ایران نیز از جمله کشورهایی است که به دلیل وجود مزیت‌های رقابتی مثل منابع طبیعی و انرژی، به صنعت فولاد توجه ویژه‌ای دارد. از یک‌سو کشور ما با تولید و صادرات محصولات فولادی در سطح جهانی حضور دارد و از سوی دیگر می‌تواند از طریق این صنعت علاوه بر ایجاد اشتغال، موجب رشد اقتصادی و توسعه صنعتی نیز بشود.

با وجود تحریم‌های شدید و سنگین آمریکا و همچنین آثار تحریم بر اقتصاد کشور، صنعت فولاد توانسته است جایگاه مناسبی برای خود مهیا کند و طبق گفته کارشناسان این حوزه صنعت فولاد می‌تواند با برنامه‌های توسعه‌محور، به زودی به جایگاهی بالاتر از آنچه اکنون دارد، ارتقا پیدا کند.

به جز مواردی که ذکر شد، پیش از وارد شدن به بحث اصلی باید یادآور شد که فولاد در ایران صرفاً برای مصرف، خریداری نمی‌شود و امروزه برخی از محصولات فولادی، ابزاری برای سرمایه‌گذاری محسوب می‌شود.

بر اساس گزارش‌ها، در سال جاری با وجود تحریم‌ها، تولید در صنعت فولاد مطابق پیش‌بینی برنامه و بودجه مصوب‌شده پیش رفته و حتی فراتر از آن هم محقق شده است. قاعدتاً این شرایط حاصل فعالیت در یک سال و یک دوره نیست و برای رسیدن به این جایگاه دولت‌ها با مدیریت مدیران اقتصادی و صنعتی خود نقش مهمی را بر عهده داشتند.

ناگفته نماند که نمودار رشد صنعت فولاد در ایران همیشه رضایت‌بخش نبوده است و هر دولت با دیدگاه خاص رئیس‌جمهور خود شرایطی را برای این صنعت پیش آورده است. گاهی این نگاه خاص رئیس‌جمهور به صنعت باعث گله‌مندی فعالان صنعت فولاد بوده؛ مثل موضوع قیمت‌گذاری دستوری و گاهی همراهی دولت با این صنعت چنان بوده که تحولی نو در صنعت پدید آمده است.

واگذار کردن نظام قیمت‌گذاری به بورس کالا، سیاست‌های دستوری و بازار آزاد، اثر تحریم‌ها یا نارسایی‌های مدیریت داخلی، نوسازی و به‌روز کردن دانش مورد نیاز، عدم کمک به جذب و حفظ نیروی انسانی، فعالیت جداگانه شرکت‌های گوناگون وابسته به این صنعت از صنایع بالادستی تا صنایع پایین‌دستی جزو آسیب‌هایی است که صنعت فولاد طی حدود ۳۲ سال گذشته تجربه کرده است.

هاشمی‌رفسنجانی؛ سازندگی صنعت فولاد

برای بازسازی کشور و ترمیم خسارت‌های برآمده از جنگ تحمیلی هشت‌ساله آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی به عنوان رئیس دولت سازندگی قدم‌های مهمی برداشت. هاشمی‌رفسنجانی تاکید داشت دولتش رابطه‌ای میان سیاست و صنعت برقرار کند و نتایج به‌دست‌آمده از تلاشش نیز در تحقق این امر، انکار‌نشدنی است.

یکی از اهداف مهم اقتصادی و سیاسی این دولت بازسازی آسیب‌های وارد‌شده به زیرساخت اقتصادی کشور بود؛ بنابراین در این میان برای حل مشکلات نمی‌توانست نسبت به صنعت بی‌تفاوت بماند. هاشمی‌رفسنجانی پیوسته با وزیر صنعت خود و هیات مدیره تعاونی‌های فولاد و معدن کشور دیدار داشت و مستقیماً نظرات خود را درباره این صنعت اعلام می‌کرد تا بتواند در این عرصه اثر‌گذار باشد.

