اراده فولادی و محافظ رشد

 صنعت فولاد ایران اکنون به یک صنعت پرقدرت و اثرگذار در عرصه اقتصادی تبدیل شده است. خبرهای خوبی از افزایش تولید در صنعت فولاد به چشم می‌خورد و فولادسازان به موازات رشد تولیدی که انجام داده‌اند، نقش مهمی را هم در ارزآوری داشته‌اند. در این میان صنعت فولاد کشور چه راهی را در سال ۹۸ طی کرد و چه چشم‌اندازی را پیش رو خواهد داشت؟

واقعیت آن است که همان‌طور که شما هم اشاره کردید، صنعت فولاد اکنون به یکی از صنایع اثرگذار در اقتصاد ایران تبدیل شده است و باید توجه داشت که این صنعت، هم‌اکنون بخش عمده‌ای از ارز مورد نیاز کشور را تامین می‌کند. بر اساس این شرایط، اکنون به جرات می‌توان گفت که بدون داشتن صنعت فولاد، نمی‌توان راه توسعه صنعتی و صنعتی‌شدن را برای ایران متصور بود. برآوردها حکایت از آن دارد که واحدهای فولادی نقش عمده‌ای در رونق تولید، ارزآوری و اشتغال‌زایی داشته‌اند و کل زنجیره فولاد که با این صنعت سر و کار دارند، همگی در گردونه تامین نیازهای ارزی و ایجاد اشتغال فعال هستند. حال صرف نظر از اینکه تجهیزات مورد نیاز همه واحدهای صنعتی، با فولاد یا فولادهای آلیاژی ساخته می‌شود و این امر اهمیت صنعت فولاد را دوچندان می‌کند، خود فولاد و انواع محصولات فولادی نیز، خوراک بسیاری از کارخانه‌های کشور است. به عنوان نمونه، واحدهای فولادی همچون فولاد مبارکه، حداقل برای حدود ۹ هزار کارخانه کوچک و بزرگ کشور، مواد اولیه تولید کرده و این صنعت به نوعی، شالوده توسعه بسیاری از صنایع از جمله ساختمان و ساخت‌وساز است. یعنی اگر هر زیرساختی را بخواهیم در کشور از پل و ساختمان احداث کنیم و بخش‌های مختلف را توسعه دهیم، حتماً باید از صنعت فولاد و تولیدات آن بهره بگیریم. در واقع نقش فولاد در توسعه کشور و به‌خصوص توسعه صنعتی و زیرساختی کشور یک نقش حیاتی است و اگر کشوری تولید فولاد نداشته باشد، به‌طور قطع روند توسعه آن هم با چالش‌هایی مواجه است و هزینه‌های سنگینی خواهد داشت.

 چشم‌انداز تولید فولاد در کشور به‌رغم همه مضایقی که وجود دارد چطور است؟ به هر حال ایالات متحده آمریکا یک ‌بار صنعت فولاد ایران را تحریم کرده و بار دیگر، تعدادی از شرکت‌های فولادی را به صورت مجزا در فهرست تحریم‌ها قرار داده است. با این اوضاع چه چشم‌اندازی پیش روی صنعت فولاد کشور است؟

به‌رغم همه مضایقی که تحریم و محدودیت‌های بین‌المللی برای صنعت کشور و مخصوصاً صنعت فولاد ایجاد کرده است، امسال از سال قبل، تولید فولاد بیشتری خواهیم داشت؛ به نحوی که برنامه ما این است که به هدف‌گذاری تولید ۲۶ میلیون تن فولاد در سال ۹۸ دست یابیم؛ این در حالی است که تا پایان سال، به این هدف دست خواهیم یافت. در واقع، آمارهایی که در اختیار داریم، نشان می‌دهد که تا رسیدن به این هدف‌گذاری، راه دوری در پیش نیست و حتماً مطابق با برنامه، به این میزان تولید دست خواهیم یافت و تولید ایران در سال جاری به ۲۶ میلیون تن خواهد رسید. در عین حال، در حوزه صادرات فولاد نیز، طبق برنامه کار در حال انجام است و به میزان صادراتی که برای سال جاری پیش‌بینی کرده بودیم، خواهیم رسید. نکته حائز اهمیت آن است که صادرات ما مطابق با برآوردهای صورت‌گرفته در سال جاری به ۱۰ میلیون تن نیز خواهد رسید و امسال قادر خواهیم بود که به این میزان صادرات دست یابیم. این آمارها همه در دوره‌ای محقق شده است که کشور در تحریم قرار داشته و به‌خصوص صنعت فولاد ایران، از جمله صنایعی بوده که از سوی ایالات متحده آمریکا در فهرست تحریم‌ها قرار گرفته بود. به هر حال این هدف‌گذاری‌ها به‌رغم همه محدودیت‌ها محقق شده است و این نشان می‌دهد که صنعت فولاد، یک صنعت بومی برای کشور است و در واقع وابستگی به خارج از کشور ندارد و نگرانی هم از بابت محدودیت‌های بین‌المللی به چشم نمی‌خورد. تنها وابستگی که در بحث فولاد وجود دارد، در حوزه الکترود است که برای حل این موضوع نیز، ترتیباتی اتخاذ شده که الکترود در داخل نیز تولید شود و این امیدواری وجود دارد که فاز اول آن هم، تا پایان سال راه‌اندازی شود.

