دیپلماسی خلاقانه اقتصادی

در یک برهه زمانی احداث کارخانه‌های تولیدی در این صنعت افزایش یافت و به‌تبع آن در حال حاضر عرضه در این صنعت به قدر کافی وجود دارد، با این همه در شرایط اقتصادی فعلی به دلیل کاهش پروژه‌های دولتی یا خصوصی، تقاضا برای محصولات تولیدی کاهش یافته است. این وضعیت ناترازی در عرضه و تقاضا پیش از این البته از سوی هیات‌مدیره انجمن صنفی کارفرمایی تابلو برق ایران به نوعی پیش‌بینی شده بود و به عنوان راه‌حلی معقول به اعضا توصیه می‌شد که صادرات محصولات خود به خارج از کشور را به عنوان امری قابل اجرا در نظر بگیرند. در حال حاضر و به مرور خود اعضای انجمن نیز این پیشنهاد هیات‌مدیره را مدنظر قرار داده‌اند و تقاضا برای شرکت در نمایشگاه‌های خارجی برای معرفی محصولات از سوی شرکت‌های تولیدکننده تابلو برق افزایش یافته است.

متاسفانه صادرات در این حوزه کاری با مشکلات عدیده‌ای بسیاری دست‌به‌گریبان است. مشکلات ناشی از تحریم‌های پیدا و پنهان باعث شده است کار در مراحل مختلف با موانعی روبه‌رو شود. در کشورهایی مانند عراق و سوریه نیز بعضاً تولیدکنندگان ایرانی تابلو برق به دلیل همین موانع با استقبال مواجه نمی‌شوند که این مهم نیازمند اهتمام ویژه دولتمردان در این زمینه است.

در مجموع می‌توان گفت کاهش تقاضا در داخل و مشکلات در صادرات دو محور دغدغه‌های اصلی اعضای این انجمن را شامل می‌شود. البته در کشورهای همسایه مانند آذربایجان تقاضا برای این محصول در حد بسیار مطلوبی قرار دارد، اما کار کردن برای شرکت‌های ایرانی در آن کشور تقریباً ناممکن شده است. شرکت‌های رقیب همچون شرکت‌های آمریکایی و ترکیه‌ای جای پای خود را در آن کشور محکم کرده‌اند. برای آنکه کار شما در این مقاصد صادراتی پذیرفته شود، باید حداقل یک سابقه کار مثبت یک‌ساله در پشت سر شما وجود داشته باشد تا

مشاوران و شرکت‌های موسوم به EPCکار، حاضر شوند با شما قرارداد ببندند.

جنس کار تولیدات صنعتی مانند تابلو برق که یک محصول الکترونیکی است با محصولاتی مانند لبنیات متفاوت است. برای نمونه شاید به‌محض تار شدن روابط روسیه و ترکیه بتوان این تئوری را مطرح کرد که ما باید جای شرکت‌های لبنی ترک در آن کشور را بگیریم، اما روندها و فرآیند کار برای محصول ما بسیار آهسته‌تر و تدریجی است و پیش از انعقاد قرارداد لازم است که تاییدیه‌هایی اخذ شود تا بتوان به آن کشور یا بازار جدید ورود کرد. البته کماکان به‌رغم تمام این مشکلات کشورهایی مانند ازبکستان، ترکمنستان، عراق و سوریه جزو مقاصدی است که به عنوان گزینه‌های ممکن و قابل بررسی از سوی انجمن به اعضا توصیه می‌شود.

یکی دیگر از مشکلات این حوزه مانند بسیاری دیگر از صنایع، نوسانات نرخ ارز است. تجارت مبحثی است که تفاوت‌های اساسی با قمارگری دارد، تاجر و صنعتگر باید در زمینی بازی کنند که بتوانند یک پیش‌بینی حداقلی از بسیاری از متغیرهای تاثیرگذار در ذهن داشته باشند، بی‌دفاع بودن تولیدکنندگان ما در برابر نوسانات ارزی، صدمات بسیار مهلکی به آنان وارد آورده است. در حال حاضر چند نرخ ارز وجود دارد: ارز دولتی، ارز سلیمانیه،...

در این شرایط صنعتگر که اساساً جنس کارش نسبتی با سوداگری ندارد، چگونه باید خود را با چنین فضایی تطبیق دهد. در صنعت تابلوبرق ممکن است امروز یک قرارداد منعقد شود و شروع و اجرای پروژه هفت تا هشت ماه بعد آغاز شود، در این فرجه زمانی اگر نرخ ارز با نوسان قابل توجهی روبه‌رو شد، چگونه می‌توان از منافع چنین قراردادی امکان ادامه حیات این کارخانه تولید تابلو برق را فراهم آورد.