او صنعت فولاد را یک صنعت استراتژیک می‌خواند؛ چراکه در دوران ریاست جمهوری‌اش بسیاری از کارخانه‌ها، از رونق افتاده بودند و اکثر قریب به اتفاق فعالان حوزه صنعت و سرمایه‌گذاران این عرصه در دوران جنگ هشت‌ساله در سایه و سکوت بودند؛ این در حالی است که صنعت فولاد کشور به عنوان یکی از پایه‌های اصلی در هر گونه سازه ساختمانی از جمله کارخانه و خانه مسکونی در شرایط پس از جنگ نقش مهمی را بر عهده داشت. در زمانه جنگ بیشتر مصرف فولاد کشور به جنگ و حواشی آن می‌رسید، حالا در شرایط دولت سازندگی بار اصلی نوسازی کشور و ساخت‌و‌سازها بر عهده آن قرار گرفته بود.

دولت هاشمی‌رفسنجانی با شعار دولت کار از طریق پیشبرد برنامه‌هایش در حوزه‌های توسعه اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی، بیش از پیش به کالای استراتژیک فولاد نیازمند شده بود.

هاشمی با انتخاب مدیران خود نشان داد که با حساسیت‌های حوزه صنعت و نقش آن در دوران پساجنگ آشنایی بالایی دارد و دولتش آماده حرکت در این مسیر است که به توسعه زیرساخت‌ها می‌انجامد.

در همان دوران اقتصاددانانی همچون محمد‌تقی بانکی، محمد‌مهدی بهکیش، علی میرزایی و... که کاملاً به حوزه صنعت مسلط بودند اداره وزارت معادن و فلزات دولت سازندگی را برعهده گرفتند که بنا بر ادعای برخی کارشناسان حوزه صنعت فولاد در این دوره یکی از کامیاب‌ترین تیم‌ها در حوزه اداره صنعت و معدن بودکه به صنعت مذکور نیز کمک شایانی کردند.

کمااینکه افزایش ظرفیت تولید فولاد از ۱/ ۱ میلیون تن به ۶ میلیون تن در دوره هشت‌ساله دولت سازندگی تایید‌کننده این مدعا بوده است.

افزایش شش‌برابری تولید فولاد رکوردی بود که هیچ‌گاه در دولت‌های بعدی تکرار نشد. در این زمان بود که کلید کارخانه‌های بزرگ فولادی کشور و خاورمیانه همچون فولاد مبارکه و فولاد خوزستان زده شد و ایران به باشگاه تولیدکنندگان ورق‌های فولادی پیوست. همچنین با حمایت رئیس دولت وقت در سال ۱۳۷۰ نخستین فاز فولاد مبارکه از طریق تامین بودجه کلان آن با رایزنی‌ها و مشورت‌هایی که با مجلس و سایر قوا انجام شده بود، به بهره‌برداری رسید.

هاشمی‌رفسنجانی درباره اهمیت توجه به صنعت فولاد در کشورمان، ایران، گفته بود: ایران کلکسیونی از انواع معادن در مناطق کوهستانی، جنگلی و کویری است و باید ظرفیت‌ها را بر اساس دانش فرزندان خود که رشد یافته به فعلیت برسانیم.

وی در همین راستا یادآور شده بود: نکته مهم این است که خام‌فروشی نکنیم و برای بهره‌وری و فرآوری از معادن در صنایع وسیع استفاده کنیم. ذخایر معدنی کشور دارای پتانسیل کافی در چانه‌زنی‌های سیاسی است.

سید‌محمد خاتمی؛ اصلاح صنعت فولاد

مرکز مطالعات استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام از نظر شاخص مهم رشد اقتصادی بیشترین ثبات را در دوره سال‌های ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۳ اعلام کرده است؛ دورانی که سید‌محمد خاتمی رئیس دولت بود.

