پوست‌اندازی در شبکه توزیع کالا

  شیوع ویروس کرونا شرایط جدیدی را پیش‌روی اقتصادهای دنیا قرار داده است و به‌تبع آن، ایران و اقتصاد ایران نیز از این موضوع در امان نمانده است. از سوی دیگر، به تناسب تغییری که در سبک زندگی افراد پیش آمده، نوع زندگی به شکلی پیش رفته که از ترددهای غیرضرور در شهرها جلوگیری شود و مردم، بسیاری از مایحتاج خود را به صورت غیرحضوری و با پتانسیل‌های مرتبط با خرید و فروش‌های آنلاین پیش ببرند. کرونا چقدر حیات کسب‌و‌کار شما را تغییر داده است؟

شما به نکات بسیار خوبی اشاره کردید؛ به نحوی که از وقتی ویروس کرونا در کشور شیوع یافته است، که تقریباً به سالگرد آن نزدیک می‌شویم، محدودیت‌های جدیدی پیش‌روی بسیاری از کسب‌و‌کارها قرار گرفته که منجر به تغییر عملیات کاری آنها و ورود به عرصه‌های جدیدی برای آنها شده است. در واقع، کسب‌و‌کارها با شرایط کنونی متغیری مواجه هستند که به مرور توانسته‌اند با هوشمندی که به خرج می‌دهند، برای عبور از آن راهکار ارائه دهند و کار را به نحوی پیش ببرند که حیات و بقای خود را تضمین کنند. در این میان صنعت پخش نیز در ایران از این روند و تغییرات متاثر شده و در امان نبوده است؛ بنابراین شرایطی که شیوع ویروس کرونا برای صنعت پخش کشور ایجاد کرده، به مرور صاحبان این کسب‌و‌کارها را مجبور کرده که به نیازهایی که مردم و ذی‌نفعان آنها دارند به خوبی پاسخ دهند. 

بنابراین اینجاست که تحول در این صنعت نیز کم‌کم نفوذ کرده است. در واقع با تغییر زندگی که ناشی از شیوع این ویروس رخ داده، شرکت‌ها مجبور هستند پاسخگوی نیازهای مردمی باشند که نیازهای خود را به صورت غیرحضوری باید تهیه کنند و در واقع، از خرید که تا پیش از این برای آنها یک نوع تفریح به شمار می‌رفت دست بردارند؛ چراکه اکنون خرید دیگر برای خیلی از مصرف‌کنندگان، تفریح به شمار نمی‌رود و فروشگاه‌های زنجیره‌ای که در مال‌ها ایجاد شده بودند، با نوع دیگری از مراجعه مردم مواجه هستند؛ در حالی‌که تا پیش از این، حضور در مال‌ها به عنوان یک تفریح باعث می‌شد که خانواده‌ها علاوه بر استفاده از فضای تفریحی، خرید هم انجام دهند؛ ولی اکنون فروش‌ها به سمت مجازی حرکت کرده و به عنوان مثال مجموعه‌های دارای فروش مجازی، مطابق با آمارها، در چهار ماه اول سال ۹۹ نسبت به دوره قبل، بالای ۱۰ برابر رشد فروش را تجربه کرده‌اند؛ ضمن اینکه این امر از سوی دیگر باعث شده شرکت‌هایی که به سیستم فروش مجازی نیاز نداشتند، به این سمت حرکت کنند که نمونه آن هم، تحویل نان درب منزل است که تا پیش از این، نه‌تنها سیستم فروش مجازی آن وجود نداشت، بلکه کمتر کسی هم اگر حتی این سیستم وجود داشت، از آن استقبال می‌کرد؛ اما اکنون نیازهای مختلف در دروان شیوع ویروس کرونا باعث شده نوع مصرف و نوع نگرش به خریدها، تغییر یابد. بحث بعدی که ایجاد شده، آن است که تامین‌کنندگان کالاها بیشتر به سمت فروش‌های اینترنتی و مجازی بروند و به همین دلیل مشاهده می‌شود که در این مدت، مجموعه‌های بزرگی به سمت راه‌اندازی فروش‌های اینترنتی حرکت کرده و درگاه فروش اینترنتی راه‌اندازی کرده‌اند؛ این در حالی است که راه‌اندازی این درگاه‌ها سبب شده باگی که در این زمینه وجود داشت، از بین برود.

