی داشته است. هلدینگ‌های بزرگ صنایع پتروشیمی خلیج‌فارس، نفت و گاز پتروشیمی تامین و گسترش نفت و گاز پارسیان از جمله شرکت‌های موثر در این گروه هستند. حفظ سطح فروش محصولات شرکت‌ها با توجه به اعمال تحریم‌های جدید از جمله نگرانی‌های سهامداران این گروه است.

استخراج کانه‌های فلزی: یکی از مزیت‌های نسبی بورس تهران شرکت‌های حاضر در این صنعت هستند که در یک دهه گذشته بازدهی قابل توجهی را نیز رقم زده‌اند. جایی که شرکت‌های معدنی و صنعتی گل‌گهر، معدنی و صنعتی چادرملو، سنگ‌آهن گهر زمین و... حضور دارند. بازدهی این صنعت در سال گذشته ۱۳۶ درصد بوده است. این میزان بازدهی در حالی رقم خورده که سرمایه‌گذاری صدر تامین (تاصیکو) عضو تازه‌وارد به این گروه است.

بانک‌ها و موسسات اعتباری: این گروه که به واسطه عدم همخوانی بین نرخ سود پرداختی به سپرده‌گذاران با تورم و به طور طبیعی با درآمدهای واقعی شرکت تحت فشار شدید قرار داشت با تبدیل نرخ سود از روزشمار به ماه‌شمار کمی از نظر عملیاتی بهبود پیدا کرد. همچنین نرخ سود این‌بار شکاف زیادی با تورم در جهت عکس پیدا کرده است. افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی دارایی‌ها که به واقعی شدن اقلام ترازنامه می‌انجامد هم یکی از محرک‌های قوی توجه به شرکت‌های حاضر در این گروه بوده است. شاخص این گروه از حدود ۵۰۰ واحد به ۱۳۲۹ واحد رسیده و بازدهی این شاخص برابر با ۱۶۶ درصد است. بانک‌های تجارت، ملت، پاسارگاد، صادرات و... از جمله شرکت‌های تاثیرگذار در این صنعت هستند. چالش مهم صنعت نیز رسیدن به سود باکیفیت و عملیاتی است، گزارش‌های اخیر نشان می‌دهد زیان‌دهی بهبود کرده اما هنوز فاصله زیادی با وضعیت مطلوب دارند. نرخ تسعیر ارز نیز سرفصل مستقلی برای این صنعت است، به ویژه برای شرکت‌هایی که دارایی مازاد ارزی دارند تسعیر ارز می‌تواند سود قابل ملاحظه‌ای را به همراه داشته باشد.

فرآورده‌های نفتی، کک و سوخت هسته‌ای: نرخ دلار نیمایی می‌تواند متغیری اثرگذار برای شرکت‌های حاضر در این گروه باشد. البته تخمین سود به واسطه امکان تغییر نرخ از سوی شرکت ملی پخش و پالایش فرآورده‌های نفتی کمی مشکل است اما این گروه هم از بازدهی فوق‌العاده و رشد اخیر بورس بی‌نصیب نبوده‌اند. شاخص این گروه از ۲۲۱.۸۴۶ واحد به ۶۸۸.۷۱۴ واحد رسیده که بازدهی ۲۲۰درصدی را نشان می‌دهد. پالایشگاه‌های تهران، اصفهان، بندر عباس و... شرکت‌های مهم و تاثیرگذار این گروه را تشکیل می‌دهند. قیمت نفت، دلار نیمایی و کرک اسپرد محصولات از جمله عوامل تاثیرگذار بر سود شرکت‌های این گروه است.

مخابرات: از جمله صنایع پرپتانسیلی است که شرکت مخابرات و همراه اول آن را نمایندگی می‌کنند. مصون بودن از تحریم‌ها از جمله مزایای نسبی این صنعت است. دارایی‌های زیاد این شرکت‌ها نیز بر پتانسیل سودسازی آنها اضافه شده است. بنابراین می‌توان گفت در بازدهی ۹۱درصدی این صنعت در یک سال گذشته هنوز تمام این پتانسیل‌ها نمایان نشده است.