خاتمی برای بهبود شرایط اقتصادی علاوه بر ایجاد روابط دیپلماتیک دوستانه با کشورهای منطقه و اروپایی به تجهیز و به‌روز‌رسانی زیرساخت‌های صنعتی و تولیدی پرداخت. او همچنین افتتاح‌کننده طرح‌ها و پروژه‌هایی شد که سنگ بنایش در دو دولت سازندگی گذاشته شده بود. یکی از این حوزه‌ها صنعت فولاد بود.  

رشد صنعتی کشور در طول برنامه پنج‌ساله سوم، ۱/ ۱۱ درصد و میزان سرمایه‌گذاری ۱۹ درصد شده بود. همچنین سرمایه‌گذاری کشور دو درصد نسبت به گذشته افزایش پیدا کرد و بیش از ۴/ ۶ میلیارد دلار برای بخش غیردولتی گشایش اعتبار شده بود؛ که این میزان نسبت به گذشته رقمی بی‌سابقه بود. تیم اقتصادی خاتمی خوب می‌دانست موفقیت در برنامه پنج‌ساله سوم منوط به ادامه فعالیت‌ها در برنامه‌های قبلی به ویژه برنامه‌های اقتصادی در حوزه صنایع بوده است پس در همین مسیر نیز حرکت کرد. بنا بر گفته اسحاق جهانگیری وزیر صنعت وقت اگر قرار بود دولت خاتمی خط بطلانی بر این مسیر بکشد، موفق نمی‌شد.

پیش از این دولت ظرفیت صنعت فولاد کشور تولید ۱۲ میلیون تن فولاد بوده؛ اما در سال ۱۳۸۳، کشور ۹ میلیون تن فقط تولید فولاد خام داشته‌است. همچنین ظرفیت تولید فولاد تا پایان سال ۱۳۸۴ در کشور به ۲۰ میلیون تن هم رسید و قرار برآن بود که این مقدار در سال ۸۶ به حدود ۲۵ میلیون تن افزایش یابد.

سید‌محمد خاتمی در دوران ریاست جمهوری‌اش توانست چندین مجتمع تولید فولاد و مشتقاتش را افتتاح کند؛ که همین موضوع نشان‌دهنده اهمیت این صنعت در نگاه او بود. مجتمع فولاد خراسان در نیشابور، مجتمع فولاد سبا و مجتمع صنعتی فولاد اسفراین از جمله مجتمع‌های فولادی افتتاح‌شده در دوران ریاست جمهوری اوست.

خاتمی مجتمع‌های تولید فولاد را گوهر و پایه صنعت و تولید در همه جهان خوانده بود و یادآور شده بود که فاصله ایران با جهان در زمینه تولید فولاد باید با گسترش امکانات و سرمایه‌گذاری کم شود. او در سال ۱۳۸۴ سکان ادامه این مسیر را به محمود احمدی‌نژاد واگذار کرد.

احمدی‌نژاد؛ نامهربانی با صنعت فولاد

بر اساس آمارها کمترین رشد اقتصادی طی سال‌های ۱۳۸۴ تا ۱۳۹۲ یعنی در زمان ریاست محمود احمدی‌نژاد بر دو دولت مهرورزی دیده می‌شود. از همین آمار می‌توان متوجه شد که شرایط صنعت فولاد در این دوران به وخامت کشیده است. تا سال ۱۳۹۲ هفت طرح فولادی در این دو دولت به تعطیلی کشانده شدند.

سوء مدیریت، غیر‌علمی رفتار کردن، جایگزینی نیروهای ناکارآمد با نیروهای متخصص، تحریم‌های اقتصادی و به‌هم خوردن روابط سیاسی با جهان و به دنبال آن خروج شرکای اقتصادی از ایران و به هم خوردن معاملات اقتصادی در این دوران از جمله عوامل رخوت و سکون صنعت فولاد بود.