 به هر حال به موازات افزایش تولید و نقش‌آفرینی که صنعت فولاد در حوزه ارزآوری و صادرات دارد، به‌طور قطع نقش مهمی هم در حوزه اشتغال‌زایی خواهد داشت.

در حوزه اشتغال‌زایی در صنعت فولاد، باید به این نکته توجه داشت که اگر خود صنعت فولاد را در نظر بگیریم، از مجموع ۸۰۰ هزار نفر اشتغالی که در حوزه صنایع معدنی کشور شکل گرفته، در مجموع صنعت فولاد کشور در کل زنجیره خود که از معدن شروع می‌شود و به تولید سنگ‌آهن، کنسانتره، گندله، آهن اسفنجی و موارد دیگر می‌رسد، حداقل می‌توان ادعا کرد که ۱۵۰ هزار نفر مشغول به کار هستند و عمدتاً نیز این نوع اشتغال‌زایی، حول محور اشتغال‌های مستقیم است. از سوی دیگر، باید در نظر داشته باشیم که عمده این افرادی که در فولاد و صنایع فولادی مشغول به کار هستند، به نوعی در کار خود متخصص بوده و کارگر ساده در صنعت فولاد، بسیار کم داریم. پس اشتغالی که در این حوزه ایجاد شده، متمرکز بر روی نیروی متخصص و نخبه است.

 با توجه به مجموعه توضیحات شما، باید راهکارهایی را برای تقویت این صنعت بسیار مهم مطرح کرد. وزارت صنعت به عنوان سیاستگذار، برای تقویت این بخش چه کارهایی انجام داده ‌است؟ البته بخشی از این سیاست‌ها در حوزه وضع عوارض صادراتی سنگ‌آهن بود.

همان‌طور که شما هم اشاره کردید، وضع عوارض سنگ‌آهن از جمله اقداماتی بود که به نظر بنده به عنوان یک کارشناس حوزه معدن و صنایع معدنی، باید سال‌ها پیش انجام می‌شد؛ چراکه هیچ کشوری، مواد معدنی خود را به صورت خام صادر نمی‌کند؛ بلکه همه کشورها با مجموعه‌ای از سیاست‌های بازدارنده و حتی حمایتی، تلاش دارند تا کالاها و مواد اولیه و خام خود را با ارزش افزوده بالاتری، تبدیل به محصولات نهایی با ارزش افزوده بیشتر کنند و سپس آن را روانه بازارهای صادراتی کرده و از آن به نفع اقتصاد ملی خود بهره ببرند و ارزآوری کنند. در سنوات قبل از ۹۷، عوارض صادراتی سنگ‌آهن معادل پنج درصد و در سال ۹۸ نیز به هشت درصد افزایش یافت، اما این عدد باز هم ناکافی بود و به همین دلیل، وزارت صنعت، معدن و تجارت تصمیم گرفت تا عوارض صادراتی را نیز به ۲۵ درصد افزایش دهد. این تغییر عوارض از ۸ به ۲۵ درصد، از اول مهرماه اجرایی شده است و این رقم ۲۵درصدی، تا حدود زیادی توانست مانع صادرات این کالا و مواد اولیه معدنی شود. البته هنوز صادرات سنگ‌آهن انجام می‌شود و ممنوعیتی در صادرات نیست؛ با همین ۲۵ درصد عوارض نیز، اگر بازار سنگ‌آهن دنیا کمی دیگر به حالت صعودی پیش رود، باز هم صادرات به‌رغم وضع عوارض ۲۵درصدی، صرفه اقتصادی دارد که این موضوع باز هم باعث نگرانی تولیدکنندگان محصولات فولادی در داخل کشور خواهد شد. ولی صنعت فولاد داخلی، با وضع عوارض از آن مشکلی که بر روی تامین مواد اولیه خود داشته و دسترسی به سنگ‌آهن تولیدی در کشور نداشتند، رهایی پیدا کرده و مشکل اساسی آنها در تامین مواد اولیه، از آن مرحله سخت خارج شده است؛ به نحوی که خوشبختانه عمده سنگ‌آهن تولیدی کشور به مصرف کارخانه‌های داخلی می‌رسد و تولید فولاد آنها نیز بیشتر شده است.