خودرو و ساخت قطعات: گروه خودرو با چالش هزینه‌های مالی روبه‌رو است. کار به جایی رسیده که بیشتر شرکت‌های بزرگ این گروه مشمول ماده ۱۴۱ قانون تجارت شده‌اند. با این وضعیت افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی دارایی هم معلوم نیست راهگشا باشد. این نوع از افزایش سرمایه در صورتی راهگشا خواهد بود که فعالیت‌های عملیاتی شرکت پس از آن بهبود یابد.در هر حال این گروه ۱۲۳ درصد بازدهی را در یک سال گذشته برای سهامداران به ارمغان آورده است.

انبوه‌سازی، املاک و مستغلات: ارزش دارایی‌های شرکت‌های ساختمانی در یک سال گذشته افزایش قابل توجهی داشته و در نتیجه سهام شرکت‌های موجود در این گروه نیز مورد توجه قرار گرفته است.شاخص انبوه‌سازی در یک سال گذشته از ۶۸۲ واحد تا ۱۳۰۸ واحد افزایش داشته و بازدهی معادل ۹۲ درصد را به همراه داشته است. شرکت‌های حاضر در این گروه هنوز تا رسیدن به سود با کیفیت عملیاتی فاصله دارند و به نقطه ثبات نرسیده‌اند، همچنین رکود احتمالی پس از افزایش قیمت‌ها در بخش مسکن از جمله موارد قابل توجه در این گروه است.

سیمان: ارزش جایگزینی بیش از هر چیز توجیه‌گر رشد قیمتی در این صنعت است. رشد سود عملیاتی هرچند که وجود داشته نمی‌تواند محرک این میزان افزایش در قیمت‌ها باشد. هرچند که بین شرکت‌های گروه از نظر میزان سودسازی و کیفی بودن سود، تفاوت‌های قابل ملاحظه وجود دارد. به‌رغم اینکه هزینه بالای حمل‌ونقل صادرات سیمان به کشورهای همسایه برای برخی شرکت‌های گروه اهمیت فراوانی دارد، افزایش نرخ احتمالی از جمله خواسته‌های شرکت‌های حاضر در این گروه است که باید دید تا چه میزان با انتظارات آنها تطابق دارد، همچنین باید دید در مورد شرکت‌هایی که افزایش قیمت‌های زیادی داشته‌اند، آن‌طور که سهامداران انتظار داشته‌اند افزایش سرمایه از محل تجدید ارزیابی دارایی‌ها یا فروش دارایی اتفاق می‌افتد یا خیر. شاخص این گروه از ۶۰۷ واحد به ۱۸۱۴ واحد رسیده که بیانگر بازدهی ۱۹۹درصدی است.

کاشی و سرامیک: از جمله صنایع خاص و نسبتاً کوچک حاضر در بورس تهران که از ۶۰۸ واحد تا ۱۳۰۸ واحد افزایش داشته و بازدهی ۱۱۵درصدی را رقم زده است.

دارو: صنعت استراتژیکی که مهم‌ترین خبر احتمالی آن امکان حذف ارز ۴۲۰۰تومانی است، البته بدون آن هم در خیلی از شرکت‌های گروه تحولات بنیادی مثبتی مشاهده می‌شود. ۱۷۳ درصد بازدهی، حاصل فعالیت یک‌ساله شرکت‌های دارویی است. شاخص این گروه از ۸.۴۹۴ واحد به ۲۴.۵۲۵ واحد رسیده است.

محصولات غذایی: شرکت‌های این گروه هم با افزایش نرخ محصولات حرکت کردند. برای برخی از این شرکت‌ها حذف ارز ۴۲۰۰تومانی نیز موثر بوده است. شاخص این گروه نیز ۱۷۴ درصد بازدهی را در یک سال نشان می‌دهد.

قند و شکر: ارزش جایگزینی و افزایش نرخ محصولات از جمله مولفه‌های تاثیرگذار بر بازدهی بوده‌اند. این صنعت از جمله صنایع پربازدهی بوده که طی یک سال گذشته بازدهی ۲۶۸درصدی را رقم زده است.

جمع‌بندی

عمده دلایلی که شاخص‌های بررسی‌شده همگی رشدهای بالایی داشته‌اند و این به‌رغم رشد منفی اقتصادی و تورم بالاست، بحث تطبیق با متغیرهای اسمی است. مطمئناً در صورت عدم تغییر در متغیرهای کلان و ایجاد تغییر در سود عملیاتی شرکت‌ها این وضعیت برای مدت طولانی قابل تداوم نخواهد بود. البته میزان رشد متناسب نیست و برخی شرکت‌ها ممکن است هنوز پتانسیل رشد بالایی را حفظ کرده باشند.