البته باید توجه داشت که زنجیره فروش و عرضه (توزیع) کالا را باید به صورت دو قسمت مجزا در نظر گرفت و بنابراین اگر بین فروش و توزیع، تقسیم صورت دهیم، فروش سیستم مجازی نداشت و با ایجاد یک استارت‌آپ و ارائه قیمت مناسب می‌توان خریدها را رونق داد؛ اما مشکل اصلی، سیستم توزیع کالاست. ما در ایران مدل توزیع مشخصی نداشته و موضوع اساسی‌تر برای ما نسبت فروش به توزیع است و حتی قبل از کرونا نیز بحث توزیع کالا در مقاطعی بسیار سخت می‌شد؛ چراکه توزیع در ایران به صورت خاص است و وقتی از جلوی یک بقالی عبور کنیم، ماشین‌های متعددی را مشاهده می‌کنیم که مربوط به برندهای متنوعی است و وقتی یک کامیونت حرکت می‌کند، بلافاصله کامیونت بعدی از برند دیگری جای آن را گرفته و کالای خود را تحویل می‌دهد؛ پس در مجموع می‌توان گفت سیستم توزیع در ایران، برندگراست و هر شرکت تولیدکننده، برای خود شرکت توزیع ایجاد کرده است؛ به همین خاطر است که اگر به قدمت صنعت پخش برگردیم، حتی در زمان آقای خیامی نیز که شرکت مینو راه‌اندازی شد، وی برای پخش محصولات مینو، یک شرکت پخش تاسیس کرد؛ بنابراین این امر باعث شده است که اگر استارت‌آپ‌هایی در این حوزه ایجاد شده‌اند، باز هم در بزنگاه‌هایی، در توزیع هم مشکل داشته باشند. همان‌طور که در ماه‌های ابتدایی شیوع ویروس کرونا، بزرگ‌ترین استارت‌آپ در حوزه فروش اینترنتی کالا، با مشکل تامین کالا مواجه بود و در توزیع مساله‌دار شد؛ در حالی‌که تا پیش از آن، در شرایط عادی اگر یک کالا از آن درخواست می‌شد، ظرف مدت ۲۴‌ساعت آن را تحویل می‌داد؛ اما در حالت اکسپرس هشت‌ساعته و حتی چهار‌ساعته هم قادر بود کالا را تحویل دهد؛ اما تامین کالای او دچار مشکل نباشد؛ ولی بعد از شیوع ویروس کرونا به دلیل عدم تامین به موقع کالا، کار توزیع کالای این برند مهم هم با تاخیر مواجه شد، چراکه عرضه کم و تقاضا برای دریافت کالا زیاد بود که این امر هم ناشی از تغییر نوع نگاه مصرف‌کنندگان به خرید کالا و ترجیح به خریدهای غیرحضوری بود که توانست گلوگاه کاری این برند استارت‌آپی بزرگ را نمایان سازد.

  اکنون برای رفع چنین مشکلاتی تدبیری شده است؟ چراکه به هر حال سبک زندگی مردم طی یک سال گذشته کاملاً متفاوت شده است.

بله، این تدبیر در حال انجام است و انجمن شرکت‌های صنعت پخش با کمک و همراهی وزارت صنعت، معدن و تجارت نحوه جدید توزیع کالا را در دستور کار قرار داده‌اند تا بتوان این مشکلات و گلوگاه‌ها را رفع کرد؛ این در حالی است که ما به کمک این وزارتخانه استقرار سیستم جدید و نحوه دید توزیع کالا را در دستور کار قرار داده‌ایم. از سو‌ی دیگر، باید به این نکته توجه داشت که در دنیا سیستم فروش از شبکه پخش جدا بوده و شرکت‌هایی مشغول به کار هستند که انحصاراً کار آنها، نگهداری و عرضه کالاهاست. در حالی‌که در ایران مشاهده می‌شود پنج کار اصلی انبارش، کسانی که کالا را می‌فروشند، کسانی که کالا را عرضه می‌کنند و سیستمی که وجوه آن را وصول می‌کند در قالب یک زنجیره پیش می‌رود و اگر هم دقت کنیم، قسمت‌های اصلی انبارش، فروش، توزیع و وصول کالا را شرکت‌های پخش انجام می‌دهند و البته ما در ایران، شرکت‌هایی که ذاتاً کار آنها لجستیک باشد نداریم؛ در حالی‌که در دنیا برخی شرکت‌ها منحصراً این کار را انجام می‌دهند. پس برای آینده چه برای مسائلی مثل کرونا و چه شرایطی که باعث شده فروش‌های مجازی رشد یابد، باید برای رسیدن به نسل جدید شرکت‌های پخش تلاش کرده و به این سمت حرکت کنیم. 