 به‌طور مشخص، برآوردی دارید که وضع عوارض ۲۵درصدی بر صادرات سنگ‌آهن، چقدر منجر به رشد تولید محصولات فولادی و فولاد شده است؟

این برآوردها را می‌توان به درستی انجام داد. برای انجام آن هم، باید به سال‌ها قبل برگردیم. سال‌های ۹۱ و ۹۲ و حتی سال ۹۳ و سنوات قبل از آن، برآوردها و آمارها حکایت از آن دارد که به‌طور متوسط، سالانه ۲۳ میلیون تن سنگ‌آهن خام، از کشور صادر می‌شده است که امسال نیز بر اساس آمارها، در ۹ماهه سال یعنی تا پایان آذرماه، کل صادرات سنگ‌آهن ایران، چهار میلیون تن بوده است. این عدد برای سال گذشته نیز شش میلیون تن به ثبت رسیده است و تفاوت زیادی بین آن نیست؛ در حالی که میزان تولید هم بسیار بیشتر از سال‌های ۹۱ و ۹۲ است؛ ولی بخش عمده‌ای از این سنگ‌آهن، تبدیل به کنسانتره، گندله و فولاد شده است. بر اساس این داده‌ها، فرض کنید که از ۱۴ میلیون تن تولید فولاد در سال ۹۲، اکنون صنعت فولاد کشور به ۲۶ میلیون تن رسیده است که بر این اساس، افزایش تولید مرتبط با جلوگیری از صادرات سنگ‌آهن است و هرچقدر که سنگ‌آهن صادر نشود، در داخل باعث رونق صنعت فولاد خواهد شد. در حال حاضر، ظرفیت تولید فولاد کشور ۳۶ میلیون تن است؛ اما سوال اینجاست که چرا ما تنها ۲۶ میلیون تن تولید کرده و این ظرفیت به صورت کامل مورد استفاده قرار نمی‌گیرد. در پاسخ به این سوال باید گفت که عمده کارخانه‌های ذوب و فولاد کشور، در دوره آغازین تولید هستند و مشکلاتی را برای تولیدات خود دارند که بخشی از آن هم، مربوط به شرایط تامین مواد اولیه است. بر این اساس اگر در ۹ماهه امسال، چهار میلیون تن سنگ‌آهنی که صادر شده، از کشور خارج نمی‌شد، می‌توانست تبدیل به فولاد شود و ارزش افزوده آن در داخل ایران باقی بماند. بسیاری از دست‌اندرکاران حوزه فولاد به یاد دارند که پیش از فرا رسیدن اول مهرماه، موعد اجرای طرح افزایش عوارض سنگ‌آهن، مخالفان بسیاری برای این طرح وجود داشت که به‌طور مداوم، بر این طبل می‌کوبیدند که با اجرای این سیاست وزارت صنعت، معدن و تجارت، معادن تعطیل خواهند شد؛ اما امروز دقیقاً می‌توان خلاف این ادعا را مشاهده کرد، به این معنا که نه‌تنها معادن سنگ‌آهن تعطیل نشده‌اند، بلکه تا به امروز که حدود چهار ماه از اجرایی شدن این تصمیم می‌گذرد، هیچ معدنی تا به حال تعطیل نشده است و با اطمینان هم می‌گویم که هیچ معدن سنگ‌آهنی، تعطیل هم نخواهد شد؛ چراکه یک صنعت فولاد، تشنه سنگ‌آهن است و هرچقدر که تولید شود، در داخل برای آن ظرفیت تولید وجود دارد. از سوی دیگر، به واحدهای بزرگ فولادی دستور داده شده است که از همه معادن کوچک، متوسط و بزرگ تولیدکننده سنگ‌آهن، خرید کنند و خریدهای خود برای تامین مواد اولیه را محدود به چند معدن بزرگ نکنند. بر این اساس اکنون به عنوان معاون امور معادن و صنایع معدنی وزارت صنعت، معدن و تجارت و سیاستگذار بخش معدن کشور، به صراحت اعلام می‌کنم که هیچ معدنی از اجرای این سیاست وضع عوارض ۲۵درصدی صادراتی بر روی سنگ‌آهن، آسیب ندیده‌ است و بسیاری از آنها، بشاش‌تر از دوره قبل، به کار خود ادامه می‌دهند.