البته محمود احمدی‌نژاد، به عنوان رئیس جمهور دولت‌های نهم و دهم افتتاح‌هایی را هم در حوزه صنعت فولاد انجام داده است. او در مراسم افتتاح فاز اول دو واحد تولید آهن اسفنجی در کارخانه فولاد مبارکه گفت که مدیران کارخانه متعهد شدند پنج میلیون تن از هشت میلیون تن فولاد وارداتی

در آن زمان را تولید کند. اما دولت بعد از او ابراز عقیده کرد که آمارها و ارقامی که توسط دولت مهرورزی قول داده شده بود عموماً محقق نشد.

صنعت فولاد وابسته به آب است. آب در آن می‌چرخد و پمپ‌هایی حدود ساعتی ۳۵ هزار مترمکعب آب را پمپ می‌کند و بعد از گذران سیکلی این آب تبخیر می‌شود. سوء مدیریت‌های دولت احمدی‌نژاد در حوزه آب و محیط زیست که منجر به خشکسالی برخی مناطق اطراف مجتمع‌های صنعتی فولاد در کشور شد این صنعت را بیش از پیش با مشکل رو‌به‌رو کرد.

همچنین از آنجای که فولاد مبارکه جزو واگذاری‌های اصل ۴۴ است و به‌نوعی خصولتی هم محسوب می‌شود دولت مهرورزی نتوانست این واگذاری‌ها را به خوبی سامان دهد و این موضوع نه تنها برای کشور به یک معضل تبدیل شد بلکه برای صنعت فولاد هم یک چالش مهم و بزرگ شد.

یکی دیگر از تصمیم‌های آسیب‌زایی که در دولت مهرورزی گرفته شد و احمدی‌نژاد نتوانست آن را مدیریت کند استخدام بیش از ظرفیت در نهادهای دولتی و خصولتی بود. اگر از این کار علمی به عنوان یک آفت در راستای ضرورت چابک‌سازی دولت یاد کنیم باید گفت این آفت به جان صنعت فولاد نیز افتاد. بیش از هفت هزار نیرو مازاد بر نیروهای فعال در این حوزه، در سال‌های پایانی دولت دهم به استخدام مجتمع فولاد مبارکه درآمدند و بیش از دوبرابر بابت پرداخت حقوق ماهیانه و بیمه و از این دست هزینه‌ها به این مجموعه تحمیل شد؛ آن هم در دورانی که صنعت فولاد در رخوت به سر می‌برد.

روحانی؛ امید به تدبیری برای صنعت فولاد

با روی کار آمدن دولت تدبیر و امید به ریاست حسن روحانی امیدها برای بهبود شرایط اقتصادی بالا رفت. از یک طرف روحانی را چهره‌ای نزدیک به آیت‌الله هاشمی‌رفسنجانی می‌دانستند و از طرفی ترکیب کابینه او یادآور کابینه دولت اصلاحات و سازندگی بود. پس انتظار می‌رفت به سرعت و نه حتی به مرور شرایط اقتصادی به‌ویژه در حوزه زیرساخت‌ها که حدود هشت سال در خواب به سر می‌برد بهبود پیدا کند.

از سویی دیگر مذاکرات هسته‌ای نوید آن می‌داد که رابطه ایران با اروپا و شاید آمریکا به نحوی بهبود پیدا کند که تمامی تحریم‌ها برای همیشه رفع شوند و به دنبال آن سرمایه‌گذاران خارجی با تولیدکنندگان داخلی روابط تجاری خوبی برقرار کنند. امضای سند برجام این امید را چنان تقویت کرد که باعث جهشی در برخی آمار و ارقام مربوط به صنایع به‌ویژه صنعت فولاد شد. هرچند خروج آمریکا و تحمیل تحریم‌هایی شدیدتر از گذشته سرمایه‌گذاران را از ایران روانه کرد اما همان دوران کوتاه زمان مناسبی بود تا این صنعت قدرت نسبی برای عرض اندام در دنیا پیدا کند.