در واقع، شرکت‌هایی باید راه‌اندازی شوند و گسترش یابند که کار آنها در واقع توزیع و حمل کالاست و اینها شرکت‌هایی هستند که به شرکت‌های تولیدی یا شرکت‌های فروش مجازی، عرضه کالا صورت می‌دهند و ما الان در پساکرونا باید آنها را تقویت کنیم. چراکه کرونا باعث شده است نقش شرکت‌های ترید پارتی لجستیک خیلی برجسته شود و دولتمردان به این موضوع بپردازند و فروشگاه‌های زنجیره‌ای که در حال رشد هستند، باید ساپلای باشند و سریع‌تر کالا را برسانند و بستر ایجاد کنند؛ پس تهدید کرونا، فرصتی را ایجاد کرده است که در صنعت پخش که نیازی است که در دنیای پیشرفته نمی‌توان آن را نادیده گرفت، به خوبی خود را نشان دهد و ایجاد زنجیره عرضه در بقیه نهادها پیش رود.

 واقعیت آن است که در سال‌های گذشته تنها در پخش کالاهای پرمصرف کم‌دوام بیشتر سرمایه‌گذاری کرده‌ایم و این بخش بسیار قوی شده است؛ اما در شرکت‌های پخش چندمنظوره این‌طور نبوده است؛ چراکه همه کارخانه‌ها به سمتی حرکت کرده‌اند که هر یک برای خودشان شرکت پخش داشته باشند؛ در حالی‌که در حال حاضر شرایط به گونه‌ای پیش رفته است که مردم برای خرید کاشی هم دوست ندارند به مغازه‌ها مراجعه کنند؛ بلکه در منزل می‌نشینند و کاشی انتخاب می‌کنند.

پس برای این کالاها هم باید فکری کرد؛ همان‌طور که اکنون بسیاری از مردم در منزل خود می‌نشینند و کالاهای پردوام و مصرفی را سفارش می‌دهند و بنابراین در حالی‌که ممکن است شیوع ویروس کرونا یک تهدید باشد، اما این تهدید باعث شده که نیاز به زنجیره عرضه و شرکت‌های ترید پارتی لجستیک در کالاهای غیر‌پرمصرف کم‌دوام نیز خود را نشان دهند و نیازهای مردم را برآورده سازند.

  چه تحولات دیگری لازم است که در صنعت پخش رخ دهد؟

در این رابطه شرکت‌های پخش باید متحول شوند. اگر دقت کنید ما وقتی که به زنجیره عرضه نگاه می‌کنیم مشاهده می‌شود که در تمامی نیازها، زنجیره عرضه و توزیع وجود دارد و در هیچ‌جایی نمی‌شود که زنجیره عرضه و توزیع وجود نداشته باشد؛ وقتی نقش توزیع در زنجیره عرضه هر یک از صنایع را هم می‌بینید، مشاهده می‌شود که چقدر این زنجیره پرارزش است و باعث شده است قبل از کرونا، ضرورت این تحولات وجود داشته باشند. خیلی از شرکت‌ها وجود داشتند که به این سمت آمدند که فروش را از توزیع جدا کرده و توزیع را نهادینه کنند و علاوه بر اینکه به شرکت خود خدمات می‌دهند، به سایر شرکت‌ها نیز خدمات ارائه دهند و این نیاز در دهه ۹۰ از سال‌های ۹۵ به بعد شکل گرفت و چیزی که باعث شد کار سرعت بخشیده شود، شیوع ویروس کرونا بود که این ذهنیت را به وجود آورد که باید کار را با سرعت بیشتری پیش برد. در این میان شرکت‌های دارویی و غذایی و حتی شرکت‌هایی که توزیع‌کننده کود حیوانی و سموم دامی هستند نیز الان به‌شدت به دنبال این هستند که شرکت پخش راه‌اندازی کنند؛ بنابراین اکنون شرایط به گونه‌ای است که نه‌تنها تولیدکنندگان بلکه دولتمردان و حتی توزیع‌کنندگان و استارت‌آپ‌ها نیز باید روی این موضوع به‌شدت کار کنند تا این زنجیره را احیا کنند و بهبود ببخشند و با تکنولوژی‌های جدیدی که به هر حال این زنجیره به آنها نیازمند است، کار را پیش ببرند.

