جایزه مناطق آزاد به تولیدکنندگان

فعالیت این بازار مشترک تاثیر مطلوبی در اشتغال‌زایی منطقه، درآمد خانوارها و رضایتمندی آنها داشت. در ادامه مساله ایجاد منطقه آزاد اقتصادی در این منطقه مطرح شد که طرحی به مراتب بزرگ‌تر از بازار مشترک بود و علاوه بر آنکه زمینه توسعه تجارت در این منطقه را فراهم می‌کرد، به رونق بخش تولید نیز منجر می‌شد. اما ایجاد منطقه آزاد نیاز به احداث زیرساخت و بسترسازی دارد و از همین‌رو طراحی این مناطق در نواحی‌ای که زیرساخت بهتری دارند به مراتب ساده‌تر است. اما منطقه ماکو از بسیاری منظرها از جمله زیرساخت چندان توسعه‌یافته نبود، واحدهای تولیدی چندانی در این منطقه فعالیت نداشتند و همین موضوع به مهاجرت از این منطقه و به‌خصوص روستاهای مرزی منطقه دامن می‌زد که ریسکی برای کشور به‌شمار می‌رفت. در چنین شرایطی طراحی منطقه آزاد ماکو و ایجاد زیرساخت برای آن کلید خورد که نکته‌ای مثبت برای منطقه و مردم بود. در ابتدا طرح ایجاد منطقه آزاد ماکو سرعت خوبی داشت و ایجاد زیرساخت‌ها برای رونق و توسعه این منطقه نیز با سرعت مطلوبی پیش می‌رفت. بسترسازی در منطقه  نیز سرعت خوبی داشت.

متاسفانه دیدگاه دولتمردان کشور به مناطق آزاد چندان مثبت نیست و این مناطق را فضایی برای شکل‌گیری بازار سیاه و قاچاق تلقی می‌کنند. اما این دیدگاه از پایه نادرست است؛ چراکه مناطق آزاد فضایی در جهت توسعه و تمرین جهانی شدن به‌شمار می‌روند. درواقع مناطق آزاد می‌توانند به مثابه ویترین برای نمایش توانمندی و تولیدات داخلی کشور باشند. در حال حاضر کشور با مشکلات عدیده‌ای در زمینه تامین بودجه مواجه است، در عین حال امکان راه‌اندازی برخی فعالیت‌ها در کشور وجود دارد که راه‌اندازی آنها به‌خصوص در مناطق آزاد با توسعه صادرات و درآمدهای کشور می‌تواند به افزایش درآمدهای کشور منجر شود. البته تحقق چنین موضوعی نیاز به فعالیت گسترده و بسترسازی دارد تا در نهایت با همکاری سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی و احداث بنگاه‌های تولیدی در این مناطق، از روانه شدن منابع کشور به کشورهای پیشرفته و توسعه‌یافته جلوگیری شود. البته اعمال درست این موضوع نیاز به مطالعات دقیق دارد.

با توجه به مزایای بیان‌شده برای مناطق آزاد باید اذعان کرد که این مناطق ضرورتی اجتناب‌ناپذیر به‌شمار می‌روند. توسعه این مناطق به‌خصوص در مناطق مرزی از اهمیتی دوچندان برخوردار است. همواره همگان از ماکو به‌عنوان دروازه اروپا یاد می‌کنند. اما تنها با صحبت نمی‌توان از مزایای منطقه‌ای این ناحیه بهره‌مند شد. بلکه باید دید چه حرکات زیربنایی‌ای برای بخش خدمات، تجارت و... باید تعریف شود تا این مناطق رونق بگیرند. در صرف هزینه برای ایجاد زیرساخت‌های یک منطقه باید میزان درآمدزایی در نظر گرفته شده و بر ایجاد زیرساخت‌ها در مناطقی که احتمال درآمدزایی و توسعه تجارت بیشتری را داشته باشند، تمرکز شود. بنابراین انتظار می‌رود که دولتمردان از توسعه این مناطق حمایت کنند تا این موضوع تمرینی برای جهانی شدن باشد. هر سرمایه‌گذاری برای ورود به یک منطقه خواسته‌ها و انتظاراتی دارد و مناطق آزاد با برآورده کردن این خواسته‌ها، انگیزه ورود به این مناطق را در میان سرمایه‌گذاران افزایش می‌دهند. معافیت‌های مالیاتی از جمله این مزایای انگیزشی هستند که به جلب سرمایه‌گذاران در یک منطقه منجر می‌شوند. البته در حال حاضر شاهد مطرح شدن حذف معافیت‌های مالیاتی تولیدکنندگان در مناطق آزاد هستیم که این موضوع می‌تواند به خروج سرمایه‌گذاران از مناطق آزاد منجر شود.

البته گاهی می‌بینیم که مناطق آزاد تبدیل به ویترین فروش تولیدکنندگان نقاط دیگر شده‌اند که این موضوع چندان درست نیست. امتیازات اعطاشده به مناطق آزاد باید شامل حال تولیدکنندگان واقع در این مناطق باشد نه آنکه به واحدهای تشریفاتی و صوری اعطا شود. در حال حاضر بحث حذف معافیت مالیاتی در مناطق آزاد مطرح شده که این موضوع لغو یکی از مشوق‌ها برای جلب سرمایه‌گذاران به این مناطق بوده و می‌تواند از جذب سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی به این مناطق بکاهد. پیشنهاد می‌شود به جای چنین کاری، سعی شود تا با کنترل هرچه بیشتر صحت اطلاعات واحدهای فعال در مناطق آزاد مشخص شود تا اگر مواردی از سوءاستفاده از حضور در این مناطق وجود دارد، با آن مقابله شود و از اعطای امتیازات به چنین مواردی جلوگیری شود. اما حذف معافیت مالیاتی برای واحدهای فعال در این مناطق نه‌تنها درست نیست که به رانده شدن سرمایه‌گذاران از این منطقه نیز می‌انجامد.