پرسش این است که کدام دریافت‌کننده ارز ۴۲۰۰تومانی اجناس واردشده را نه با نرخ آزاد که با همان نرخ ارز دولتی عرضه کرده است؟ قاطبه تولیدکنندگان و بخش خصوصی نیز همچون اقشار آسیب‌پذیر از این سیاست‌های ارزی آسیب جدی دیده‌اند و رانت ارزی ایجادشده، وضعیت کاری بسیاری از تولیدکنندگان را ملتهب کرده است. علاوه بر این آسیب این اختلاف نرخ ارزی به منبع اصلی فساد تبدیل شده است. دولت به جای حمایت از اقشار آسیب‌پذیر به عده‌ای ارز رانتی اختصاص می‌دهد که دلیل چنین خطای آشکاری در

سیاستگذاری قابل تامل است و بعید است که سیاستگذار دولتی از آسیب‌های آن مطلع نباشد.

یک شرکت تولیدکننده تابلو برق که مثلاً در عراق باید پروژه‌ای را به انجام برساند و ارز دریافت کند، برای انتقال این ارز به داخل کشور با مشکلات متعددی روبه‌رو خواهد شد و هنگام وارد کردن ارز به کشور نیز ملزم است ارز مذکور را با نرخ نیمایی در سامانه‌ دولتی اختصاص‌یافته به این امر عرضه کند، این کار باعث شده است شرکت‌های EPC اولاً از آوردن ارز به داخل کشور امتناع کنند، دوماً برای آنکه مجبور نشوند ارز خود را به نرخی ارزان‌تر عرضه کنند، تابلو برق مورد نیاز خود را نه از کارخانه‌های داخلی که در همان کشور مقصد از دیگر منابع خارجی تامین کنند و این ضربه‌ای قابل توجه به این صنعت محسوب می‌شود.

یک شرکت ایرانی که یک پروژه در عراق شروع کرده اگر محصولات مورد نیازش (کلیدپریز، تابلو برق، سیم،...) را از شرکت‌های هموطن تهیه کند، می‌تواند به موتور محرکه این صنایع تبدیل شود. اما این شرکت چون از سوی دولت ملزم شده که ارز را با نرخ ارزان وارد کشور و عرضه کند، در مواقع

بسیاری محصولات مورد نیازش را از ترکیه وارد می‌کند و بعضاً مشاهده می‌شود که یک شرکت ایرانی مستقر در عراق تابلو برق ترکیه را با کیفیت کمتر به تابلو برق ایرانی ترجیح داده تا با مشکلات ارزی مذکور، درگیر نشود و این نتایج ملموس و میدانی چنین سیاستگذاری‌های ارزی است که ما در این صنعت با آن مواجه هستیم.

 یکی از مواردی که سیاستگذار در زمینه استفاده از نوع وارداتی تابلوبرق باید لحاظ کند، مسائل امنیتی است که البته لازم است کارشناسان خبره امر در این زمینه بیشتر اظهارنظر و واکاوی کنند. تابلو برق مذکور می‌تواند در پروژه‌های بزرگ به دیگر سیستم‌ها متصل شود و اگر از اطمینان و امنیت کافی برخوردار نباشد، در صورت وجود سوءنیت در آینده به لحاظ فنی این پتانسیل وجود دارد که مشکلاتی را برای ما ایجاد کند. البته نگاه کلان به چشم‌انداز آتی صنعت برق باید معطوف به تمام جزئیات مهم این‌چنینی در صنایع زیرمجموعه‌ای مانند صنعت تولید تابلو برق باشد، در حال حاضر ظرفیت تولید کارخانه‌های تولید تابلو برق سه برابر نیاز داخلی است و هیچ پروژه‌ای در داخل کشور وجود ندارد که ما به لحاظ کیفی و کمی توان پوشش آن را نداشته باشیم. مهم‌ترین راه‌حل برای برون‌رفت از مشکلات فعلی، توسعه بازارهای صادراتی است، این امر نیز تابعی از سیاست‌های کلان در حوزه اقتصاد سیاسی است که حوزه کار ما را نیز مانند دیگر حوزه‌ها تحت تاثیر قرار داده است.

حل مشکل صادراتی در گرو حل مشکلات بین‌المللی است. توسعه زیرساخت‌های صادراتی در حوزه انرژی برق و صنایع مرتبط نیازمند تغییر کلان در دیدگاه‌هاست، البته همه مشکلات لزوماً به تحریم‌ها مرتبط نیست، در روسیه مقدار قابل توجهی برق مازاد تولیدی وجود دارد و کشور ما می‌تواند واردکننده و صادرکننده مجدد این انرژی باشد. این تنها یک مثال است که اگر خلاقیت در دیپلماسی اقتصادی وجود داشته باشد، می‌توان درهای جدیدی به روی صنایع مختلف گشود.