 برخی از تولیدکنندگان فولادی، علاوه بر افزایش تولید، به فکر توسعه و انتقال تکنولوژی نیز هستند. نمونه آنها نیز طرح خط نورد گرم ۲ فولاد مبارکه است که گام دیگری در راستای ایجاد ارزش افزوده بالاتر در محصولات فولادی را برخواهد داشت. اجرای این چنین طرح‌هایی، در صنعت فولاد چقدر ضروری است؟

طرح نورد ۲ یکی از طرح‌هایی است که از سوی شرکت فولاد مبارکه دنبال می‌شود. در کنار این مجموعه، تمامی شرکت‌های فولادی دوست دارند که زنجیره تولید خود را کامل کنند. این در حالی است که شرکت فولاد مبارکه می‌تواند اسلب به کارخانه‌های دیگر بدهد یا آن را تبدیل به ارزش افزوده بالاتر کند. به هر حال هر کالایی که از کشور صادر می‌شود، باید حتماً دارای ارزش افزوده باشد. بر این اساس، تمامی شرکت‌های دیگر هم می‌توانند این سیاست را داشته باشند که وقتی تولیداتشان به اندازه کافی رسید و حداکثر ارزش افزوده را دربر گرفت، طرح‌های توسعه‌ای را اجرایی کنند؛ اما در این مرحله، وزارت صنعت، معدن و تجارت کنترل‌های لازم را صورت خواهد داد تا هر فولادسازی، هر آنچه تمایل دارد را تولید کند؛ اما واحدهایی که قبلاً ایجاد شده‌اند باید با حداکثر ظرفیت مورد استفاده قرار گیرند و بعد طرح توسعه‌ای اجرایی شود. در واقع، اگر این کنترل‌ها صورت نمی‌گرفت، هر معدنی می‌خواست که پایان زنجیره خود را داشته باشد؛ ولی ما از این کار جلوگیری کرده و آنها را ملزم کردیم که تعهدات قبلی خود را مرتفع کنند و سپس بتوانند زنجیره خود را کامل کنند. این موضوع در مورد فولاد مبارکه، کاملاً مطابق با تعهدات بوده و هیچ مشکلی برای تکمیل زنجیره تولید و احداث واحد نورد گرم ۲ از سوی این فولادساز وجود ندارد و اکنون هم، این واحد خوراک به اندازه کافی دارد.

 گویا طرح خط نورد گرم ۲، با برخی مشکلات در حوزه اخذ مجوزهای ستاد ساخت داخل مواجه است...

این روال بررسی از سوی ستاد ساخت داخل، روتین است و خیلی جای نگرانی ندارد و در مورد همه طرح‌ها انجام می‌شود؛ به نحوی که تمامی فولادسازان باید این اصل را مبنی بر استفاده از حداکثر توان تولید و ساخت داخلی، رعایت کنند و بر این اساس، در دوره جدید نیز، تاکید بیشتری بر این نکته شده است و شخص وزیر صنعت، معدن و تجارت بر روی این نکته تاکید داشته که باید نهضت ساخت داخلی را عملیاتی و تقویت کرد. این نهضت ساخت داخل برای تمامی فولادسازان مدنظر قرار دارد و همه باید از چارچوب‌های تعیین‌شده آن، تبعیت کنند.

 در نهایت، با این توسعه و ورود تکنولوژی که در صنعت فولاد در حال انجام است، چشم‌انداز صنعت فولاد را در سال ۹۹ چطور ارزیابی می‌کنید؟

صنعت فولاد کشور اکنون به جایی رسیده است که تقریباً دو برابر نیاز داخلی تولید می‌کند و سال آینده نیز اگر ما مثل امسال و سال قبل، صادرات خود را ادامه دهیم، باز رشد تولید خواهیم داشت و قطعاً صادرات را هم ادامه خواهیم داد. بر این اساس برای سال آینده تصور من بر این است که بتوانیم به نزدیک ۱۲ میلیون تن صادرات فولاد دست یافته و ۲۸ میلیون تن، حداقل تولید فولاد را شاهد باشیم و البته این اعداد و ارقام که اشاره شد، بسیار محافظه‌کارانه گفته شده و پیش‌بینی ما این است که میزان تولید و صادرات بیش از این باشد و بتوانیم به شرایط خوبی دست یابیم.