نگاه روحانی به صنایعی چون پتروشیمی و فولاد نشان می‌دهد این صنایع ضروری و پر‌اهمیت هستند. او اخیراً در این‌باره گفته است: شرکت‌های پتروشیمی و فولادی، هم بار سنگین تولید را بر دوش دارند و هم صادرات غیر‌نفتی را، بنابراین تامین ارز لازم در بازار نیمایی و ایجاد اشتغال لازم برای نسل جوان و تحصیل‌کرده به عهده این شرکت‌هاست. هر دو صنعت، جزو صنایع پیشرفته دنیاست و محصولات ما از نظر کیفیت می‌توانند با تولیدات مشابه در جهان رقابت کنند.

همچنین روحانی بر کیفیت محصولات تولیدی در این حوزه تاکید داشته و می‌گوید: طبیعی است که اگر از نظر کیفیت نتوانیم رقابت کنیم نمی‌توانیم بازار پایدار در اختیار داشته باشیم.

از نظر روحانی زنجیره پتروشیمی باید یک گام جلوتر باشد و دولت باید محصولات را تا مرحله نهایی برای تامین نیاز مصرف‌کنندگان تامین کند.

در همین راستا باید گفت اکنون بخشی از واحدهای پتروشیمی تولیدات بخش‌های دیگر را تامین می‌کنند و باید آن بخش‌ها نیز مواد مورد نیاز واحدهای دیگر را تامین کنند؛ در عین حال زنجیره در این عرصه تا مرحله نهایی در حال کامل شدن است به نحوی که زنجیره‌ها در بخش‌های پایین‌دستی کامل شوند.

روحانی با توجه به مصارف مختلف صنعت فولاد در عرصه داخلی یادآور می‌شود که اگر محصولات فولادی در کشور نبود تامین نیازهای داخلی با هزینه‌کرد میلیاردها دلار صورت می‌گرفت. اما هم‌اکنون در بخش‌های عظیمی از تامین این محصولات بی‌نیازیم. یکی دیگر از مواردی که در نگاه روحانی به صنعت فولاد مشخص است تاکید او بر جلوگیری از خام‌فروشی در این حوزه است.

با وجود تحریم‌ها، مشکلات مدیریتی و مشکلات زیست‌محیطی اما بر اساس گفته دولت در هفت سال گذشته از ابتدای دولت یازدهم، در بعضی از صنایع مانند فولاد و پتروشیمی، میزان محصولات تولیدی کشور دو برابر شده است.

روحانی در این‌باره گفته است: اینکه توانسته‌ایم تولید را دو برابر کنیم، هنر بسیار بزرگی است، یعنی هرآنچه در دوره‌های قبل در کشور تولید شده در این هفت سال معادل همه آنها در صنعت فولاد و پتروشیمی تولید داشته‌ایم. ما وقتی دولت را شروع کردیم یک بدهی کلانی بر دوشمان بود که آن را پرداخت کردیم و یک بخشی از آن هم به دولت بعدی منتقل می‌شود.

همچنین روحانی به صنعت فولاد به عنوان یک صنعت ارز‌آور می‌نگرد. او همواره از صادرکنندگان تقاضا کرده که ارز حاصل از فروش کالاهایشان را به‌موقع بیاورند، که از نظر وی در صنعت فولاد این اتفاق افتاده است. در واقع روحانی از این طریق نحوه ایستادگی دولتش در مقابل تحریم‌های آمریکا را نشان می‌دهد و به نظر می‌رسد نه‌فقط دولت تدبیر و امید به ریاست حسن روحانی به کمک صنعت فولاد آمد و آن را به صنعتی سرپا و تاب‌آور تبدیل کرد بلکه صنعت فولاد هم به کمک این دولت در دوران سخت تحریم شتافت.