در بسیاری از کشورهای دنیا برای جلب سرمایه‌گذاران داخلی و خارجی تسهیلاتی از سوی دولت‌ها ارائه می‌شود، به‌عنوان نمونه زمین برای آغاز فعالیت با کمترین هزینه در اختیار سرمایه‌گذاران قرار می‌گیرد. تسهیل شرایط برای آغاز به کار از دیگر مواردی است که به جلب سرمایه‌گذاران خارجی منجر می‌شود، سنگاپور یکی از کشورهایی است که اقدامات خوبی در این زمینه انجام داده به گونه‌ای که در مدت زمانی بسیار کوتاه، سرمایه‌گذاران خارجی می‌توانند مجوز فعالیت و شروع به کار در این کشور را بگیرند. اما متاسفانه در ایران چنین نبوده و همواره سرمایه‌گذار با انواع بوروکراسی‌های پیچیده اداری روبه‌رو است. علاوه بر موارد بیان‌شده، آماده‌سازی فضا پیش از حضور سرمایه‌گذاران در یک منطقه می‌تواند به جذب هرچه بیشتر آنها کمک کند. بنابراین انتظار می‌رود که فضای مناطق آزاد و شهرک‌های صنعتی واقع در آن آماده‌سازی مناسبی داشته باشد؛ به این ترتیب اگر سرمایه‌گذاری ایده‌ای داشته باشد با سرعت بیشتری می‌تواند اجرای آن را شروع و عملیاتی کند. در مجموع بهبود بسترسازی در این مناطق و روان‌سازی دریافت مجوزهای مورد نیاز در عین ارائه خدمات مطلوب در منطقه می‌تواند به افزایش حضور سرمایه‌گذاران در یک منطقه منجر شده و جلوی از دست دادن موقعیت را می‌گیرد. منطقه ماکو به لحاظ نقطه قرارگیری پتانسیل خوبی برای جذب سرمایه‌گذاران خارجی دارد؛ این منطقه دارای مرز مشترک با  ترکیه است. ترکیه توانسته در سال‌های گذشته به موقعیت بسیار خوبی در جذب گردشگر و سرمایه‌گذار برسد، به‌گونه‌ای که در حال حاضر بسیاری از سرمایه‌گذاران اروپایی مایل هستند در این کشور حضور یافته و فعالیت خود را آغاز کنند. چنین وضعیتی ماحصل تلاش این کشور در جلب سرمایه‌گذار داخلی و خارجی بوده است. افزایش همکاری میان ایران و ترکیه و فراگیری نحوه بسترسازی برای جلب سرمایه‌گذاران خارجی می‌تواند باعث شود تا منطقه آزاد ماکو تبدیل به محلی مناسب برای حضور سرمایه‌گذاران خارجی شود. البته وقوع این موضوع، در ابتدای کار نیازمند ایجاد امتیازات بهتر و بهینه‌تری است تا در نهایت سرمایه‌گذارانی که تا پیش از این ترکیه را محل مناسب برای آغاز کار خود می‌دانستند، از این پس وارد منطقه ماکو شوند. از این نکته نیز نباید غافل شد که شدت گرفتن تحریم‌ها ظرف سال‌های اخیر به نوعی مانع جذب سرمایه‌گذار به مناطق آزاد کشور بوده است. مثال مطرحی در علم اقتصاد وجود دارد که می‌گوید «اقتصاد همانند گلی است که در فضای آشوب و نوسان رشد نمی‌کند». به این ترتیب نمی‌توان این موضوع را حاشا کرد که تحریم و نوسانات داخلی حضور سرمایه‌گذار خارجی در کشور را تحت‌الشعاع قرار می‌دهد. در این میان اگر بتوان فضای بازاریابی را به نحوی در کشور تعریف کرد که سرمایه‌گذارها از تحریم علیه ایران کمترین آسیب را ببینند و چندان متوجه نوسانات اقتصادی کشور نشوند، می‌توان در این شرایط نیز در جذب سرمایه‌گذار موفق بود. درواقع لازم است تا سرمایه‌گذار بداند بازار هدف محصولات او کمترین تاثیرپذیری را از نوسانات ارزی دارد و متقاعد شود که سیاستگذاران ایران تمام تلاش خود را برای جلوگیری از زیان وی از طریق نوسانات کشور می‌کنند. توسعه ایران تبدیل به دغدغه جدی در کشور شده است؛ البته اغلب کشورها نیز در مسیر توسعه‌یافتگی قرار دارند. در این میان نظریه‌ای وجود دارد که معتقد است تمامی کشورها روزی به توسعه خواهند رسید. اما سوال آن است که این توسعه به چه بهایی صورت می‌گیرد. آیا این توسعه‌یافتگی با هزینه خام‌فروشی منابع داخلی و از میان بردن منابع کشور برای نسل بعدی به وجود می‌آید یا می‌توان آن را از مسیر بهتر و ایجاد محصولات با ارزش افزوده بیشتر در داخل کشور نیز محقق کرد؟