 بنابراین ما هم به موازات این تحولات، در حال تهیه مگاپروژه‌هایی هستیم تا شرکت‌های ترید پارتی لجستیک را شکل دهیم و خود وزارت صنعت، معدن و تجارت نیز از این موضوع حمایت می‌کند تا به این سمت حرکت کنیم که گذشته از احیای زنجیره، به رشد و شکوفایی برسیم. در واقع خود این امر باعث می‌شود که خیلی از مشکلات عادی کشور مثل ترافیک و عرضه کالا در زمان‌های پیک ترافیکی برطرف شود؛ ضمن اینکه در روزهای همراه با آلودگی هوا، خودروهای حامل کالاها کمتر تردد کنند.

 به عبارت دیگر، اصلاح این زنجیره بسیاری از مزایای دیگر را ایجاد می‌کند که در نهایت، راحتی مصرف‌کننده را در پی دارد و در نهایت، منجر به کاهش هزینه توزیع خواهد شد؛ پس وقتی این زنجیره بهبود بخشیده می‌شود، پنج کامیونت به جای اینکه در جلوی یک بقالی بایستند، کالای سایر شرکت‌ها را هم انتقال می‌دهند و این موضوع در اوج زمان‌هایی که ترافیک هست، منجر به حرکت یک تریلی به جای پنج کامیونت در شهر خواهد شد؛ پس دقت کنید که اصلاح این فرآیندها، مزایای روانی، زیست‌محیطی و اقتصادی را در پی داشته و به احیای صنعت پخش کمک خواهد کرد.

  استارت‌آپ‌ها در این مسیر چگونه رشد خواهند کرد؟

مشخص است که استارت‌آپ‌ها نقش زیادی در این حوزه دارند و همکاری انجمن با انجمن استارت‌آپ‌ها بسیار گسترده شده و هم‌اکنون شرایط بسیار خوبی پیش‌روی هر دو بخش قرار گرفته است؛ ولی چیزی که اهمیت دارد این است که باید زیرساختارها را درست طراحی کرد؛ به این معنا که وقتی مساله‌ای این‌چنینی رخ می‌دهد، نباید به آن کوتاه‌مدت نگاه کنیم، بلکه این فرآیند را باید استحکام ببخشیم تا در زمان‌های دیگری ما را دچار مشکل نکند. این حرکت‌ها همواره یک فرآیند است که شرایط را اصلاح می‌کند ولی ما نیازمند این هستیم که با دقت و برنامه‌ریزی درست حرکت کنیم؛ بنابراین از سوی دیگر باید استارت‌آپ‌ها نیز شناخت دقیقی از ساختار توزیع کالا داشته باشند و باید استارت‌آپ‌ها در این زنجیره سیستم و نهادهای سیستمی تامین‌کنندگان کالا و مکان‌های عرضه آن را بشناسند. در این حلقه، باید سوپرمارکت‌ها و داروخانه‌ها و حتی مصرف‌کنندگان و سیستم‌های بانکی به دقت از سوی استارت‌آپ‌ها رصد شده و در زنجیره قرار بگیرند تا بتوان یک حرکت مثبت را رقم زد. 

این در حالی است که همه اجزای زنجیره باید از هم شناخت دقیقی داشته باشند و نیازهای متقابل هم را درک کنند تا پلت‌فورمی تهیه شود که معنادار بوده و اجرای آن امکان‌پذیر باشد. بنابراین مثل هر فرآیندی، آزمون و خطا هم برای این کار وجود دارد که باید نقش مناسبی به بازیگران داده شود. بنابراین باید همه حرکت‌ها را به درستی طراحی کرد تا بتوان جواب خوبی هم از آن گرفت.